تمایل کودکان به وجود یک همبازی
از علل تک فرزندی بالا رفتن سن ازدواج و بچه دار شدن، شاغل بودن مادر و کوچک شدن محیط خانه در سالهای اخیر است.
به گزارش مشرق، تک فرزند بودن به این معنی نیست که کودکان نمیتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند. اغلب تک فرزندان در برقراری ارتباط با هم سن و سالان خود دچار مشکل هستند و نمیتوانند ارتباط مؤثر و موفقی با هم دورهایهای خود داشته باشند. اما به هر حال تمام تک فرزندها اینطور نیستند.
*س_بیشتر بخوانید:_س* *س_مزیتهای تربیتی در خانوادههای چندفرزندی_س*آسیه اناری روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه گفت: تک فرزندی فقط یک مسئله روانشناختی نیست بلکه مسئلهای است که اقتصاد دانان، جامعه شناسان، متخصصین علوم سیاسی و برنامه ریزان باید به این موضوع توجه کنند.
وی افزود: از دیدگاه من به عنوان یک روانشناس کودک و نوجوان، ممکن است والدین، دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشته و مسائل بسیار زیادی را تجربه کرده باشند و به این دلایل از فرزند دار شدن می ترسند. برخی از والدین هویت های ناشناخته و پخش شده دارند که به دنبال زندگی خود و برآورده کردن ناکامی های کودکیشان هستند.
این روانشناس بالینی گفت: علاوه براین موضوعات، پررنگ شدن نقش زنان در جامعه باعث شده است که زنان هم نیروی کار محسوب شوند و هم پای مردان در محیط اجتماعی مشغول به کار شوند و برخی مواقع زنان از طرف جامعه هیچ حمایتی را دریافت نمی کنند. مسائل اقتصادی، تفریحی، اجتماعی و نگهداری فرزندان از جمله مشکلاتی است که خانواده ها با آن دست و پنجه نرم می کنند و باعث روی آوردن به تک فرزندی می شود.
اناری در ادامه افزود: یک مادر شاغل که دست تنها است و کمکی در جامعه برای او تعریف نشده است و حمایت های قانونی و اجتماعی ندارد، شرایط موجود سبب می شود که کار او با مسائل فرزندش تداخل پیدا کند. در نتیجه بسیاری از والدین مخصوصا خانم ها تک فرزندی را پیشه می کنند. دلایل آقایان بیشتر مسائل اقتصادی است و دلایل خانم ها حمایت های روانی و اجتماعی بسیار کم است و ترجیح می دهند که یک فرزند داشته باشند.
*س_بیشتر بخوانید:_س* *س_مدیریت زمان در خانواده هفت فرزندی چه شکلی است؟_س*چندین سال قبل، داشتن خانوادهای بزرگ رایج بود و این یک فایده محسوب میشد. اما با گذشت زمان و با بالا رفتن هزینههای زندگی، داشتن خانوادهای بزرگ دیگر عملی نبود. در واقع اکنون بیشتر خانوادهها تنها به داشتن یک فرزند قانع هستند و بعضی از آنها حتی فرزندی نمیخواهند.
تک فرزندی چه پیامدی دارد؟
اناری روانشناس بالینی گفت: به هرحال وقتی که تمام فضای زندگی برای یک فرزند باشد، طبیعتا امکانات بیشتری به فرزند می رسد ودر شرایط بهتری زندگی می کند و این امر سبب خودخواه تر شدن کودک می شود.
معمولا تک فرزندها حمایت بیش تری از طرف والدین خود دریافت میکنند که میتواند باعث شود تحمل کودک در برابر مشکلات پایین بیاید.
وی در ادامه افزود: البته که پژوهش ها نشان داده است که بچه های تک فرزند از نظر هیجانی و عاطفی بچه های مستقلی هستند و می توانند، استقلال خودشان را حفظ کنند و به دیگران وابستگی چندانی نداشته باشند.
وی گفت: تک فرزندی یک پدیده است که نه می شود به عنوان یک پدیده خوب و نه یک پدیده بد به آن نگاه کرد. بچه های تک فرزند ممکن است، احساس تنهایی را تجربه کنند.
اناری تاکید کرد: پدر و مادر برای رفع احساس تنهایی باید ارتباطات اجتماعی بیشتری را برای خود و فرزند ایجاد کنند و سعی کنند با این ارتباطات اجتماعی، کمبود آن ارتباط را در خانه جبران کنند. علاوه براین، یکی از مشکلات تک فرزندی این است که قوانین برای آن ها کم رنگ تر می شود و پدر و مادر باید آگاه باشند که قوانین را کمرنگ نکنند.
وی خاطرنشان کرد: والدین به علت داشتن یک فرزند، مدام به فرزندشان توجه زیادی می کنند و تمام نیازهای او را برطرف می کنند و کودک دیگر تلاشی برای رسیدن به اهداف خود نمی کند. پدر و مادر با این روش در کارها و رشد طبیعی فرزندشان دخالت می کنند و اجازه رشد نرمال به کودکشان نمی دهند.
کودکانی که در خانه همبازی نداشته باشند به سمت رایانه و گوشی تلفن همراه و بازی های رایانهای روی می آورند.
معایب داشتن تک فرزندی
اناری معایب تک فرزند بودن را به شرح ذ یل برشمرد:
1- کودک ممکن است تنها بزرگ شود.
2- کودک کسی را ندارد که با او بزرگ شود.
3- والدین کودک تمایل به مراقبت زیاد دارند.
4- کودک ممکن است از دست والدین خسته شود.
نقش همبازی
اناری، روانشناس بالینی گفت: نقش همبازی در رشد شخصیت کودک بسیار زیاد است و روانشناسان به خانواده ها، چه آن هایی که داری یک فرزند و چه آن هایی که بیش از یک فرزند دارند توصیه می کنند که حتما کودکان را از سن 3 سالگی وارد مهدکودک کنند. زیرا مهد کودک فضایی است که بچه ها با هم سن و سالان خود بازی می کنند.
اناری افزود: از سن 3 سالگی به بعد، نقش هم سن و سالان مطرح می شود و کودک زیر 3 سال، بازی با هم سن وسالان خود را ندارد و بیشتر مراحل اصلی رشد را می گذراند و از 3 سالگی به بعد کودک در ارتباط با هم سن و سالان خود بسیاری از مفاهیم انسانی را میآموزد و تمرین می کند و همکاری و کار گروهی را یاد میگیرد.
بازی فعالیتی هدفمند و لذت بخش است و برخی از نیازهای کودکان را رفع میکند. بازی تاثیرات زیادی در زندگی و شخصیت کودکان دارد و در درمان بسیاری از اختلالات کودکان کمک کننده است. در بازی میتوان بسیاری از اختلالات افسردگی، پیش فعالی، بدبینی، افسردگی، خجالتی بودن کودکان و... را شناخت و درمان کرد.
دوره کودکی از مهم ترین دوران برای رشد اجتماعی یک انسان است و نقش والدین در اجتماعی شدن کودک بسیار حائز اهمیت است. اگر مرحله رشد اجتماعی کودک به خوبی طی نشود ممکن است ناسازگاری هایی مخصوصا در ارتباط کودک با همسالان دیده شود و سازش کودک با همسالان خود با اختلال روبرو شود.
منبع: باشگاه خبرنگاران