جبر در انتخابات فرانسه / سرگردانی رای دهندگان فرانسوی میان خشم و وحشت
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو؛ "نیویورک تایمز" در گزارشی، ضمن پرداختن به دور اول انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و سناریوهای محتمل در چهارچوب دور دوم این انتخابات، به طور خاص تاکید کرده که این انتخابات نوعی دوراهی عجیب را پیش رویِ مردم فرانسه قرار داده که انتخاب هر کدام از آن ها، با پیامدهای نامناسبی برای این کشور همراه است. دراین راستا، فرانسویها باید میان "خشم" (از مکرون) و "وحشت" (از مارین لوپن) یکی را انتخاب کنند. به طور کلی نیویورک تایمز تا حد زیادی معتقد است که جامعه فرانسه در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری این کشور، تا حد زیادی چندتکه و متفرق است و این مساله در نوع خود حامل چالشهای قابل توجهی برای آینده سیاسی این کشور است.
نیویورک تایمز در این رابطه مینویسد: «سرنوشت و آینده اروپا تا حد زیادی به دو رویدادِ "جنگ اوکراین" و "انتخابات فرانسه" گره خورده است. شرایط جاری در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه دقیقا همان وضعیتی است که این انتخابات در دوره قبلی خود در سال 2017 میلادی تجربه کرد. درآن سال نیز همچون اکنون، "امانوئل مکرون"، سیاستمدار مرکز گرای فرانسوی با "مارین لوپن" از حزب "مجمع ملی" (جناح راست افراطی فرانسه) رو به رو بود. با این حال این انتخابات، از برخی جهات نیز تفاوتهایی اساسی با انتخابات سال 2017 دارد. در سال جاری، اروپا شاهد یک جنگ قابل توجه (جنگ اوکراین) است و فاصله بسیار نزدیکِ مکرون و لوپن با یکدیگر (برخلاف انتخابات سال 2017) و در عین حال، نارضایتیهای گسترده از هر دو نامزد، از جمله مسائلی هستند که این انتخابات را تا حد زیادی متفاوت از انتخابات سال 2017 ریاست جمهوری فرانسه کرده اند.
در این راستا، دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در تاریخ 24 آپریل (4 اردیبهشت ماه)، احتمالا یکی از پُرپیامدترین انتخابات فرانسه در 40 سال اخیر این کشور است. به عنوان مثال اگر مارین لوپن پیروز انتخابات شود، احتمال اینکه چالشهای سیاسی و اجتماعی در داخل فرانسه به شدت اوج گیرند وجود دارد. از سویی، قدرتگیری مجدد شخص امانوئل مکرون نیز عاری از مشکل و چالش برای دولت وی و جامعه فرانسه در ادامه راه نخواهد بود. مسالهای که در هر دو حالت موجب ایجاد مشکلات قابل توجهی برای شهروندان فرانسوی خواهد شد.
با این همه، بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باروند که انتخابات کنونی فرانسه را باید محل نزاع و درگیری میان دو حِس ارزیابی کرد: حس "خشم" علیه امانوئل مکرون، کسی که به مثابه تکنوکراتی تصور میشود که بسیار از مردم دور است، و "ترس" از مارین لوپن، کسی که هنوز هم از سوی از افکار عممی و تحلیلگران، به مثابه یک کاندیدای خطرناکِ جریان راست افراطی ارزیابی میشود. در هر دو حالت، اینطور به نظر میرسد که رایدهندگان فرانسوی بر علیه یک فرد رای میدهند، تا اینکه بخواهند به نفع یک فرد و یا تفکرِ سازنده رای دهند. از این رو، سوال اساسی که اکنون افکار عمومی در فرانسه با آن رو به رو هستند این است که: "آیا شما نفرت از امانوئل مکرون را انتخاب میکنید یا وحشت از مارین لوپن؟ "
در این راستا این سوال مطرح میشود که آیا مارین لوپن، حاضر و قادر به بهره برداری از خشمِ رای دهندگان فرانسوی نسبت به امانوئل مکرون رئیس جمهور مستقر این کشور به دلیل نزدیکی وی به طبقات ثروتمند و مرفه جامعه فرانسه است یا خیر؟ تاکیدات مکرونبر به افزایش سن بازنشستگی از 62 به 65 سال نیز تا حد زیادی رای دهندگان فرانسوی را تحت تاثیر قرار داده است. در این چهارچوب، مارین لوپن به عنوان یک کاندیدای جناح راست افراطی فرانسه، جهت جلب آرا مرتبط با سبد رای مکرون، سعی کرده تا حدی خود را به عنوان فردی میانهرو نیز نشان دهد.
