تاثیر هنر در افزایش کیفیت زندگی افراد سندرم داون
استفاده از انواع برنامههای هنری بهویژه هنرهای تجسمی، چون سفال و نقاشی میتواند به طرق گوناگون در بهبود مشکلات افراد سندرم داون و افزایش کیفیت زندگی آنان مؤثر باشد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که استفاده از انواع برنامههای هنری بهویژه هنرهای تجسمی، چون موسیقی، سفال و نقاشی میتواند به طرق گوناگون در بهبود مشکلات افراد سندرم داون و افزایش کیفیت زندگی آنان مؤثر باشد.
«هنردرمانی راهی برای ابراز بیانات و هیجانات فرد سندرم داون فراهم میکند و وسیلهای برای برقراری ارتباط او است»؛ این را فردی میگوید که مدتهای مدید در این مسیر گام برداشته است.
به گزارش «تابناک»، اگرچه کودکان بیش از دیگر گروههای سنی نیازمند توجه هستند، اما نیاز گروهی از ایشان به توجه بسیار بیشتر است. صحبت درباره آن دسته از کودکان است که با سندرم داون پا به جهان میگذارند؛ اختلال کروموزومی مادرزادی که کمتوانی ذهنی (به میزانهای مختلف) و مشکلات رفتاری را برای این کودکان به دنبال دارد.
اما منظور از نیاز این دسته از کودکان به «توجه بیشتر» چیست؟ محمد علی باوند، مهندسی که در عین حال هنرمند و تصویرساز است و پژوهشهایی در این زمینه داشته، میگوید: هنردرمانی از ابزار احساسات درونی از طریق رسانههای بیشمار استفاده میکند که به فرد در کشف هیجانات خودش و تضاد درونی کمک میکند و موجب افزایش کیفیت زندگی فرد میگردد، درحالیکه آگاهی از خود و درک خود از مسائل نمادهای فرهنگی باید توسط یک درمانگر برای کمک به فرد در زمینه کشف خود درک شود.
او میافزاید: در حقیقت هنردرمانی راهی برای ابراز بیانات و هیجانات فرد سندرم داون فراهم میکند و وسیلهای برای برقراری ارتباط او است. هنر درمانی با رویکرد نقاشی بر کاهش ترس دانشآموزان از ناشناختهها مؤثر بوده است و روشی سودمند برای کاهش ترس دانش آموزان از ناشناختهها است.
باوند تاکید میکند: افراد دارای سندرم داون نسبت به افراد عادی مشکلات بیشتری را از خود نشان میدهند. آنها میتوانند بهسرعت دچار ناکامی، اضطراب و تنش شوند، در اغلب اوقات مشکلات تحصیلی، این افراد را مستعد مشکلات رفتاری میکند و در نتیجه با افزایش مشکلات رفتاری، مشکلات یادگیری تشدید میگردد و موجب شکست فرد در زمینههای مختلف میشود.
وضعیتی که هنر میتواند خلاصی از آن را به دنبال داشته باشد. این پژوهشگر در این باره میگوید: ساختن اثر هنری میتواند فرصتی برای بیان و ارتباط درون، درمان روانشناختی برای افرادی که بهدشواری میتوانند احساسات و افکار خود را بهطور صریح بیان کنند و همچنین یک رویکرد قابلدسترس برای کودکان و بزرگسالان با ناتوانی یادگیری باشد.
-->
او با اشاره به تجربیات و بررسی هایش میافزاید: تحقیقات نشان داده که فعالیتهای مبتنی بر هنر به کودکان سندرم داون فرصت اظهار کردن افکار و احساسات خود و به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار خود با دیگران را داده است و برای مدیریت احساسات آنها مفید بوده و مخالفت و نافرمانیها را کاهش داده است. با استفاده از برنامه علمی هنردرمانی، این کودکان از طریق خلقهای هنری راهی برای افزایش درک هیجانات و رفتارها، تواناییهای مکالمه و پیشبینی موقعیتها در رشد اجتماعی و مهارتهای ارتباطی پیدا کرده و در نهایت کیفیت زندگی شان افزایش مییابد.
باوند تصریح میکند: در پژوهشی که در این خصوص انجام دادیم، اثربخشی هنر برافزایش کیفیت زندگی افراد سندرم داون را با دیدی نوین مورد توجه قرار دادیم و در جامعه آماری سی نفره و در مرکزی که به همین منظور و به هدف ایجاد کسب درآمد برای این افراد تحت عنوان مرکز «کارداون» ایجاد گردیده بود، این کودکان تحت هنر درمانی قرار گرفتند و با انجام فعالیتهای هنری نسبت به کسب درآمد اقدام نمودند.
او میافزاید: ازآنجاییکه کودکان دارای نشانگان داون به دلیل وجود مشکلات متعدد جسمانی و روانشناختی، معمولا بار روانشناختی زیادی را به والدین خود تحمیل میکنند و همانطور که اشاره شد عمدتا نگهداری این کودکان در خانواده انجام میشود و به همین دلیل تغییرات ساختاری، عملکردی و روانشناختی زیادی بر خانواده تحمیل خواهد شد، این کودکان بهکندی تحول پیداکرده و نیازمند مراقبت و توجه بیشتری بوده و میزان تحریکات محیطی و رفتاری و اجتماعی موردنیاز این کودکان نیز بیشتر خواهد بود.
