تصمیمی که شاید یک جام جهانی را از ایران گرفت؛/ قلعهنویی، جنایت حذف و دادگاه تلویزیونی!
با وجود گذشت 15 سال بزرگترین حسرت قلعهنویی هنوز همان پایان دوره همکاریاش با تیم ملی است.
به گزارش ورزش سه، حضور امیر قلعهنویی در برنامه شب گذشته شب های فوتبالی و صحبت های او با مهدی توتونچی شامل نکات جالبی بود؛ از جمله اینکه سرمربی گل گهر دوباره به عقب برگشت و پرونده حضورش در تیم ملی فوتبال ایران را ورق زد. امیر قلعهنویی که بعد از ناکامی ایران در جام جهانی 2006 به عنوان مربی تیم قهرمان، جانشین برانکو ایوانکوویچ شده بود با وجود مخالفت بدنه مطبوعاتی ایران کار خود را با موفقیت پیش برد و بعد از صعود به جام ملت های آسیا، در مرحله یک چهارم نهایی با وجود ارائه یک بازی برتر در دیدار مقابل کره در ضربات پنالتی از دور مسابقات کنار رفت.
این پایانی بر دوره ملی امیر قلعهنویی بود؛ آن هم در شرایطی که ایران رقابت های مقدماتی جام جهانی 2010 را در پیش داشت و به نظر میرسید با حفظ قلعهنویی که حالا باتجربه تر هم شده بود میتوانست گام های مهمی به سمت دومین صعود متوالی به جام جهانی بردارد.
آنچه که بیش از هر موضوع دیگری باعث از دست دادن شغل امیر قلعهنویی در تیم ملی شد، حضور وی در ویژه برنامه نود و مناظره او با بیژن ذوالفقارنسب و امیر حاجرضایی دو کارشناس فوتبال ایران درباره این شکست بود؛ برنامه ای که قلعهنویی از آن با لفظ دادگاه یاد میکند.
این برنامه در آن زمان بسیار مورد توجه رسانه ها و همچنین تصمیمگیران قرار گرفت و موقعیت سرمربی شکست خورده تیم ملی را تضعیف کرد. قلعهنویی به درستی میگوید هشت سال بعد، پس از آنکه کارلوس کیروش در همان مرحله و با ضربات پنالتی مقابل عراق از دور رقابت ها کنار رفت، برنامه نود تمام تلاشش را برای حفظ سرمربی پرتغالی انجام داد؛ گزاره ای که بنابر شواهد کاملا درست به نظر میآید.
البته شاید امیر قلعهنویی در سال 2007 سرمایه اجتماعی کیروش در سال 2015 را نداشت چرا که سرمربی پرتغالی تیم ملی پس از نمایش خوب فوتبال ایران در جام جهانی 2014 به رقابت های جام ملت های آسیا 2015 رفته بود و افقی که پیش روی فوتبال ایران قرار داشت، نیرویی بر علیه برکناریاش بود. اما قلعهنویی که به هر حال وارث تیم برانکو بود و قصد داشت تیمی جدید را در فوتبال ایران پایه بگذارد، در نهایت واجد شرایط برای این فرصت تشخیص داده نشد تا تیم ملی در مسیری بغلتد که جام جهانی 2010 را از دست بدهد؛ در صورتی که شاید با حضور قلعهنویی صعود به این تورنمنت کار چندان سختی هم نبود.
قلعهنویی در آن زمان در اوج دوران فعالیت حرفهای خود قرار داشت و سه قهرمانی متوالی با استقلال و سپاهان در لیگ برتر کسب کرد و اگرچه مثل امروز نگاهی حمایتی به تیم ملی داشت اما مشخص بود که هرگز با برکناریاش از سمت سرمربی سفیدپوشان ایران کنار نیامده است.
آنچه که خواهید خواند بخش هایی از صحبت های قلعهنویی درباره همین موضوع است که دیشب به زبان آورد.
