تامین مالی گران تمام میشود
در جهان به طور عمومی، بانکها به عنوان روشی متداول برای تأمین نقدینگی بنگاههای اقتصادی عمل میکنند. در کشور ما نیز، صنایع به شدت وابسته به بانکها هستند و از تسهیلات بانکی برای تأمین سرمایه در گردش استفاده میکنند. طبق قوانین، بانکها موظف هستند به منظور تحقق اهداف اقتصاد کلان و رشد آن، بخشی از تسهیلات خود را به واحدهای تولیدی اختصاص دهند.
حال در شرایط کنونی که اقتصاد وضعیت مناسبی ندارد، انتظار این است که حمایت از تولید در اولویت بانکها باشد، اما اغلب تولیدکنندگان معتقدند نقش بانکها در تامین مالی تولید بسیار کمرنگ شده و درگیر بروکراسی و پیچیدگیهای اداری است که آنها را ملزم میکنند به راههایی غیر از بانک برای تامین مالی بیندیشند که به نسبت تولید را گران میکند. صمت در این گزارش نظر فعالان حوزه صنعت درباره نقش بانکها در تامین مالی بنگاههای تولیدی و روشهای جایگزین آن را جویا شده که در ادامه میخوانید.
تولید و معضل بزرگ کمبود نقدینگی
امید رضایی، کارشناس و فعال حوزه صنعت درباره راههای تامین سرمایه در گردش تولید به صمت اظهار کرد: در حال حاضر تولیدکننده برای تامین مالی علاوه بر سرمایه شخصی میتواند از تسهیلات بانکی و ظرفیت بازار بورس استفاده کند. باتوجه به اینکه بانکها در کشور ما از ارائه تسهیلات به تولید استقبال نمیکنند و روند پیچیدهای برای ارائه تسهیلات به بنگاههای اقتصادی دارند، تامین مالی از طریق بورس بهعنوان یکی از روشهای جایگزین بانکها مطرح است.
رضایی افزود: از بازار سرمایه برای سرمایهگذاریهای بلندمدت استفاده میشود که روند معینی دارند. در بازار سرمایه، تولیدکنندگان از محل معامله داراییها و اوراق قرضه تامین نقدینگی میکنند. در حال حاضر، چون بازار سرمایه ما از یک سو بهواسطه تجربیات تلخ گذشته، چندان وضعیت قابلاعتمادی ندارد و از سوی دیگر، یک بازار داخلی است که هیچگونه ارتباطی با بازارهای مالی بینالمللی ندارد چندان مورد اقبال بنگاههای تولیدی نیست.
رضایی افزود: بسیاری از سهامداران بازار بورس ما را شرکتهای دولتی تشکیل میدهند و نقش این شرکتها در بازار بورس بیشتر از بخش خصوصی است. با تمام اینها، بازار سرمایه در بحث تامین مالی برای بخش تولید و صنعت، تکیهگاه چندان مطمئن و قابلاعتمادی برای فعالان صنعتی نیست، چون این بازار بهویژه در چند سال گذشته، چندان موقعیت باثبات و روشنی نداشته است. این عامل خود در ایجاد اعتماد به آن برای تامین مالی تاثیرگذار بوده است. واقعیت این است که بازار بورس ما از دو جنبه قابلاعتماد نیست؛ هم ریسک بسیار بالایی دارد و هم غیرقابلپیشبینی است. ممکن است یک بازار در کنار ریسک بالایی که دارد، سود بالایی نیز نصیب فعالان خود کند، اما بازار سرمایه ما هم ریسک بالای غیرقابلپیشبینی دارد و همسود آن غیرقابلپیشبینی است.
وی ادامه داد: در کسب سود و میزان ریسک حضور در بازار سرمایه، عوامل زیادی دخیل هستند. وقتی امکان پیشبینی در معادلات این بازار وجود ندارد، صنعتگر با عدماطمینان از تامین مالی نمیتواند برنامهریزی مناسبی برای فعالیتش داشته باشد.
تامین مالی با ریسک بالا
رضایی در پاسخ به این پرسش که بازار سرمایه چه میزان در تامین نقدینگی تولید سهم داشته، اظهار کرد: اگر شرکتهایی که سودآوری تثبیتشده دارند، وارد بورس شوند، یک امتیاز برای آنها بهشمار میرود. البته شرایط ورود یک شرکت به بورس هم پیچیده است، اما به نفع بنگاههای تولیدی خواهد بود. برای شرکت بورسی که میخواهد از طریق بورس تامین مالی کند، باتوجه به اینکه اعتماد به بورس در مردم و سرمایهگذاران خرد تا حدی از بین رفته، ریسک بالایی دارد.