پژوهشی که نشان داد «آموزش هنرهای تجسمی در بسیاری از مشکلات کودکان بهویژه مشکلات مربوط به یادگیری آنها راهگشاست و درواقع آموزش هنرهای تجسمی میتواند فرایند یادگیری و رشد تمام مهارتهای مرتبط با یادگیری را تسهیل کند.» این در حالی است که مطالعات نشان میدهد که هر دو نیمکره مغزی هنر را از جنبههای گوناگونی درک کرده و آموزش هنر میتواند مشکلات شناختی و ادراکی را کاهش دهد و نیز برخی بررسیها حاکی از آن است که هنرهای تجسمی موجب رشد بسیاری از مهارتها و تواناییهای کودک میشود.
به تاکید این پژوهشگر، از برنامه هنرهای تجسمی میتوان برای از بین بردن مشکلات شناختی، هیجانی، عاطفی، ادراکی و حتی جسمانی کودکان با ناتوانیهای خاص استفاده کرد و حتی آموزش موسیقی برای این منظور بهره گرفت چراکه پژوهش نشان داده آموزش موسیقی به افراد دارای اختلال رفتاری مانند اوتیسم و سندرم داون در روند بهبودی آنها مؤثر است و به این افراد کمک میکند که به هماهنگی بین احساسات خود، حس شنوایی و مهارتهای حسی - حرکتی و رفتارهای اجتماعی، گفتار و تمرکز دست پیدا کنند.
افزون بر این موارد، نمایش درمانی نیز ابزاری کارآمد برای آموزش بهاین دسته از کودکان است که روش درمانی بسیار نزدیک به طبیعت کودکان است و از منافع آن میتوان به کاهش احساس تنهایی، رشد مهارتهای تقلیدی و الگوبرداری، افزایش بیان احساسات، افزایش عزتنفس و خود ارزشی، افزایش احساس بازی و خودانگیختگی و رشد ارتباطات اشاره نمود. البته اینها تنها روشهای هنردرمانی نیستند.
-->
باوند با تاکید بر این نکته که «نقاشی فعالیتی است که از تحول شناختی، عاطفی و اجتماعی تأثیر میپذیرد و به همین دلیل به مقیاسی وسیع در تشخیص روانی و روان درمانگری به کار گرفته میشود»، میافزاید: کودکی در تعریف قصهاش بهصورت کلامی مشکل دارد، با نقاشی کردن میتواند اطلاعاتی درباره خودش، خانوادهاش و محیطش بدهد یا برملا کند. او میتواند با نمایش مستقیم مردم و وقایع و نمایش غیرمستقیم فرافکنانه از طریق نمادهای سمبولیک، چنین کاری را انجام دهد.
او در ادامه میگوید: نقاشی و رنگآمیزی کودک را به آزمایش و بازی ترغیب میکند و به هنگام استفاده از آنها باید به خاطر داشته باشیم که کودکان از سطح مهارتهای متفاوتی برخوردارند که وابسته به سن و رشد آنهاست. مشاور باید از سطح مهارتهایی مناسب با رشد آگاهی داشته باشد. بهنحویکه عملکرد کودک را بهغلط و نابهنجار تعبیر نکند و هنگام استفاده درمانی از این وسیله حداکثر بهره را به دست آورد. خود کودکان سندرم داون نقاشی را نوعی بازی میپندارند و مشتاقانه به آن میپردازند، درست همانطور که در بازی افرادی با اسباببازیها و چیزهای دیگر غرق میشوند.
این هنرمند میافزاید: استفاده از انواع برنامههای هنری بهویژه هنرهای تجسمی، چون سفال و نقاشی میتواند به طرق گوناگون در بهبود مشکلات افراد سندرم داون و افزایش کیفیت زندگی آنان مؤثر باشد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که استفاده از انواع برنامههای هنری بهویژه هنرهای تجسمی، چون موسیقی، سفال و نقاشی میتواند به طرق گوناگون در بهبود مشکلات افراد سندرم داون و افزایش کیفیت زندگی آنان مؤثر باشد.
وی در پایان میافزاید: جا دارد که از خانم بهنوش کیانی شاد، مشاور خانواده و مدیر اشتغالزایی و حرفه آموزی جوانان سندرم داون ایران که از سال 86 مسئول مددکاری کانون سندرم داون ایران و معلم اخلاق و تعاملات اجتماعی هستند و همچنین آقای محمدعلی باوند مدیریت ارتباط تصویری و بازاریابی جوانان سندرم داون، خانم پروین نظر آهاری و حاج آقا کلایی که در این مسیر یاری مان کردند تشکر کنم و یادآور شوم که در انتهای پژوهش انجام شده، به فکر اشتغالزایی و حرفه آموزی برای جوانان درس خوانده و آموزش پذیر سندرم داون افتادیم و توانستیم کارگاههای حرفه آموزی و اشتغال زایی جوانان سندرم داون را دایر کنیم؛ کارگاههایی که میتوانید نتایجش را در گالری کارداون در طبقه سوم مرکز تجارت جهانی فردوسی [ضلع جنوبی میدان فردوسی، تهران] پلاک 3076 مورد بازدید قرار دهید.