جامعه نسبت به ازدواج ترس پیدا کرده است / ازدواج‌های موجود را نجات دهید! + فیلم

دکتر جعفر اردبیلی، بنیانگذار و مدیرعامل موسسه فرهنگی - بین المللی خانواده امین در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو _ فاطمه قدیری پیرامون مشکلات و موانع ازدواج در جامعه اظهار داشت: این موضوع چندوجهی است و به این صورت نیست که با یک سوالو طرح یک موضوع بتوانیم به بررسی موضوع بپردازیم. من به صراحت می‌گویم که در سیستم حکومتی این کشور عزم جدی برای تشکیل خانواده نیست. با اینکه زبان‌ها می‌گوید که جمعیت رو به پیری است و جمعیت در حال کاهش است، ولی عزمی برای نگه داشتن هسته خانواده دیده نمی‌شود. این موضوع یا به دلیل نادانی؛ عدم کارایی و یا عدم تخصص است، و یا عمدی در این کار است. ما حدود 27 سال پیش گفتیم که باید تشکیل وزارت خانواده بدهیم؛ یک وزارتخانه به نام ورزش و جوانان تاسیس شد که معنایی نداشت و بحث ازدواج را در همان وزارتخانه بردند. باید جامعه را چند وجهی ببینیم

وی افزود: انسان‌ها زمانی تشکیل خانواده می‌دهند که روند تعهدات از هر سو درست پیش برود. زمانی که ببینند خانواده یک جای امن ست و حس آرامش داشته باشند و تامین خانواده برای آن‌ها سخت نباشد و انسان بتواند در آن خانه، کاشانه بگیرد طبیعتا همه به ازدواج سوق پیدا می‌کنند. وی بیان داشت: خیلی‌ها فکر می‌کنند مشکلات اقتصادی مانع ازدواج است. شاید این حرف تا حدودی درست باشد، اما در بن، اساس و ریشه این واقعا حرف درستی نیست. چراکه اگر اینطور بود باید تمام فرزندان ثروتمندان ازدواج می‌کردند. آمار طلاق و تجرد در قسمت‌های مرفه تهران 86 درصد است. مشکل اینجاست که ما باید جامعه را چند وجهی ببینیم. نمی‌شود به صورت یک دست طرح و نقشه بریزیم. وی تصریح کرد: جامعه نسبت به ازدواج ترس پیدا کرده است. این اتفاق سال‌ها است که افتاده است و مشکل مربوط به یک دهه و 20 سال اخیر نیست. ما در یک برهه در دهه 70 افزایش آمار ازدواج را داشتیم که دلیل داشت؛ یک بخشی از آن رونق اقتصادی و بخش دیگر روحیه اجتماعی بود. بعد از آن دوران این شرایط افول کرد تا به نقطه فعلی رسیدیم. ازدواج‌های موجود را نجات دهید

اردبیلی گفت: من خیلی وقت‌ها گفته ام که خواهشا به جای تشویق به ازدواج، همین ازدواج‌های موجود را که سمت طلاق می‌رود نجات دهید. اگر آمار واقعی را در دسترس قرار دهیم، به نقطه‌ای می‌رسیم که در موضوع طلاق به 86 درصد در برخی نقاط تهران رسیده ایم. مجموع سرانه طلاق در تهران نیز 50 درصد و این آمار برای کل کشور 43 درصد است که نشان می‌دهد تقریبا از هر دو ازدواج یکی از آن‌ها به طلاق منجر می‌شود. وی افزود: کسانی که اینقدر سنگ ازدواج را به سینه می‌زنند، چرا ازدواج‌های انجام شده را نجات نمی‌دهند؟ قرار نیست ما آدم‌ها را روی هم انبار کنیم. اینکه آیا اگر این افراد ازدواج کنند موفق خواهند بود یا خیر مهم‌تر است. ما در کنار مشکل تشکیل خانواده، مشکل حفظ خانواده را نیز داریم. اردبیلی تصریح کرد: اصل موضوع وجود مشکل در امر ازدواج یک مجموعه است، حاکمیت، مدرنیته، اقتصاد، تحصیلات و.. دخیل است. باید یک مجموعه مدیریتی در کشور با عنوان خانواده تشکیل شود نه اینکه چند مجموعه تنها یک پروژه تعریف کنند و بودجه را مصرف کنند و به نتیجه نرسد و در نهایت هم بگویند که ما مسئولیتی نداشتیم. به چرایی ازدواج پاسخ درستی داده نمی‌شود

وی افزود: اینکه یک جوان چرا باید ازدواج کند سوال مهمی است که کسی جواب آن را نمی‌دهد. می‌گویند دین و سنت این را گفته است و یا روند اجتماعی این است، این پاسخ‌ها جوان را قانع نمی‌کند. جوان می‌گوید چرا باید ازدواج کنم و تعهد بدهم. با قوانین وحشتناکی که در هم تنیده است و هم به ضرر مرد و هم به ضرر زن است چرا باید ازدواج کرد. این قوانین دست و پا گیر افراد را کند می‌کند. ما شاهد چند هزار مرد که به دلیل مهریه به زندان افتاده اند و هزاران زن که به دلیل اختلافات خانوادگی کتک خورده اند هستیم. در این بین همه دارند یکدیگر را متهم می‌کنند؛ چراکه خرده قوانین، سازمان‌های مسئول، خرده فرهنگ‌هایی که نمیتواند پاسخگو باشد کار را به اینجا رسانده است. دکتر اردبیلی تاکید کرد: من 27 سال است که دارم در این زمینه کار می‌کنم. معتقدم تا زمانی که این کار تخصصی نشود و متعهدانه و متخصصانه و همچنین بر اساس قوانین مدون مسئولیتی به جایی داده نشود و هرکس خودسر کارهارا انجام بدهد وضعیت به همین صورت باقی خواهد ماند. جامعه خشن شده است

دکتر جعفر اردبیلی در رابطه با علل طلاق گفت: واقعیت این است که جامعه خشن شده است. جامعه روحیه خشن پیدا کرده است و آدم‌ها در اولین فرصت این رفتار را از خود بروز می‌دهند و کنترلی روی خشم خود ندارند. این موضوع می‌تواند مربوط به جامعه، اقتصاد، فرهنگ و یا حتی مربوط به بدو تولد فرد باشد. همه این عوامل در بروز این رفتار دخیل است و تک فاکتوری نیست. وی افزود: زمانی که فرد نمیداند چرا باید ازدواج کند، آن لحظات اول شیرین است و پس از گذشت چندماه و یا چندسال متوجه می‌شود این موضوع خیلی شیرین هم نیست. چراکه فرد بی هدف وارد شده است و یک نمایشگری را رهبری کرده و فکر کرده است که در مسیر درستی است. یک جوان زمانی که می‌خواهد وارد یک خانواده شود، مجوز ورودش زن داشتن است. وقتی زن ندارد در جامعه سنتی پذیرفته نمی‌شود؛ پس با ازدواج به سمت اینکه پذیرش اجتماعی را دریافت کند حرکت می‌کند که این غلط است.