این فعال حوزه صنعت افزود: اگر تولیدکننده قصد تامین مالی از طریق بورس را دارد، باید نخست یک وضعیت باثبات بر این بازار حاکم باشد و اعتماد به آن بازگردد. پس از مدتی که کارنامه این بازار مثبت شد، درنهایت در سازکاری شفاف واحدهای تولیدی را ترغیب کنیم برای تامین مالی به بازار سرمایه بروند. در کشورهای پیشرفته نیز بورس فرصت بسیار مغتنمی برای شرکتهاست تا بتوانند تامین نقدینگی کنند. البته برای آنها تامین سرمایه در گردش از طریق بازار سرمایه بهمراتب راحتتر و دستیافتنیتر از بانک است، اما در ایران به این شکل نیست. در شرایط کنونی رغبت چندانی به تامین مالی از طریق بورس وجود ندارد که بهنظر من همانطور که اشاره کردم بیشتر به عدماعتبار ناشی از وضعیت بورس در چند سال گذشته بازمیگردد.
وی ادامه داد: براساس رویکردی است که تاکنون شاهد آن بودهایم، تامین نقدینگی واحدهای تولیدی از طریق بورس یک هنر است و در بسیاری از کشورهای پیشرفته نیز این رویکرد مورداستفاده قرار میگیرد. البته بازار سرمایه ما فعلا در چنین جایگاهی نیست که بتواند بهراحتی به واحدهای تولید کشور در تامین مالی و نقدینگی کمک کند و راهی جایگزین برای رفع مشکلات آنها در تامین سرمایه در گردش باشد.
رضایی در پاسخ به این پرسش که در این وضعیت که مسیر بورس شفاف نیست و بانکها نیز چارچوب پیچیدهای برای دریافت تسهیلات تعیین کردهاند، واحدهای تولیدی از چه راهی میتوانند کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش خود را جبران کنند، گفت: صنعت ما در تامین نقدینگی بانکمحور است و بهنظر من، تنها راهکار این است که در حال حاضر به روند تسهیلاتدهی بانکها سرعت بیشتری داد شود تا از این طریق بتوان به تولیدکننده کمک کرد. به هر حال، هر چند دریافت تسهیلات از طریق بانک روند پیچیدهای دارد، اما تاثیرگذاری آن بسیار بالاست و برای واحدهای تولیدی ثمربخش خواهد بود و بهتر است بر تامین مالی از این بخش متمرکز شویم.
رضایی در پایان با اشاره به نقش حمایتی و پررنگ بانکها در اقتصاد، اظهار کرد: اغلب صنایع پویا و پیشرفته در دنیا عمدتا از منابع بانکی ارتزاق میکنند که به نفع دو طرف است و در آن هم منافع بانک و هم منافع سرمایهگذار و صنعتگر دیده میشود، اما در ایران در این بخش نمیتوانیم انتظار یک قرارداد برد - برد را داشته باشیم و این قرارداد در کشور ما بهنوعی منعقد میشود که گیرنده وام که بخش صنعت است، بیشتر متضرر میشود، چون بانک تمام اصلوفرع پول را با تضامین ارزنده که باید، میگیرد و هر لحظه که بخواهد این تضامین را به پول نقد تبدیل میکند. باتوجه به اینکه تنها ابزار تامین مالی تولید در حال حاضر بانک است، بازنگری جامع در سیستم بانکی و روابط متقابل بخش تولید و صنعت لازم است تا حمایت از تولید بهمعنای واقعی محقق شود.
تامین مالی در مکانیسمی پیچیده
ابوالفضل روغنیگلپایگانی، فعال حوزه صنعت نیز درباره تامین مالی تولید به صمت اظهار کرد: نظام اقتصادی ما بانکمحور است و بنگاههای اقتصادی نیز اغلب متمایل به تامین نقدینگی ازسوی بانکها هستند. البته بانکها نیز شرایط خوبی ندارند و بعضا در قبال تسهیلاتی که ارائه میکنند تا 42 تا 43 درصد بهره بانکی دریافت میکنند. در این میان بازار سرمایه میتواند جایگزین بانکها در تامین نقدینگی تولید باشد. در تمام دنیا بازار سرمایه یکی از ابزارهایی است که میتواند به تامین سرمایه تولید کمک کند، اما در کشور ما نقش چندان پررنگی ندارد و معدود بنگاههایی که از بازار سرمایه بهعنوان منبع تامین نقدینگی استفاده میکنند، اولا باید فرآیند بسیار طولانی را طی کنند، دوم اینکه با مکانیسمها پیچیدهای روبهرو هستند و سوم اینکه بهمراتب بسیار گرانتر از بازارهای مالی و بانکی به نقدینگی دست پیدا میکنند. در این شرایط طبیعی است که در بنگاههای اقتصادی رغبت چندانی به استفاده از این بازار وجود نداشته باشد. پس عدماستقبال از بورس دستکم متاثر از سه دلیل طولانی بودن فرآیند تامین مالی ازطریق آن، پیچیده بودن سازکار و گرانتر بودن آن نسبت به دیگر بازارهای مالی دیگر است. هرچند آمار دقیقی در این زمینه در دسترس نیست، اما آنگونه که از ظواهر امر مشخص است، بورس سهم بسیار اندکی در تامین مالی بخش تولید دارد. سازکارهایی که بازار سرمایه برای تامین مالی دارد، بسیار پیچیده، گرانقیمت و قدری غیرمتعارف است.
