جمعه 14 اردیبهشت 1403

ثبت لحظات احساسی امیر و مادرش در استادیوم آزادی؛/ یک مادر، دوازدهمین یار شمس‌آذر مقابل استقلال

وب‌گاه ورزش سه مشاهده در مرجع
ثبت لحظات احساسی امیر و مادرش در استادیوم آزادی؛/ یک مادر، دوازدهمین یار شمس‌آذر مقابل استقلال

روایتی زیبا از هجوم چند حس مشترک به قلب یک مادر. هیجان، عشق و محبت مادرانه در شب سرد استادیوم آزادی.

به گزارش "ورزش سه"، شاید بعد از دو سال حضور زنان روی سکوهای آزادی، همه ما منتظر عادی شدن این حضور پُررنگ هستیم اما کماکان، زنان با حضور روی سکوهای استادیوم، لحظاتی به یاد ماندنی و دراماتیک را خلق می‌کنند. دیشب هم در میان هیاهوی جذاب مصاف شمس آذر و استقلال، ارتباط یک پسر از داخل چمن سبز رنگ آزادی با مادرش که روی سکوهای سرد این استادیوم به حمایت از پسرش نشسته بود، جلب توجه می‌کرد.

خودش را از کاشان به استادیوم آزادی رسانده بود، لحظاتی پیش از شروع مسابقه، وقتی پسرش، به قول خودش با «قد رعنا» به سمت مادر آمد و برای او دست تکان داد، تکرار می‌کرد؛ «قربون قد و بالات برم مادر.» عشق مادر و فرزند در تمام جهان «واقعی‌ترین احساس» خوانده می‌شود؛ عشق مادر و پسر در ایرانِ عزیز ما اما، در مرتبه‌ای بالاتر از «عشق» قرار می‌گیرد. برای اثبات این جمله، نیازی به توضیح نیست. ارتباط میان امیرمحمد و مادرش را در هیاهوی چند 10 هزار نفری آزادی را تماشا کنید. این تصاویر خودش همه چیز را شرح می‌دهد.

با غرور صحبت می‌کرد؛ «بازی شمس‌آذر و تراکتور رو دیدی؟ امیرم گل زد، بعد تتو دستش رو نشون داد. رو دستش نوشته مادر» شاید این غرور و این حس، زیباترین لحظه عمرِ مادر امیرمحمد نسایی باشد. «پسرم هفت سالش بود که پدرش فوت کرد. میشه 20/21 سال قبل، از بچگی عاشق فوتبال بود و منم بهش احترام گذاشتم. خودم کنارش بودم تا به موفقیت برسه. تا اینجاش رو بدون پارتی بالا اومده، بعد از اینم خدا به همراهش باشه.»

در میان صحبت‌های پر از عشقش، حواسش به پا به توپ شدن پسرش با استوک سبز رنگ هم بود. هر بار که توپ به امیرمحمد رسید، مادر ایستاد و فریاد زد «آفرین پسرم، برو مادر...» این لحظات جذاب فقط بخشی از احساسات مادر و پسر ایرانی است که در جریان یک مسابقه فوتبال به زیباترین شکل ممکن نمایش داده می‌شود.

اگرچه شمس‌آذر دیدار شب گذشته را به استقلال واگذار کرد، اما امیرمحمد نسایی در شب سرد آزادی در مقابل چشمان مادرش از دقیقه 80 برای اولین بار بازوبند کاپیتانی تیمش را به بازو بست و رهبری تیمش را به عهده گرفت. بازوبندی که برای پسر 27 ساله کاشانی خوش یمن بود و تیمش با کاپیتانی او در دقایق پایانی دو بار دروازه حریف را باز کرد.

عکس‌ها: امیر گلریز

ثبت لحظات احساسی امیر و مادرش در استادیوم آزادی؛/ یک مادر، دوازدهمین یار شمس‌آذر مقابل استقلال 2
ثبت لحظات احساسی امیر و مادرش در استادیوم آزادی؛/ یک مادر، دوازدهمین یار شمس‌آذر مقابل استقلال 3
ثبت لحظات احساسی امیر و مادرش در استادیوم آزادی؛/ یک مادر، دوازدهمین یار شمس‌آذر مقابل استقلال 4