شنبه 3 آبان 1404

فرهنگی وب‌گاه تابناک

فرهنگی وب‌گاه تابناک

می‌خواهم مراتب همدردی خود را به شما ابراز کنم که با تهاجمی وحشتناک و ناعادلانه از سوی اسرائیل مواجه شده‌اید، که می‌خواهد ملت ایران را و فرهنگ ایرانی و به‌طور کلی ایران را مطیع اراده خود کند. کاری که، به نظر من امکان‌پذیر نیست و نباید تحقق یابد.

مجموعه فرهنگی‌تاریخی نیاوران پس از جنگ 12 روزه ایران و رژیم جعلی صهیونیستی، از امروز یکشنبه 12 مرداد بازگشایی شد.

اکران دوباره فیلم سینمایی «ناخداخورشید» ساخته ناصر تقوایی در سینماهای کشور آغاز شد.

با مشکلی برخورد کرده ای که تو را بسیار ناراحت و رنجور کرده است. باید بدانی که حل این مشکل کاری بس سخت و دشوار است.

هشتمین‌شماره فصلنامه «خردورزی» با محوریت پاسخگویی به سوال «آیا می‌دانید جامعه‌شناسی ایرانی در آستانه مرگ مغزی است؟» منتشر شد و روی پیشخان آمد.

در این فضا، کودک ایرانی نه تنها با زبان مادری خود کمتر مواجه است، بلکه روایت‌هایی را می‌شنود که از تجربیات زیسته او فرسنگ‌ها فاصله دارند. این محتواها اغلب با تکرار کلیشه‌های رفتاری، روابط فردگرایانه افراطی، و اَبَرقهرمانان نامیرا، تخیل کودک را به جای اینکه گسترش دهند، آن را در چهارچوب‌هایی یکنواخت و غیربومی زندانی می‌کنند.

مسیر هند تا امارات و مسیر رژیم صهیونیستی به اروپا در قالب حمل‌ونقل دریایی تعریف شده و مابقی مسیر نیز به صورت ریلی در طرح گنجانده شده است. البته اسرائیلی‌ها در طرح آی‌مک دنبال دور زدن کشور اردن به عنوان یکی دیگر از شرکای سیاسی خود نیز هستند و قصد دارند از مسیر کانال بن‌گوریون و مستقیم از طریق دریای سرخ به عربستان متصل شده و سپس به اروپا برسند.

ایرج صغیری، خالق نمایش آیینی «قلندرخونه» به دلیل عارضه ریوی در بیمارستان بستری شد.

گام تازه پویش ملی زندگی با آیه‌ها در آستانه اربعین حسینی با حال و هوای این‌ایام آغاز شد.

نشست رونمایی و گفت‌وگو درباره کتاب «اخبار جعلی در فرهنگ‌های دیجیتال» فردا یکشنبه 12 مرداد در شهر کتاب مرکزی برگزار می‌شود.

نخستین گردهمایی جانبازان شیمیایی شدید تهران بزرگ در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.

کتاب «یهودستیزی؛ واقعیت یا دستاویز سیاسی» نوشته علیرضا سلطانشاهی به چاپ سوم رسید.

آرش امینی به عنوان دبیر چهل و یکمین جشنواره بین المللی موسیقی فجر شد.

شما اکنون در بهار عمر خود به سر می برید و بهتر آن است که تا آنجا که می توانی از لذت های زندگی استفاده کنی و زندگی را بر خود و دیگران سخت نگیری.

بنا بود ستونی را که حدود 10 کامیون نیرو داشت، بزنیم. ستون در یک‌جاده خاکی حرکت می‌کرد و وقتی با چشم دیدمشان، دستور شلیک به آن‌ها با مسلسل را صادر کردم. ولی در یک‌لحظه پشیمان شدم و لحظه آخر که شیرجه کردیم، فریاد زدم Dont Fire! Dont Fire! این را در حالی با فریاد گفتم که همه‌چیز برای کشتن صدها سرباز عراقی که در کامیون‌های بدون چادر نشسته بودند، آماده بود.