سه‌شنبه 6 آذر 1403

ترجمه «روان‌شناسی هنر» منتشر شد

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
ترجمه «روان‌شناسی هنر» منتشر شد

کتاب «روان‌شناسی هنر» نوشته جرج مَدِر با ترجمه سهند سلطاندوست توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

کتاب «روان‌شناسی هنر» نوشته جرج مَدِر با ترجمه سهند سلطاندوست توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «روان‌شناسی هنر» نوشته جرج مَدِر به‌تازگی با ترجمه سهند سلطاندوست توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این‌کتاب سال 2021 توسط انتشارات راتلج منتشر شده است.

جرج مدر نویسنده انگلیسی این‌کتاب متولد 1955 و پروفسور افتخاری دانشگاه ساکسس و استاد بازنشسته دانشگاه لینکلن است که بیش از 80 تحقیق و پژوهش و 5 کتاب در کارنامه دارد. این‌کتاب او درآمدی مختصر و فهم‌پذیر بر روان‌شناسی هنر برای عموم علاقه‌مندان و مخاطبان جدی این‌حوزه است. مدر این‌سوالات را پیش روی مخاطبش می‌گذارد که چرا از هنر لذت می‌بریم؟ و چه‌چیزی مار را به خلق آثار هنری ترغیب می‌کند؟ همچنین کسب علم و دانش درباره مغز چه‌طور می‌تواند به درک سلیقه هنری کمک کند؟

مولف «روان‌شناسی هنر» می‌گوید این‌کتاب گلچینی از راه‌هایی است که علم روان‌شناسی می‌تواند در درک ما از ارزش فعالیت‌های خلاقه کمک کند. بررسی نحوه ادراک از هرچیز، از رنگ تا حرکت و خلق آثار هنری به‌منزله شکلی از رفتار انسانی ازجمله موضوعاتی هستند که در کتاب پیش‌رو مورد بررسی قرار گرفته‌اند. مدر معتقد است خلق آثار هنری یکی از قدیمی‌ترین اشکال رفتار بشر است. فرایند علمیِ فرضیه‌پردازی و آزمودنش از طریق گردآوری داده‌ها نیز، در حکم شاخه‌ای از خلق آثار هنری، تازه 500 سال است پا گرفته است. این دو شاخه، یعنی هنر و علم، به رغم آرمان مشترکشان برای شناخت جهان و جایگاه انسان در آن، جدا از یکدیگر رشد کرده‌اند.

منبع الهام و بهانه نوشتن این‌کتاب به‌گفته نویسنده‌اش، اندیشیدن چاره برای نزدیک‌کردن دو مقوله مورد اشاره یعنی هنر و علم از طریق علم روان‌شناسی است.

کتاب پیش‌رو 7 فصل اصلی دارد که عناوین‌شان به‌ترتیب عبارت‌اند از: «هنر و روان‌شناسی»، «عصب‌شناسی هنر»، «چرا به هنر می‌پردازیم؟»، «نمایش فضا، خطوط کناره‌نما و فرم در هنر»، «نمایش رنگ و حرکت در هنر»، «هنر عالی حاصل چیست؟» و «خلاقیت در هنر و علم».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

نقاشی‌های کوبیستی کوشیدند چندین زاویه دید یا پرسپکتیو از شی یکسان را در تصویری واحد ترسیم کنند، در حالی که نقاشی‌های فوتوریستی سعی می‌کردند همان اشیا را در چندین مقطع زمانی در تصویری واحد نمایش دهند. قابل توجه این‌که این ایده‌های مدرنیستی به طور مستقیم، و تا حد زیادی قابل پیش‌بینی، به نظریه‌های علمی بعدی درباره چگونگی بازنمایی اشیا در مغز مرتبط‌اند. تا جایی که خبر دارم، دانشمندانی که این نظریه‌ها را بسط دادند ملهم از ایده‌های هنرمندان نبودند. نظریه‌های علمی درباره ادراک اشیا عملا این‌موضوع را مطرح کردند که مغز اشیا را بر حسب تعداد محدودی از فرم‌های مبنا یا بخش‌هایی بازنمایی می‌کند که یادآور فرم‌های سزان است. بنا بر نظریه محاسباتی «توصیف‌های ساختاری» که مار و نیشیها را در سال 1978 ارائه دادند:

لازم نیست بازنمایی شکل حتما نمای سطحی را بازتولید کند تا توصیف کافی برای بازشناسی فراهم شود؛ همان‌طور که این‌جا [در شکل‌های «پیپ‌پاک‌کن» می‌بینیم، شکل حیوانات را می‌توان به‌طور کاملا موثر با چیدمان و اندازه‌های نسبی تعداد محدودی تکه چوب به تصویر کشید (Marr & Nishihara 1978)

این‌کتاب با 196 صفحه مصور، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 130 هزار تومان منتشر شده است.