تلخترین خاطره از روز آزادی
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی مرکز اسناد انقلاب اسلامی به بهانه سالروز بازگشت آزادگان به میهن نوشت:
دکتر علی هادیتبار که از 17 سالگی تا 24 سالگی در اردوگاه های بعثی به سر برد، در بخشی از خاطراتش در کتاب «شهر که آرام شد برمیگردم»، با اشاره به لحظه ورود به ایران و استقبال مردمی از اسراء می گوید:
اتوبوسهای حامل آزادگان که به راه افتادند، از کنار روستاهایی که در اثر جنگ به مخروبههایی تبدیل شده بود می گذشتند. از کنار هر روستایی که میگذشتیم اهالی آنجا با چه شور و اشتیاقی برایمان دست تکان میدادند و شادی میکردند. اشک شوق در چشمانشان و لبخند بر لبهایشان بود. دستههای گل بود که به سمت اتوبوس پرتاب میشد.
یکی از سختترین صحنهها لحظاتی بود که پدر یا مادری سالخورده عکس جوان یا نوجوانی را جلوی چشمانمان میگرفت و میخواست بداند صاحب آن عکس را میشناسیم یا نه، خبری از او داریم یا نه. وقتی به چهره و چشمان مضطربشان نگاه میکردم با خودم میگفتم ای کاش نبودم تا اینچنین شرمنده این نگاههای معصومانه نباشم...
26 مرداد 1369؛ بازگشت نخستین گروه آزادگان به کشور