جمعه 14 اردیبهشت 1403

تصمیم قتل علامه حسن زاده!

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع

محمود اسعدی، دبیر همایش چهره های ماندگار در یادداشتی در خبرآنلاین نوشت:

خاطره اول: دکتر گلشنی رییس وقت پژوهشگاه علوم انسانی از من خواست حق التالیف کتاب استاد را تحویل دهم وقتی با چند همراه خدمت ایشان رسیدم ابتدا پاکت پول را تقدیم کردم و توضیح دادم ایشان پذیرفت گوشه ای گذاشت و به گفتگو مشغول شدیم تا ظهر شد و هنگام نماز و ناهار.. ناگاه علامه پاکت حاوی حق التایف کتابشان را آوردند و به بهانه ناهار پول ها را بین گروه تصویربرداری تقسیم کردند. سپس گفتند: چون سخت است برای من ناهار تهیه کنم خودتان زحمتش را بکشید! در حالی که مبلغ بسیار بیشتر بود..

خاطره دوم‌: گرچه رقت انگیز اما شایسته تامل است. گفتند: تو آمده ای زندگی مرا تصویر کنی، اما من یاد دو نفری افتادم که چندی پیش پیاده از 1200 کیلومتر دورتر به قصد کشتن من به قم آمده بودند! وقتی تعجب مرا دید زمزمه کرد: بله به قصد قربت! بالای پشت بام دستگیرشان می کنند. با خود گفتم چرا باید نقشه قتل مرا بکشند؟ خواستم آنها را ببینم.. آوردنشان.. پرسیدم آقاجان! شما به چه جرمی می خواستید مرا بکشید؟ دو جوان بودند با چهره های معصوم.. با کمال سادگی و صداقت گفتند نوشته شما در باب معاد جسمانی قتل شما را واجب می کند! ما هم به قصد قرب الهی می خواستیم چنین کنیم... نمی دانستم چه‌بگویم؟ چهره علامه غرق نور بود انگار هنوز داشت برای آنها دعا می کرد.. خدایش بیامرزاد.

لینک کوتاه: asriran.com/003NbD