جراحی زیبایی برای درمان روانشناختی!
تاکنون درباره عملهای جراحی زیبایی بسیار گفته و نوشته شده اما کمتر درباره وزن و برجستگی عوامل سوقدهنده به این دست عملها بررسی عمیقی صورت گرفته است.
به گزارش مشرق، تب جراحی زیبایی این روزها از همیشه تندتر شده است. اگر چه آمار رسمی و دقیقی از تعداد عملهای زیبایی کشور در دست نیست ولی به گفته «ایرج خسرونیا» رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، در تمام مراکز بیمارستانی که دارای مرکز عمل جراحی هستند، این دست جراحیها بهوفور انجام میگیرد.
وی گفت: بازار این جراحیها و مشتریانش چنان است که اکنون برخی افراد غیرپزشک هم دست به کار شده و اعمال جراحی بینی، پوست و غیره انجام میدهند.
زنگ خطر چنین وضعیتی زمانی بیشتر به گوش میرسد که اخبار مرگومیر متقاضیان این جراحیها انتشار مییابد مانند بیستم آبانماه که رسانهها از مرگ سه زن جوان در پایتخت تنها در عرض یک روز در اتاق عمل جراحی خبر دادند.
پژوهشهای گسترده و متعددی در مورد اثرگذاری عوامل روانشناختی و اجتماعی بر جراحی زیبایی در ایران انجام شده است. برخی متغیرهای اجتماعی تاثیرگذار بر جراحی زیبایی با متغیرهای روانشناختی در این زمینه، رابطه و پیوند نزدیکی دارند و این دو در سازوکارهایی یکدیگر را پوشش میدهند.
بر اساس جمعبندی پژوهشهای متعدد، محرکهای اجتماعی، درک و تصور منفی از بدن، خصیصه های روانشناختی منفی و طرحوارههای ناسازگار و در نهایت اختلالات شخصیت و راهبردها بیشترین تاثیر را بر گرایش به عملهای زیبایی داشتهاند
«معصومه طالبی دلیر» در یک مطالعه پژوهشی با عنوان «فراتحلیل عوامل روانشناختی - اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران» که در تابستان 1402 در فصلنامه علمی فرهنگی تربیتی زنان و خانواده به انتشار رسید، نتایجِ مطالعات صورت گرفته در مورد عوامل روانشناختی - اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران را تحلیل و ترکیب کرده است.
روش فراتحلیل این امکان را فراهم میکند تا به درک جامعتر، کلیتر و یکپارچهتری از نتایج پژوهشهای کمی در این زمینه دست یابیم. پژوهش پیشرو، همچنان که اشاره شد شناسایی متغیرهای روانشناسی - اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران و پیشبینی و تخمین اندازه اثر آنها با استفاده از پژوهشهای موجود را در دستور کار داشته است. در ادامه، گزیدهای از این پژوهش را میخوانیم؛
چه عواملی جراحی زیبایی را زمینهسازی میکنند؟
به منظور انجام این فراتحلیل، 55 مقاله «علمی - پژوهشی» و «علمی - ترویجی» که طی سالهای 1380-1399 در این زمینه در ایران منتشر شده بودند، انتخاب و تحلیل شد. این پژوهش به تحلیل، ترکیب و انسجامبخشی مقالاتی با یافتههای مشابه یا متناقض و با تاثیرگذاری ضعیف یا قوی متغیرهای گوناگون پرداخت.
از 55 مقاله منتخب، جامعه آماری 27 مقاله فقط زنان و 28 مقاله دیگر زنان و مردان را شامل میشد. در واقع، هیچ مقالهای منحصرا مردان را در برنمیگرفت. این موضوع نشان میدهد که در بستر زیباسازی و ویرایش بدن، بیشتر «زنان» هدف هستند.
در پژوهش مورد بررسی، به متغیرهای گوناگونِ روانشناسی - اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی ایران و فراوانی آن ها - که در این مقالات علمی مورد بررسی قرار گرفته بودند - تمرکز شد.
39متغیر روانشناسی - اجتماعی، بر اساس فرضیاتِ مشترکِ مقالات منتخب، مورد واکاوی قرار گرفتند. بیشترین فراوانیها، به ترتیب، مربوط به متغیرهای رسانهها، فشار اجتماعی، اضطراب و تصویر بدنی منفی بود.
