بوی بد رانت در طرح فروش فوق العاده ایران خودرو | بازی دلالان با بازار خودرو در راه است
بخشی از نتایج قرعه کشی بزرگ ایران خودرو دیروز حوالی 7 غروب نیز برای بخش عادی اعلام شد. آمار ثبت نام کنندگان در این قرعه کشی قریب به 3 میلیون نفر برای 115 هزار دستگاه خودرو بود. با یک چرتکه ساده می توان دریافت که این آمار فقط مصرف کنندگان نمی باشند و و ثبت نام کنندگان زیادی به دنبال سودی که ازاختلاف قیمتی بین بازار و کارخانه وجود دارد هستند.
بر اساس آمار منتشر شده، بیش از 3 میلیون نفر در طرح فروش اخیر ایرانخودرو شرکت کردند تا شاید یکی از 115 هزار برنده خوششانس این قرعهکشی باشند. این خوششانسی به دلیل تفاوت قابل توجهی است که بین قیمت کارخانه و قیمت بازار خودروها وجود دارد. دسترسی به خودرو با قیمت اولیه میتواند با فروش آن در بازار آزاد، سود قابل توجهی را برای برنده لاتاری به ارمغان آورد.
با توجه به ثبت تقاضای بالغ بر 3میلیون نفری در فروش اخیر، مشخص بود که بخش اعظم این تقاضا کاذب و غیرمصرفی است. اما علاوه بر این، نشانههای دیگری نیز وجود دارد که بر وجود تقاضای کاذب بسیار زیاد در بازار خودرو صحه میگذارد. یکی از نشانهها، انتخاب روش فروش فوقالعاده توسط حجم عظیمی از ثبتنامکنندگان است. ایرانخودرو تحت فشار نهادهای نظارتی، اعلام کرد که ثبتنامکنندگان باید بین روشهای فروش فوقالعاده و پیشفروش، یکی را انتخاب کنند. در نهایت نیز مشخص شد از بین 3میلیون نفر متقاضی، حدود 2میلیون و 246هزار نفر روش فروش فوقالعاده را انتخاب کردند که معادل حدود 74درصد تقاضای ثبتشده است.
در روش فروش فوقالعاده، متقاضیان باید کل مبلغ خودرو را پرداخت کنند تا ظرف 90روز کاری خودروی خود را تحویل بگیرند. نکته ماجرا دقیقا همینجاست؛ اینکه به نظر میرسد متقاضیان (غیرمصرفی) مدل فروش فوقالعاده دنبال این هستند که در کوتاهترین زمان ممکن، خودروی خود را از کارخانه تحویل بگیرند و در بازار آزاد بفروشند. البته این موضوع که قیمت خودرو در روش فروش فوقالعاده، قطعی است و افزایش قیمت کارخانهای احتمالی در زمان تحویل را در بر نمیگیرد نیز در حجم تقاضای بالای فروش فوقالعاده بیتاثیر نبوده است.
نکته دیگری که میتوان آن را نشانه غیرمصرفی بودن اکثر تقاضای ثبتشده در فروش اخیر خودرو دانست، استقبال کم از طرح فروش فرسودههاست. به نظر میرسد بیشتر آنهایی که در طرح خودروهای فرسوده شرکت کردهاند، مصرفکننده واقعی هستند و تقاضی کاذب چندانی در این بخش ثبت نشده است. البته شرکت در طرح خودروهای فرسوده، دردسرهای خاص خود را دارد و این موضوع نیز در تقاضای پایین این بخش اثرگذار بوده است. در نهایت اما استقبال پایین از خودروهای برقی نسبت به دیگر بخشها نیز میتواند نشانه دیگری از وجود تقاضای کاذب بسیار زیاد در بازار خودرو باشد. خودروهای برقی برای بسیاری از شهروندان ایرانی، ناشناخته هستند و آینده بازار آنها چندان شفاف نیست. از طرفی، به نظر میرسد فروختن خودروهای برقی در بازار آزاد - با توجه به ناشناخته بودن آنها و ضعف زیرساختی برای استفاده از این خودروها - کار چندان راحتی نیست. از همینرو سرمایهگذاری روی این خودروها به نوعی ریسک دارد و حداقل اینکه منفعت آن (منفعت ناشی از اختلاف قیمت کارخانه و بازار) چندان بالا و سهلالوصول نیست.
به هر حال، تردیدی وجود ندارد که بخش اعظم تقاضای ثبتشده برای خرید خودرو از کارخانه، غیرمصرفی است که در اختلاف قیمت کارخانه و بازار ریشه دارد. این موضوع در این سالها بارها به اثبات رسیده، اما سیاستگذار همچنان تمایلی به حذف عامل ایجادکننده این رانت - قیمتگذاری دستوری - نشان نمیدهد. این در حالی است که تا وقتی این رانت برقرار است، فروش خودروسازان همواره با استقبال بسیار زیاد و تقاضای کاذب همراه خواهد بود و باید منتظر ماند و دید سیاستگذار بالاخره چه زمانی از این همه تجربه عبرت خواهد گرفت.