چهارشنبه 10 دی 1404

فرهنگی وب‌گاه تابناک

فرهنگی وب‌گاه تابناک

مونا کرمی، همسر سپند امیرسلیمانی که به تازگی هم مادر شده، با انتشار تصویری از خود با گریم جالب نوشت: این منم، در تمام قدرت و زنانگی‌ام، مادر، همسر

کنسرت همایون شجریان که قرار بود در ورزشگاه آزادی تهران برگزار شود، به طور ناگهانی لغو شد؛ خبری که بازتاب گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی داشت.

در عهد عتیق گفته می‌شود کوروش در نخستین سال حکومتش فرمانی مکتوب را صادر کرد: این گفته کوروش پادشاه پارسیان است؛ خداوندِ آسمان، همه سرزمین های زمین را به من بخشیده و مرا سفارش کرده مَعبَدی (هیکلی) را در اورشلیم بنا کنم.

بعد از لغو کنسرت همایون شجریان، شنیده ها از ممنوع التصویر شدن پژمان جمشیدی خبر می دهد.

اما واتسون، بازیگر بریتانیایی که بیشتر با نقش «هرمیون» در هری‌پاتر شناخته می‌شود، بار دیگر با یک جمله کوتاه خبرساز شد: «من سینگل نیستم، خودِ پارتنرم هستم.»

همایون شجریان به جای میدان آزادی در دبی اجرای خیابانی برگزار می‌کند.

باغ کتاب تهران، همزمان با ایام میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) و هفته وحدت، برنامه‌هایی را با محوریت سیره و آموزه‌های پیامبر اکرم (ص) برگزار می‌کند.

معاون شهردار تهران با بیان اینکه بی تجربگی معاونت هنری ارشاد کنسرت میدان آزادی را لغو کرد گفت: همه می‌دانیم که اجرای برنامه‌های بزرگ و فاخر تنها روی کاغذ محقق نمی‌شود.

ژیلا صادقی، اخیراً با انتشار یک استوری کنایه‌آمیز در صفحه اینستاگرام خود، بار دیگر در کانون حواشی قرار گرفت. این استوری که دارای لحنی تند و تیکه‌دار است، به نظر می‌رسد به برخی حواشی و انتقادات اخیر او اشاره دارد.

فرهنگستان زبان و ادب فارسی هر چند وقت یک بار با یک هنرنمایی توجهات را به خود جلب می کند.

بیلی آیلیش در یک پست ویدیویی، قانون گذاران آمریکایی را تگ کرد و از آن‌ها خواست برای رساندن شیرخشک، غذا و دیگر کمک‌ها به غزه اقدام کنند.

نیت مطلوبی که در سر داری برای انجام، نیازمند زمینه ای مساعد است که فراهم آوردن این زمینه وظیفه توست و آن هم میسر نمی شود مگر با سعی و تلاش بسیار.

از میان خاکستر و سنگ های آتشفشان، دستبند طلایی باشکوهی بیرون آمد؛ با طرحی از الهه ماه و مارهایی که آن را در دهان گرفته اند.

تصاویری از گشت و گذار اردشیر کاظمی، بازیگر قدیمی تلویزیون در دبی‌مال پربازدید شده است.

آماده بودم به خودم بگویم که شب آرامی خواهم داشت که در باز شد و شرمن و نفیو با عجله وارد شدند. او گفت: «ما متن اشتباهی به شما دادیم!» پیش‌نویس قبلی بود. من مجبور شدم مدیران سیاسی را پیدا کرده و از ارسال سند به پایتخت‌هایشان جلوگیری کنم. دویدم تا کسانی را که می‌توانستم پیدا کنم و برای کسانی که رفته بودند، پیام فرستادم.