نتایج اندازه اثرها نشان داد که «طرحواره ناسازگار خودگردانی» بیشترین تاثیر را بر گرایش به جراحی زیبایی دارد. طرحوارههای ناسازگار الگوها یا درونمایههای عمیق روانی هستند که از خاطرات، هیجانها، شناختوارهها و احساسات بدنی تشکیل شدهاند، دردوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفتهاند و در سیر زندگی تداوم دارند.
بعد از آن، بیشترین عوامل تاثیرگذار بر گرایش به جراحی زیبایی به ترتیب اختلال بدشکلی بدن، اختلال شخصیت نمایشی، خودکمبینی وترس مرضی و مدیریت بدن با اندازه اثر مثبت و زیاد و عزت نفس با اندازه اثر منفی و زیاد هستند. میانگین اندازه اثر در متغیرهای وسواس جبری، فشار اجتماعی، اضطراب، تصویر بدنی منفی و افسردگی مثبت و متوسط است.
در رابطه با متغیرهای اختلال شخصیت مرزی، رسانهها، نشانگان و شکایات جسمانی، اسکیزوتاپیال و اختلال در عملکرد اجتماعی و اختلال شخصیت اجتنابی میانگین اندازه اثر کم و مثبت است. میانگین اندازه اثر در متغیر اعتماد به نفس کم و منفی است.
در پژوهش حاضر، با توجه به کثرت متغیرها، آنها با تسامح به پنج مولفه محتوایی طبقهبندی شدند تا درک و شناخت بیشتری حاصل شود.
1) محرک اجتماعی
2) درک و تصور منفی از بدن
3) خصیصههای روانشناختی مثبت
4) خصیصههای روانشناختی منفی
5) طرحوارههای ناسازگار، اختلالات شخصیت و راهبردها
بر اساسِ طبقهبندی محتواییِ متغیرهای پژوهش، متغیرهای مولفههای «محرک اجتماعی»، «درک و تصور منفی از بدن»، «خصیصه های روانشناختی منفی» و «طرحواره های ناسازگار، اختلالات شخصیت و راهبردها» اثرگذاری مثبت بر گرایش به جراحی زیبایی نشان دادند. همچنین، متغیرهای مولفه «خصیصههای روانشناختی مثبت» تاثیر منفی و معکوس بر گرایش به جراحی زیبایی داشتند.
شدت اثرگذاری محرک اجتماعی کم و متوسط مشخص شد که نشان دهنده اثر مستقیم و غیرمستقیم آن بر گرایش به جراحی زیبایی است.
رسانهها و اطرافیان در کشیده شدن به سمت جراحیهای زیبایی چه نقشی دارند؟
بر اساس یافتههای پژوهش و به طور کلی، رویکردهای اجتماعی و فرهنگی به مساله زیبایی نقش مهمی در ایجاد استانداردها و تعیینِ ایدهآلهای بدن بازی میکنند به طوری که بازخوردهای ادراکی، نگرشی و رفتاری دربردارند. عوامل اجتماعی همانند رسانه جمعی، شبکههای اجتماعی و انواع برنامههای آنها، اثر مستقیم و غیرمستقیم بر ارزشها، باورها و آرمانهای اجتماعی دارند. رسانهها هنجارآفرینی میکنند، فشار اجتماعی را تولید و بازتولید میکنند و بر رفتارهای فردی و اجتماعی و حتی فضای گفتمانی جامعه مستولیاند.
نقش رسانهها در ارزشگذاریهای اجتماعی و اخلاقی و تعیین خوبیها و بدیها قابل تامل است. در این جریان، با نمایش الگوهای رسانهای، تایید اطرافیان (همسالان، دوستان، خویشاوندان و دیگر افراد) و فشارهای محیط اجتماعی، زیبایی بدنی به عنوان خوبی و فضیلت ارزشگذاری میشود. پیرو آن، ایدهآلها و استانداردهای زیبایی درونی میشود و فرد سعی میکند به این آرمانها، فضیلتها و ارزشهای اجتماعی دست یابد.
در این جریان، افراد به مقایسه خود با الگوهای نمایشی و دیگران میپردازند. از آنجا که برخی افراد نمیتوانند در قالب این استانداردهای زیبایی بگنجند و تلاش آنها برای دستیابی به تصویر بدنی مطلوب و دلخواه بینتیجه است در معرض آسیبها و مشکلات روحی و روانی قرار میگیرند.