قلعهنویی گفت: چند افسوس دارم که با بی معرفتی و کم کاری رقم خورد. ما را در تلویزیون محاکمه کردند؛ آقای کیروش در همان مرحله حذف شد اما از رئیس جمهور وقت گرفته تا بقیه همه در خدمت ایشان بودند. مربی بعدی من که آقای قطبی بود هم در همان مرحله یک چهارم حذف شد. من در شرایطی آمدم که تیم ملی سرپرست داشت. درست است که الان هم سرپرست دارد ولی درگیری های جناحی بین اصولگراها و اصلاح طلب ها نیست که یک طرف آقای علی آبادی بکشد یک طرف صفایی فراهانی. در آن مرحله ما 2.11 امتیاز به دست آوردیم و با پنالتی که جزو کارنامه یک مربی نیست، ما را در تلویزیون دادگاهی کردند. به نظر شما این نشات گرفته از چیست؟
سرمربی سابق تیم ملی ایران افزود:آقای کیروش با آن همه پشتیبان به عراق در پنالتی میبازد و قهرمان ملی میشود اما ما انگار جنایتکار بودیم. اینها حب و بغضی است که در ایران وجود دارد. من میگویم ایرانی را باور کنید؛ ایرانی اگر بستر برایش آماده باشد از نظر هوش و استعداد جزو پنج تای دنیا است اما بستر آماده نیست. افسوس من اینها بود.
او سپس در پاسخ به اینکه اگر میماند میتوانست تیم ملی را به جام جهانی ببرد یا خیر گفت: به جام جهانی بردن خیلی راحت است چون چهار تیم مستقیم میروند و دو پلی آف هم دارد. اینکه قهرمان بازی های آسیایی شوی سخت تر است. جام جهانی برای حشمت خان مهاجری خیلی سخت بود که یک تیم میرفت و ما به استرالیا 3-0 باختیم و اینجا با گل های سردار قلیچ خانی 2-0 بردیم اما به جام جهانی نرفتیم. با صعود چهار تیم، رفتن به جام جهانی آسان تر از قهرمانی جام ملت ها است.
قلعهنویی ادامه داد: ما خیلی دوست داشتیم یک قهرمانی در آسیا به دست بیاوریم که در آن دو مرحله میتوانستیم اما کم لطفی شد. آقای کیومرث هاشمی یک روز به من زنگ زد گفت بیا فلان جا؛ هم سرپرست فدراسیون و هم معاون سازمان آنجا بودند و گفتند ما به این نتیجه رسیدیم شما به تیم ملی بیایید. گفتم من بعد از سه سال با استقلال قهرمان شدم و میخواهم با استقلال پیش بروم و اجازه بدهید در شرایط بهتری بیایم. گفتند بیا کمک کن. گفتم آقای هاشمی کمک کردن با برنامه تفاوت دارد؛ من اگر قرار است بیایم باید یک برنامه سه ساله داشته باشم. به یک مربی باید از این جام جهانی تا جام جهانی بعدی وقت بدهند؛ گفتم اگر به من چهار سال وقت بدهید یک تیم ملی درست میکنم که رفتن به جام جهانی آسان باشد که نگذاشتند. ما تیم ملی ب را درست کردیم. ما دو بار هم در بازی های غرب آسیا در اردن قهرمان شدیم که یک بار با آقای مظلومی بود و یک بار هم خودمان رفتیم.
وی در پایان گفت:شاید ایراد از من است که اینمهه من را میزنند. مگر میشود شما را در تلویزیون دادگاهی کنند اما هشت سال بعد همان آدم قهرمان ملی بشود؟ چطور میشود در بدترین شرایط تاریخ فوتبال یک مربی با پنالتی حذف و دادگاهی شود و هشت سال بعد مربی با همین نتیجه، با همه امکانات و حتی حمایت رئیس جمهور وقت، قهرمان ملی شود؟ اینها برای من قابل هضم نیست. چرا با قلعهنویی این کار را کردند؟ من که گفتم نمیخواهم بیایم و گفتند بیا کمک کن اما زمانی که کمک کردیم و تیم ملی ب درست کردیم و آن امتیازات را گرفتیم ما را دادگاهی کردند.