به صلیب کشیده شدن قهرمان / تکلیف پرسپولیس همین امروز مشخص میشود
تصویری عجیب: زمانی که یحیی گلمحمدی پس از کفزدن برای هواداران معترض پرسپولیس به ناگله در محوطه ورودی به رختکن مقابل آنها ایستاد و دست خود را به حالت صلیب باز کرد.
یحیی بودند که حالا دور از دسترس آنها قرار گرفته بود. در آن لحظه کسی تصور نمیکرد او چنین واکنشی به سمت هواداران معترض پرسپولیس داشته باشد اما مرد پرافتخار پرسپولیسیها ناراحت و شاید عصبانی از برخورد طرفداران لحظاتی را به اعتراض به آنها پرداخت و در شرایطی که برخی از هواداران همچنان به پرتاب بطری ادامه میدادند، با مشایعت بازیکنان وارد رختکن شد.
این پایانی بر یک دوره کاری ملتهب در باشگاه پرسپولیس و رابطه پرمخاطره میان مدیرعامل و سرمربی به عنوان دو رکن اصلی اداره باشگاه بود. آنها با مخالفتهای مفصل از ابتدای فصل نقل و انتقالات، در نهایت دست به دست هم از آسیا کنار رفتند. اگرچه در بازی پایانی پرسپولیس با کمی خوش اقبالی میتوانست با پیروزی بر الدحیل به دور بعدی صعود کند و این پیروزی فعلا مرهمی بر دردها و زخمهای باشگاه سرخپوش باشد.
پرسپولیس در بازی دیروز تیمی تهاجمی اما درگیر با کیفیت نیروی انسانی حاضر در زمین بود و اگرچه با فشار تماشاچی و میل به هجوم، دقایق اولیه را طوفانی آغاز کرد اما از زمانی که الدحیل خود را در زمین پیدا کرد، لحظه به لحظه شرایط برای خودنمایی تیم یحیی سختتر میشد.
بعد از همه فعل و انفعالات و حتی از دست رفتن پنالتی و گل خورده، آنها در شرایطی دو بر یک از الدحیل عقب افتادند که داور با 13 دقیقه وقت اضافه، فرصتی مناسب را به آنها داد اما هرچه به دقایق پایانی نزدیکتر میشدیم، پرسپولیس کمبنیهتر و فاقد کیفیت لازم برای رویارویی با حریف قطری نشان میداد. به خصوص که دو تعویض آخر یحیی به منزله حضور بازیکنانی بود که در موفقیت های این فصل هرگز نقش خاص ایفا نکرده بودند. نکته عجیب اینکه باوجود نیاز تیم یحیی از نبیل باهویی مهاجم خارجی استفاده نکرد تا نشان دهد چهقدر این بازیکن را قبول ندارد. بازیکنی که در بازی قبل مقابل النصر به میدان رفت و به واسطه خطایی که در یک حمله پرسپولیس روی لاپورت انجام داد، مورد تمسخر رسانهها و هواداران قرار گرفت. البته به نظر میرسید عدم استفاده از این بازیکن به نوعی اعلام اعتراض به خریدی بود که مدنظر کادر نبود (در واقع شاید یحیی میخواست این پیغام را به هواداران پرسپولیس بدهد که...)!
در نهایت پرسپولیس با دست خالی زمین را ترک کردند تا هواداران به شدت نسبت به کادرمدیریتی، بازیکنان و کادرفنی موضع بگیرند. رفتاری مشابه بسیاری از هواداران در فوتبال ایران پس از شکستهای مهم.
تفرقه. این کاملترین توصیف از وضعیت پرسپولیس در شش ماه گذشته و پس از فتح سهگانه است. تیمی که به مرور اشتیاقی که آنها را به مقام قهرمانی فصل پیش رساند از دست داد و در گرداب فرو رفت. این که گلهگذاریهای مالی و کش دادن و مطرح کردن آن در مصاحبه ها و واکنش هیئت مدیره باشگاه چقدر به کیفیت جلسات تمرینی لطمه وارد میکند شاید قابل محاسبه نباشد اما عجیب است که آخرین برد قهرمان ایران به بازی با گل گهر بر میگردد که آن هم با یک تصمیم داوری شبهه برانگیز اتفاق افتاد.
