سه‌شنبه 6 آذر 1403

جشنواره "همام" فرصتی طلایی برای معلولان است

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
جشنواره "همام" فرصتی طلایی برای معلولان است

مجتبی موسوی رئیس هیات داوران جشنواره «همام» معتقد است که این جشنواره فرصتی طلایی برای معلولانِ هنرمند است.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جشنواره بین‌المللی «همام» ویژه معلولان و جانبازان هنرمند در رشته هنرهای تجسمی، صنایع دستی و موسیقی در آبان سال جاری کار خود را آغاز می‌کند به همین مناسبت با دکترمجتبی موسوی رئیس هیات داوران این جشنواره به گفت‌وگو نشستیم. موسوی فارغ التحصیل مجسمه سازی دانشگاه هنرهای زیبا است و پیش از این فعالیت‌های هنری متعددی در زمینه عکاسی و مستندسازی داشته است.

6 هزار آموزشگاه آزاد هنری در کشور داریم / طرحی برای غنی سازی زنگ هنر در مدارس

در ابتدا از جشنواره «همام» بگویید؟

به واسطه لطفی که دوستان داشتند به عنوان رئیس هیات داوران در این جشنواره حضور پیدا کردم البته ارتباط من با جشنواره از دوره دوم شروع شد. جشنواره همام را آنگونه که شناختم و برداشت کردم فقط مختص هنرمندان معلول وجانباز است. این جشنواره علاوه بر فضای رقابت، فضای حرفه‌ای نیز شکل می‌گیرد؛ یعنی هدف‌اش معرفی، شناسایی و حمایت از هنرمندانی است که در این دسته قرار دارند. لذا طبیعی است که چنین هدفی را برای خود ترسیم کند. در فضای حرفه‌ای ما برنامه‌ها و رویدادهای دیگری داریم که همه می‌توانند در آن شرکت کنند؛ ما در خیلی از رویدادهای حرفه‌ای شاهد هستیم که جانبازانی حضور دارند که جزو درجه یک‌ها و برگزیدگان هستند، بنابراین می‌توان گفت جشنواره همام یک جشنواره اختصاصی است و صرفا برای این قشر است فلذا نگاهش فقط رقابتی محض نیست.

اگر بخواهم ماهیت دریافت خود را از جشنواره بگویم آن چیزی که باعث شد با افتخار عضو کوچکی از جشنواره باشم این است که در «همام» معنا و معنویت خیلی پررنگ‌تر از همه مسائل دیگر است که در دنیای حرفه‌ای در هنر سراغ داریم چرا که بسیاری از جشنواره‌ها شکل مادی به خود می‌گیرد ولی در «همام» آن چیزی که پررنگ است و به چشم می‌آید فضای معنویت است.

تفاوت این دوره از جشنواره با جشنواره‌های قبل را در چه چیزی می‌بینید؟

تا پایان دوره دوم دوستان تلاش کردند که چارچوب‌های دقیق‌تری برای این جشنواره تعریف کنند و به سمت تخصصی پیش بروند اما جشنواره همام در فضای نیمه تخصصی همچنان قرار داشت و بیشتر یک کار دلی بود که کماکان در همان فضا اجرا و شکل گرفت؛ اما از دوره سوم شورای سیاستگذاری می‌خواهد این جشنواره را به سمت تخصصی و قویتر شدن پیش ببرد. در واقع فضا را به گونه‌ای شکل دهد که امکان ظهور و بروز استعدادهای خاص، ناب و کشف نشده در این جشنواره وجود داشته باشد. به همین دلیل فکر می‌کنم شورای سیاستگذاری در دوره سوم قدم مهمی برداشته است پس باید منتظر باشیم تا نتیجه آن را در این دوره ببینیم چون دوره سوم با دوره‌های ابتدایی خیلی متفاوت است. در این دوره به دلیل حمایت معنوی و مادی بانک ملی شاهد ارتقاء کیفی و کمی جشنواره سوم هستیم.

اهمیت برگزاری چنین رویدادهایی در چیست؟

به هرحال چنین رویدادهایی درعالم هنر موجب رونق، توسعه، ارتقا و معرفی هنرمندان نوظهور می‌شود، چه بسا خیلی از هنرمندان حرفه‌ای ما از چنین جشنواره‌هایی شناخته شده‌اند. پس این کل ماجرا است ولی اهمیت جشنواره «همام» قشری است که به عنوان جامعه هدف شناخته می‌شوند. پس این جشنواره به دلایل مختلف مهم است شاید دلیل آن این باشد که خیلی از هنرمندان ما که دارای معلولیت هستند اعتماد به نفس لازم را ندارند که در جشنواره های حرفه‌ای شرکت و خود را معرفی کنند پس این جشنواره می‌تواند نقطه آغازی برای معرفی و شروع فعالیت‌های حرفه‌ای آنها باشد.

