بنیانهای نظری دیپلماسی اقتصادی در جهان کنونی
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی نواصولگرا نوشت:
پس از جنگ جهانی دوم، نظم شکل گرفته در نظام بین الملل، به دو اردوگاه شرق و غرب تقسیم شد. کمونسیم در برابر لیبرالیسم و اقتصاد دستوری در برابر اقتصاد بازار قرار گرفت. این نظام، متعادل و سطح تصمیم گیری در آن ساده تر از دنیای پیچیده امروز بود.
ظهور مولفههای خاص نظام کنونی در ادامه انقلابهای صنعتی، منجر به انقلاب دیجیتال شد. اقتضائات خاص جهش های فناوری در عصر امروز، دیپلماسی را دستخوش تغییر قرار داده و خود نیز، مستقلا به یکی از دستورکارهای آن بدل شدهاست.
تغییر منابع قدرت در دهه های اخیر، اثرگذاری دیپلماسی بر اعمال قدرت را افزایش داده است. مفهوم قدرت نرم در تقابل با قدرت سخت، مبتنی بر اقناع و تولید جذابیت و تصویرسازی است. برای اثرگذاری بر ترجیحات مردمی و دولتی دیگر کشورها، دیپلماسی کارآمدترین و اصلی ترین ابزار می باشد.
قدرت هوشمند (ترکیبی قدرت سخت و نرم) سطح بالاتر از قدرت نرم است. سهم عمده ای از آن معطوف به نظم جهانی، شکل دهی و عمق بخشی راهبردی به شعاع روابط اقتصادی دیپلماتیک است.
وابستگی متقابل تاثیر متقابل کشورها یا بازیگران کشورهای مختلف است. به بیان کنت والتز: رابطهای است که گسست آن، هزینه زیادی به دنبال دارد. با افزایش اندازه کانالهای ارتباطی، نقش انحصاری دولت به عنوان تنها بازیگر عرصه نظام بینالملل کمتر شده و فرضیه مرکزیت دولت کنار گذاشته می شود.
جهانی شدن جهانی شدن ماهیتی طیفی از محلی شدن تا جهانگرایی را شامل میشود. موجودیت جهانیشدن واقعیت است؛ قابل انکار یا تغافل نیست بلکه ورود به دورهای از نظم جهانی است که هر حادثه و کنش انسانی، دارای درجات قابل ملاحظه از اثرات فرامحلی است. پدیده ای نقطهای و بریده از تطور زمانی نبوده؛ بلکه فرایندی است که در دوران کنونی، آغاز و از مولفههای آن روند پرسرعتی گرفته است.
رژیمهای بینالمللی قراردادهایی نانوشته و سازوکارهایی بین دولت ها، که به دنبال وابستگی متقابل و ایجاد الزامات همکاری میان آنها و جلوگیری از یکجانبه گرایی هستند. نقش تنظیم کنندگی آنها، رفتار کشورها را تنظیم و از طریق همکاری، آثار آنارشی در نظام بین الملل را تعدیل می کنند. رژیمهای بین المللی سه رهیافت قدرت محور، منفعت محور و دانش محور را دنبال می کنند.
چگونگی تغییر رژیم های بین المللی: بخشی یا درونی؛ (تغییر عناصر سطحی) تحول ماهوی؛ (تغییر عناصر ذاتی)
چهار گونه تغییر را در محیط تعامل کشورها با یکدیگر ایجاد می کنند که باعث تسهیل و تسریع همکاریها نیز میشود، این تغییرات عبارتنداز: افزایش میزان مبادلات بین کشورها در طول زمان کاهش انگیزه پیمان شکنی در کشورها ارتقاء اطلاعات شرکت کنندگان در فرایند همکاری کاهش هزینه معامله
سازمان های بینالمللی مهم ترین نمود عینی از رژیمهای بینالمللی و شامل چهار ویژگی ذیل میباشند:
تشکیل شده از اجتماع دولت ها مبنای اراده (تاسیس بر اساس سند) اهداف مشترک اعضای سازمان فعالیت سازمان پیوسته و همیشگی باشد.
تجارت آزاد مبنای استدلال آن، اصل تقسیم کار بین المللی و نظریه مزیت نسبی است. مزیت نسبی یعنی هر کشور با برآورد هزینه تولید یک کالا در مقایسه با هزینه فرصت تولید همان کالا در کشور دیگر به این نتیجه برسد که تنها کالاهایی که هزینه فرصت پایینتری دارد را تولید نماید و تولید سایر کالاها را به کشورهای دیگر وانهد.
مهم ترین پدیده های نهادی در تجارت بین المللی: گات و سازمان تجارت جهانی موافقت نامه تجارت آزاد شرکت های چند ملیتی
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.