روغنیگلپایگانی در پاسخ به این پرسش که سهم اندک بازار سرمایه از تامین مالی تولید را چگونه میتوان افزایش داد، اظهار کرد: باید زیرساختها در این بخش فراهم باشد و خود بورس، فعالانه به این موضوع ورود کند. در حال حاضر هم شرکتهای زیادی وابسته به بورس هستند، اما باتوجه به پیچیدگی سازکار این بازار، چندان علاقهای به تامین مالی از طریق بازار سرمایه ندارند. بورس ضمن ایجاد زیرساختهای لازم باید آموزشهای لازم را در این زمینه بدهد و شفافسازی کند تا بنگاههای اقتصادی نیز آن را بهعنوان یک ابزار تامین مالی در دسترس و مناسب بشناسند.
زیرساختها فراهم نیست
این فعال حوزه صنعت ادامه داد: از یک سو بازار سرمایه زیرساختهای لازم را ندارد و از سوی دیگر، بانکها فرآیند پیچیدهای برای ارائه تسهیلات به تولید دارند. البته بانکها اقبالی نیز به همکاری با صنعت نشان نمیدهند. در حال حاضر هرگونه تامین مالی در کشور متناسب با سوددهی بنگاههای اقتصادی نیست و بانکها نیز گران هستند؛ یعنی شاهد نوعی ناترازی هستیم که در بلندمدت آثار آن را در بنگاههای اقتصادی خواهیم دید. در حال حاضر بسیاری از بنگاههای تولیدی در دریافت منابع ارزی دچار چالشهای زیادی شدهاند و با مشکلاتی در این زمینه دستوپنجه نرم میکنند. پیشنهاد ما این است که براساس شرایطی که داریم تامین نقدینگی تولید در یک درگاه مشخص انجام شود؛ درگاهی که در آن عرضه و تقاضا برای پول شفاف و قیمت پول براساس همان عرضه و تقاضا مشخص شود. این راهکار خوبی برای شفافیت در عرضه و تقاضای پول است. بهطورکلی بهتر است قیمت پول را براساس عرضه و تقاضا آزاد بگذارند و با آن به حالت دستوری برخورد نکنند.
تولید همچنان در شرایط سخت
روغنیگلپایگانی در پایان تاکید کرد: باید بپذیریم که وضعیت تولید بهویژه در بحث تامین مالی چندان مناسب نیست و گردش نقدینگی در کشور دچار ضعف و مشکل شده است. متاسفانه صنعت ما بانکمحور است و بخشی از مشکلات تولید در ارتباط با بانکها به حل و کنترل تورم با استفاده از رویکردهای انقباضی برمیگردد که منجر به شرایط بد اقتصادی بسیاری از بنگاههای اقتصادی شده و این چرخه معیوب بسیاری از این بنگاهها را دچار چالشهای مالی و کمبود نقدینگی کرده است. از دولت انتظار داریم بهطور جد در این زمینه راهکاری بیندیشد و به این موضوع توجه کند که برای حل یک موضوع باید توان تمام جوانب را در نظر بگیرد؛ بهعبارتی تلاش دولت و متولیان امر باتوجه به این نکته ظریف باشد که با حل یک مشکل یا مهار آن، مشکل یا مشکلات بیشتر و پیچیدهتری ایجاد نکنیم. آیا درست است که برای کنترل تورم چالش دیگری ایجاد و بنگاههای اقتصادی را درگیر کمبود نقدینگی و مالی کنیم؟ واقعیت این است که پولهای گرانقیمت بلای جان بنگاههای اقتصادی شده است.
سخن پایانی
از یک سو کمبود نقدینگی سالهاست تبدیل به معضل بنگاههای اقتصادی کشور شده و از سوی دیگر، تنها ابزاری که در حال حاضر برای تامین مالی میتواند به کمک تولید بیاید، بانکهاست. در این شرایط باید واحدهای تولید به فکر تامین مالی از راههای جایگزین مانند بازار سرمایه، شراکت یا خرید اوراق باشند هر چند متاسفانه در بازار سرمایه که بعد از بانک، نقش بسیار مهمی در تامین سرمایه برای تولید دارد، هم وضعیت مناسب نیست و بیثباتی و غیرقابلپیشبینی بودن این بازار، تولیدکنندگان را فراری داده است.