ترجمه «مرگ کامو» منتشر شد / کامو درگذشت یا کشته شد؟

کتاب «مرگ کامو» نوشته جووانی کاتللی با ترجمه ابوالفضل اللهدادی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.
کتاب «مرگ کامو» نوشته جووانی کاتللی با ترجمه ابوالفضل اللهدادی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «مرگ کامو» نوشته جووانی کاتللی بهتازگی با ترجمه ابوالفضل اللهدادی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه یادها و خاطرهها» است که اینناشر منتشر میکند.
آلبر کامو نویسنده مشهور فرانسوی و مولف رمان «بیگانه» روز چهارم ژانویه 1960 در حالیکه همراه ناشر آثارش میشل گالیمار و آن و ژنین دختر و همسر گالیمار در راه بازگشت به پاریس بود، در سانحه اتومبیل درگذشت. عدهای اینمرگ را مشکوک و عدهای دیگر آن را نتیجه تصادف و اتفاق میدانستند. اما جووانی کاتللی نویسنده کتاب پیشرو با ارائه اسناد و مدارکی، فرضیه به قتل رسیدن و کشتهشدن کامو را مطرح میکند. بهقول او؛ «اکنون نشانهای از درون جریان تاریکِ زمان سر برآورده است. سرنخی دقیق از این که کسی پایان زندگی آلبر کامو را رقم زده است.»
کاتللی که سالها روی اینمساله تحقیق و پژوهش کرده، در کتاب خود به اینمساله پرداخته که چرا سران شوروی با جدیت در پی حذف کامو بودهاند. برخی از پرسشهایی که او در کتابش مطرح میکند، از اینقرارند: مأموران کا گ ب چهطور از بازگشت کامو و همسفرهایش باخبر شدند؟ تلفن کامو به منشیاش شنود شد یا ماریا کاسارس، معشوقه ابدیاش، با بیاحتیاطی مرگ او را رقم زد؟ آیا کامو از مرگش خبر داشت که در نامهاش به کاسارس قول داد شب چهارم ژانویه سر وقت به شام برسد، «مگر اینکه در جاده اتفاقی بیفتد»؟
کتاب «مرگ کامو» با عنوان اصلی «کامو باید بمیرد» سال 2013 در ایتالیا منتشر شد. جووانی کاتللی نویسنده ایناثر، متخصص اروپای شرقی، رماننویس و استاد دانشگاه است. او نتیجه تحقیقات خود را در اینکتاب منتشر کرد.
عناوین فصلهای کتاب پیشرو، بهترتیب عبارتاند از: دسیسه، تقارن، رویا، سفر، عزیمت، مردِ پراگ، یان زابرانا، حقیقت، شرافت و سرنوشت، سخنان، مجارستان، فراخوان، تماشاخانه واگرام 15 مارس 1957، تصاویر، سفرِ شوم، صحنه تصادف، اقدامات کا گ ب در روزگار کامو، زمان، صفحه، پراگ، گفتوگو، رابط، کاوارنا ولریبا، تماس تلفنی، گفتوگو در کافه اسلاویا، ماری زابرانووا، منابع، ماری زابرانووا روایت میکند، کامو و پاسترناک، به دنبال دکتر ژیواگو، مظنون، حقیقت ماجرای نادی، آزادیخواه صلحطلب، بدرود: آلبر کامو درگذشت.
پس از اینفصول، پیوستی هم با عنوان «شهادت ژاک ورژِس و پژوهشهای دیگر» آمده که اینعناوین را شامل میشود:
جولیانو اسپازالی و ژاک ورژِس، پاریس چهارراه فعالیت سرویسهای مخفی شوروی، دوگل و نفوذ شوروی در فرانسه، کامو و سفر خروشچف به فرانسه، ماجرای تِرِمو، مصاحبه تیبو ایزابل با جووانی کاتللی.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
صحبت با تلفن غیرممکن بود، همهچیز کنترل میشد و گاهی صدای شنود مثل دری که روی خط تلفن باز میشد، آشکارا به گوش میرسید. برخی افراد شجاع قبل از مخاطبشان، به خلا، آنطرف خط و صدای مخصوص کسی که به مکالماتشان گوش میداد سلام میکردند. با اینحال در بسیاری از موارد، نشانه شنود تکرار ظریف صدا بود که مثل پژواکی، کلمههای بر زبان آمده را دنبال میکرد. ماری به من گفت: «باور کنید همین دیشب که بهم تلفن زدید، باز هم همان پژواک و تکرار را بهروشنی شنیدم... کسی چه میداند، شاید حالا دوباره همان اتفاق تکرار شود... گذشته واقعا هرگز نمیمیرد...»
بهنظرم رسید اینجمله را قبلا شنیدهام... منتها از سمت حاکمیت...
اینکتاب با 173 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 120 هزار تومان منتشر شده است.