با نمایش الگوهای رسانهای، تایید اطرافیان نظیر همسالان، دوستان، خویشاوندان و دیگر افراد و نیز فشارهای محیط اجتماعی، زیبایی بدنی به عنوان خوبی و فضیلت ارزشگذاری میشود. پیرو آن، ایدهآلها و استانداردهای زیبایی درونی میشود و فرد سعی میکند به این آرمانها، فضیلتها و ارزشهای اجتماعی دست یابد که اگر دست نیابد دچار احساس حقارت و خودکمبینی میشود
در این شرایط فرد دچار احساس حقارت و خودکمبینی میشود و سعی میکند در جهت جبران و سرکوب احساسات منفیاش به مدیریت بدن بیشتری بپردازد. پس به ویرایش بدن و عمل جراحی روی میآورد تا در کسب ارزشهای اجتماعی و اخلاقی موفق شود.
در این زمینه، افرادی که دچار ویژگیهای روانشناختی حساس و آسیبپذیری هستند بیشتر در معرض ِمسائل و مشکلات روحی، روانی و اجتماعی قرار میگیرند. ولیکن افرادی که ویژگیهای روانشناختی مثبت در آنها قویتر است کمتر به چالش کشیده میشوند.
با این حال، به نظر میرسد، مسائل و مشکلات روانشناختی درهم تنیده هستند و با هم همپوشانی دارند. افرادی که خودگردانی و عملکرد اجتماعی پایینی دارند معمولا از اعتماد به نفس و عزت نفس پایینتری نیز برخوردارند. همچنین، آنها برای رفع خودکم بینی به سبک زندگی تظاهری و نمایشی روی میآوردند و بیشتر به مدیریت بدن میپردازند تا به خودِ موفق و دستیابی به فضیلتهای اجتماعی و اخلاقی وانمود کنند.
از آنجایی که عموما در جوامع مردسالار، زیبایی به عنوان یک سرمایه برای زنان محسوب میشود، آنها در این بستر بیشتر دچار آسیب و مشکلات روانی و اجتماعی میشوند.
انتظار میرود نتایج این مطالعه به عنوان پایهای ملموس و مفیدی برای توسعه استراتژیهای پژوهشهای آینده و سیاستگذاریهای اجتماعی، فرهنگی و سلامت روانی، به کار گرفته شود تا اثرات نامطلوب صنعت جراحی زیبایی در حال رشد، مدیریت شود.
مطالعه فراتحلیلی حاضر روشنگر این مطالب است که در مطالعات کمی پیرامون گرایش به جراحی زیبایی به چه عوامل روانشناسی و اجتماعی بیشتر توجه شده است و ارزیابی کلی از اندازه اثر هر یک از این متغیرها به چه میزان بوده است یا بررسی چه متغیرهایی مغفول مانده است یا به آنها توجه کمی شده است.
بنابراین، از طریق این دست از مطالعات، امکان جهتگیریهای آتی و خطهای پژوهشی آینده در زمینه گرایش به جراحی زیبایی، اختلال تصویر بدنی و... فراهم میشود.
در همین راستا امکان شناخت و اعمالِ مداخلات روان شناختی و اجتماعی و بررسی تکنیکها در این زمینه فراهم میشود. اگر چه این مداخلات، آرمانهای زیبایی و گرایش به جراحی زیبایی را به چالش نمیکشند اما بدون تاثیر نیستند.
در زمینه مداخلات اجتماعی، معمولا سواد اجتماعی و تاثیر و تاثر آن در بسترهای گوناگون مورد توجه قرار میگیرد. همچنین یکی از مداخلات پیشنهادی ارائه مدلهای زیبایی متفاوت، متنوع و گوناگون - مثلا ارائه مدل برای افراد چاق یا درشت اندام - است.
از آن جایی که افراد آرزو دارند شبیه مدلهای زیبایی باشند بدین طریق حد و ثغور و محدودیتها برای همانندسازی با استانداردها و معیارهای زیبایی کمتر و منعطفتر میشود و افراد در مقایسه ها کمتر دچار تعارض میشوند.
یافتههای این پژوهش نشان داد که «طرحواره ناسازگار خودگردانی» بیشترین تاثیر را بر گرایش به جراحی زیبایی داشته است. بعد از آن، بیشترین عوامل تاثیرگذار بر گرایش به جراحی زیبایی «اختلال بدشکلی بدن»، «اختلال شخصیت نمایشی»، «خودکمبینی»، «ترس مرضی» و «مدیریت بدن» با اثر مثبت و زیاد و «عزت نفس» با اثر منفی و زیاد هستند. یافتهها نشاندهنده آسیبهای روانی و اجتماعی در افراد متقاضی جراحی زیبایی است که منتج از فضای فرهنگی جامعه است.