پنج‌شنبه 8 آذر 1403

«به خاطر مروارید»؛ نمایشنامه‌ای قرآنی برای نوجوانان

خبرگزاری خبرنگاران جوان مشاهده در مرجع
«به خاطر مروارید»؛ نمایشنامه‌ای قرآنی برای نوجوانان

کتاب «به خاطر مروارید» نمایشنامه‌ای برای نوجوانان بر اساس آیه‌ای از قرآن کریم نوشته سید حسین فدایی حسین، از مجموعه یک آیه یک نمایش است.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، کتاب «به خاطر مروارید» نمایشنامه‌ای برای نوجوانان بر اساس آیه‌ای از قرآن کریم نوشته سید حسین فدایی حسین، دفتر پنجم از مجموعه یک آیه یک نمایش است. این نمایش‌نامه مذهبی برای نوجوانان نوشته شده تا از این طریق برخی از نکات قرآنی را فراگیرند.

مجموعه یک آیه یک نمایش دارای 5 جلد است که عبارتند از: (میزان) شهید سید حسن حسینی، (آن‌ها زنده‌اند) مجید ملامحمدی، (کارستان) محمدرضا آزاد، (کلید دار کعبه) و (به خاطر مروارید) به قلم سید حسین فدایی حسین.

قرآن بهترین و بزرگ‌ترین راهنمای انسان برای رسیدن به آرامش و تعالی است و هنر از هدیه‌های الهی است که خداوند برای انتشار زیبایی‌های ذهن آدمی در اختیار انسان قرار داده است.

این نمایش‌نامه براساس آیه 31 سوره نور به نگارش درآمده است:

وقل للمؤمنات یغضضن من أبصارهن ویحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها...

و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را (از هر نامحرمی) فروبندند و پاک‌دامنی ورزند و زیور‌های خود را آشکار نگردانند، مگر آنچه که (طبعا) از آن پیداست...

در بخشی از کتاب «به خاطر مروارید» می‌خوانیم:

چهار دختر نوجوان الهام، فاطمه، فائزه و زکیه در حالی که لباس فرم مدرسه به تن دارند، همراه موسیقی، وسایلی را به صحنه می‌آورند و سعی می‌کنند فضای یک پارک را بسازند. صحنه پارک زمانی شکل نهایی به خود می‌گیرد که تصویر واقعی یک پارک روی پرده انتهایی می‌افتد. در تصویر، دختری که سراپا قرمز پوشیده کنار یکی از نیمکت‌های پارک ایستاده است.

با شکل‌گیری فضا، یکی از دختر‌ها الهام شال قرمزی را روی سرش می‌اندازد و در حالی که تظاهر به جویدن آدامس می‌کند، اطراف را در انتظار آمدن کسی جست‌وجو می‌کند. الهام دختر قرمزپوش نگران به نظر می‌رسد. لحظاتی می‌گذرد. یکی دیگر از دخترها فاطمه با احتیاط از پشت درختی سرک می‌کشد و در‌حالی‌که رفتار دختر قرمزپوش را زیر نظر دارد، از او فیلم می‌گیرد. دختر به ساعتش نگاه می‌کند و بعد گوشی موبایلش را بیرون می‌آورد و شماره می‌گیرد. در همین حین، یکی دیگر از دختر‌ها زکیه که کلاه پسرانه‌ای روی سرش گذاشته، با فاصله از دختر قرمزپوش می‌ایستد. شماره‌ای که دختر گرفته پاسخ نمی‌دهد. او سعی می‌کند دوباره شماره را بگیرد. پسر یک گام به او نزدیک می‌شود. دختر که متوجه حضور پسر شده، به او پشت می‌کند و دوباره شماره را می‌گیرد. پسر گامی دیگر به او نزدیک‌تر می‌شود. دختر، دستپاچه، با تلفن صحبت می‌کند.

انتهای پیام /