نکته جالب این که در تمام این مدت رسانهها و علاقمندان به دنبال راهی برای کاهش تنش میان این دو مهره اصلی تیم بودند اما مشخص است که فاصله بین این دو آنقدر زیاد شده بود که نشود با مسکنهای موقتی آن را جبران کرد و حتی اگر یحیی با تغییر رویکرد به دنبال جمع و جور کردن تیم برای صعود به مرحله بعد لیگ قهرمانان آسیا بود، اما دوره پر تنش تیم در حین مسابقات تاثیر منفی خود را روی سرنوشت نهایی گذاشت. البته پرسپولیس از مصدومیت تعدادی از بازیکنان کلیدی رنج میبردند. در کنار این قهرمان ایران روی نیمکت و در بدنه خود، تعدادی بازیکن نه چندان با کیفیت دارند که حالا میشود حضورشان را تا حدی زیر سوال برد. پرسپولیس تیمی است که جوان درخشانی در ترکیب تیمش ندارد و اغلب بازیکنان مهم این تیم بازمانده از دورههای قبلی هستند و نیروهایی که بعد از دوران برانکو به جمع پرسپولیسیها اضافه شدهاند به جز یکی دو استثنا کمتر در قواره پیش بردن تیم در رقابتی به کیفیت و اهمیت مسابقات آسیایی هستند. چیزی که باعث میشود سلیقه سرمربی و البته سیستم کلی باشگاه در قرارداد با بازیکنان جدید را زیر سوال برد.
در نهایت اگر چه اتفاقی که علیه گل محمدی بروز کرد و به نوعی رگههایی از ناسپاسی را میشد در آن حس کرد اما نمیشود از مسئولیت کادرفنی و مدیریت پرسپولیس در این حذف چشم پوشی کرد. در ابتدا گروه پرسپولیس بسیار دشوار ارزیابی میشد، اما الدحیل نه در بازی رفت و نه در بازی روز گذشته آن تیم قدرتمند دوران گذشته نبود. همچنین استقلال تاجیکستان نیز تیمی بود که پرسپولیس قادر بود هم در بازی رفت و هم در بازی برگشت موفق به پیروزی در آن بشود. حتی در بازی با النصر که خوششانسی پر شال پرسپولیس بود، آنها با وجود اینکه هشتاد دقیقه مقابل حریف ده نفره بازی کردند موفق نشدند دو امتیاز دیگر به امتیازات خود اضافه کنند و انتقام شکست دیدار رفت را بگیرند.
بله، این تیمی بود که در واپسین دیدار که چهار بازیکن مهم خود را مقطع سرنوشت ساز در اختیار نداشت و همچنین با توجه به قوانین دست و پاگیر لیگ، موفق به بستن تیمی متناسب با رقابت پیش رو نشده بود، اما بازهم نکاتی بسیار قابل بحث در تیم قابل مشاهده و نقد است تاجایی که واقعا نمیشود عنصر بداقبالی را به عنوان مهمترین عامل عدم توفیق در این دوره از رقابتها برجسته کرد. آنها تا آغاز اردوهای جام ملتهای آسیا برای بهبود شرایط کیفی فرصت دارند و پس از آن وقفه بلندی در انتظار سرخپوشان است تا برای آینده خود تصمیم بگیرند؛ آیندهای که باید اثری از اختلافات مشکلات و دستهبندیها در آن نباشد.
پرسپولیس امروز و فردا به یک تصمیمگیری اساسی نیاز دارد. روشن شدن تکلیف دوگانه باشگاه و سرمربی با یکدیگر و دادن پیام صریح به بازیکنانی که ممکن است پشت این بهانه جدی مخفی بشوند. همچنین آنها باید راه را بر نیروی جوان باز کرده و در سیستم جذب بازیکن خود در طول این سالها یک بازنگری جدی داشته باشند.
با گذر از این مشکلات شاید تصویر به صلیب کشیدن یحیی مقابل هواداران پرسپولیس، جای خود را به چیزی بدهد که طرفداران این باشگاه در طول این سالها به آن عادت کرده بودند؛ اینکه پرسپولیس یک تیم امیدوار کننده و رو به جلو باشد، نه یک جمع متفرق بی روحیه با مربی نگران و مدیر عصبانی.