البته که سیاستهای تندرویِ مارین لوپن که میتوانند تبعات زیادی را برای فرانسه به دنبال داشته باشند نیز بر هیچ کس پوشیده نیستند. به عنوان مثال وی وعده داده که استفاده از حجاب را در مکانهای عمومی فرانسه به طور کامل قدغن کند. مسالهای که به نوعی اشاره به ضدیت تاریخیِ وی نسبت به اسلام دارد. جدای از اینها وی در بحث اخراج مهاجران از فرانسه نیز سیاستهای سخت گیرانهای را عملیاتی خواهد کرد. لوپن همواره تاکید داشته که مزایای رفاهی در فرانسه به جای اینکه به مهاجران برسند، ابتدا باید شامل حال خودِ مردم فرانسه شوند. البته که تعلق ماری لوپن به جناح راست افراطی فرانسه موجب میشود تا وی شانس کمتری در مقایسه با مکرون جهت جلب آرا افراد میانه رو و یا حتی رایهای ممتنع داشته باشد.
در این میان، معمای امانوئل مکرون کاملا حالتی برعکس دارد. وی جهت پیروزی در انتخابات جاری ریاست جمهوری فرانسه نیاز به حمایت جناح چپ افراطی (مخالف با جناح راست افراطی که از لوپن حمایت میکنند) و به طور ویژه افرادی دارد که حامی "ژان لوک ملانشون"، دیگر کاندیدای سرشناس انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در دور اول این انتخابات بودند.
با این حال، در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شاهد اوج گیری "جنگ اوکراین" نیز هستیم. در ابتدای شروع این جنگ، اینطور به نظر میرسید که وقوع این جنگ در راستای منافع مکرون است. تلاشهای ابتداییِ مکرون جهت فعال سازی دیپلماسی و ملاقات وی با پوتین، موقعیت وی را تا حدی نزد رای دهندگان فرانسوی ارتقا بخشید. با این همه، تنها اندکی بعد، وی و دولتش با تبعات و پیامدهای اقتصادی جنگ اوکراین رو به رو شدند. مسالهای که به طور خاص با افزایش قابل ملاحظه هزینههای زندگی در اقصی نقاط فرانسه همراه شد. موضوعی که به طور ویژه از سوی مارین لوپن به عنوان یکی از مسائل مهم در چهارچوب کارزار انتخاباتی وی علیه مکرون مورد استفاده قرار گرفت. با این حال، هنوز معلوم نیست که آیا مساله جنگ اوکراین میتواند برای مارین لوپن نیز هزینهزا باشد یا خیر؟ وی علی رغم اینکه این جنگ را محکوم کرده، اما پیشتر روابط دوستانهای با "ولادیمیر پوتین" داشته است. موضوعی که موجب شده برخی مخالفان وی اینطور بیان کنند که اساسا وی اهمیتی برای آینده فرانسه و به طور کلی اروپا قائل نیست. در این راستا، به احتمال فراوان مکرون و کارزار انتخاباتی وی در روزهای آتی، جنگ روانی گستردهای را علیه لوپن به راه میاندازند و پیروزی وی (لوپن) را به مثابه پیروزی برای ولادیمیر پوتین در عرصه سیاسی فرانسه توصیف و ارزیابی میکنند. با این همه، انتخابات جاری در فرانسه وضعیتی خاص دارد. این انتخابات به شدت ماهیتی قطبی دارد و به نوعی نبرد میان داراها (حامیان مکرون) و ندارهای (حامیان لوپن) است. اضافه بر این ها، نکته عجیبِ این انتخابات این است که بیش از 26 درصد از رایدهندگان فرانسوی در جریان آن رای ممتنع داده اند. مسالهای که از سال 2002 میلادی تاکنون بیسابقه است و حاکی از سرخوردگی مردم فرانسه از وقوع هرگونه تغییر مثبتی در کشورشان میباشد. با این همه، هنوز چشم انداز روشنی در مورد آینده سیاسی فرانسه وجود ندارد و نگرانیهای جدی در مورد این کشور و آینده آن ابراز میشود.»