 جشنواره «همام» در ارتقا توانمندی معلولان چه نقشی دارد؟

جشنواره همام تاکنون کسانی که فعالیت هنری داشته و معلول هستند را شناسایی کرده است، بسیاری از آنها هنر را خودآموز دنبال کرده‌اند و آموزش ندیده‌اند؛ خیلی از آنها کیفیت کارشان هنوز به آن درجه نرسیده که بتوانند در فضاهای حرفه‌ای کار خود را عرضه کنند و در بازار هم جایی برای خود به دست بیاورند. پس نقش جشنواره «همام» علاوه بر معرفی این استعدادها می‌تواند حمایتی باشد از این جهت که بتواند استعدادهای خاصی که هنوز شکوفا نشده‌اند را شناسایی کند و به آنها مسیر را نشان، راهنمایی و آموزش دهد که بتوانند بیش از آن چیزی که به دست آوردند رشد داشته باشند و وارد فضای حرفه‌ای شوند.

نقش سازمان‌های مردم نهاد در ارتقا کیفی زندگی معلولین در جامعه چیست؟

در دنیا سازمان‌های مردم نهاد به دولت کمک می‌کنند، دولت هم می‌تواند زمینه را برای آنها فراهم کند اما نمی‌تواند همه کارها را به تنهایی انجام دهد. پس نباید چنین انتظاری داشته باشیم، اما سازمان مردم نهاد هم در کشور آنگونه که باید باشد هنوز پر وبال نگرفته است اگر چه کارهای مهمی انجام داده اما هنوز نتوانسته بخش مهمی از اختیارات دولت را در اختیار خود بگیرد و تنها می‌تواند بخشی از فعالیت‌ها و وظایف دولت را بگیرد و انجام دهد تا بار دولت را سبک کند. بنابراین تقسیم وظایف بزرگ دولت به بسته‌های کوچکتر وسپردن به سازمان‌های مردم نهاد باعث می‌شود به دولت کمک و کارها با کیفیت بهتری انجام شود. در جوامعی که سمن‌ها (سازمانهای مردم نهاد) تعدادشان زیاد و به آنها اختیار داده شده و پر و بال گرفته‌اند اتفاقات خوبی رقم خورده، چون کیفیت خوبی دارند و پوشش بهتری می‌دهند. همچنین این روش اجرا کمک می‌کند به دولت برای اینکه بارش سبک شود.

جایگاه معلولین در زندگی شهری را چطور ارزیابی می‌کنید؟

برای اینکه معلولان بتوانند راحت‌تر تردد کنند و به عنوان بخشی از آحاد جامعه نقش خود را در زندگی شهری ایفا کنند؛ چند سال است که درباره مناسب سازی در فضاهای عمومی وشهری صحبت می کنیم ولی هنوز فاصله زیادی داریم تا به این مناسب سازی برسیم، به همین دلیل بسیاری از معلولین ما امکان فعالیت ندارند چون زمینه ای برای آنها فراهم نمی شود تا در فعالیتی که تخصص دارند کار کنند اگرچه ممکن است یک معلول از لحاظ جسمی نقصانی داشته باشد ولی در بسیاری از زمینه ها توانمندی ها، دانش ومهارت دارد که می تواند در جامعه مفید واقع شود. ما در حاکمیت ومدیریتها به خصوص زندگی شهری نتوانستیم این امکان را وجود بیاوریم که یک معلول به راحتی بتواند در فضای شهری تردد داشته باشد تا به عنوان عضوی از جامعه نقش خود را ایفا کند، متاسفانه جایگاهی که باید در اختیارشان باشد به آنها تعلق نگرفته است. در صورتی که معلولین و جانبازان متخصص و تحصیلکرده فراوان داریم اما امکان حضور آنها در جامعه را نداریم چون زمینه آن فراهم نشده است.

مطالبات معلولان را چگونه باید در جامعه و در بین مسئولان مطرح کرد؟ آیا مسئولانی که با مشکلات معلولان آشنا نیستند، می‌توانند تصمیم‌های درستی برای آنها بگیرند؟

در بین سازمان‌ها وارگان‌هایی که در این زمینه وظیفه دارند که کار کنند اگر مطالعه کنید بسیاری از موارد پیش بینی نشده در قانون نیست چون به درستی یا به طور کامل اجرا نشده است. بسیاری از سازمان هایی که داریم اگر وظایف خود را درست و کامل انجام دهند دیگر نیازی نیست که وظیفه جدیدی را برای آنها تعریف کنیم.

معمولا مطالبات معلولان همان چیزی است که در قانون و مصوبات دولت و شهرداری داریم و به آن پرداخته شده اما ضرورتا به آن بها داده نشده است که اجرا شود و به آن بپردازند. چیزی که می‌خواهم بگویم این است که همه برنامه‌ها، فعالیت‌ها و آن چیزی که در سطح کشور انجام می‌دهیم از ذهن یک انسان غیر معلول بیرون می‌آید پس اگر آگاهی و شناخت نداشتیم می‌توانیم از مشاورانی استفاده کنیم که از قشر جانبازان باشند برای آنکه آنها نیازها را می‌شناسند.

لازم است که مدیران در همه عرصه‌ها مشاوری داشته باشند که برای هر برنامه‌ای نیازهای معلولان را در نظر بگیرند. به عنوان مثال اگر بخواهم مسیری را پیاده روی کنم تمام فضاهایی که در سطح شهر طراحی شده برای یک انسان سالم است اگر معلولی باشد که بخواهد مسیر را برود محال است که بتواند یک ایستگاه آن طرف‌تر برود. بنابراین ما هر کاری که می‌کنیم نباید صرفا از نگاه یک نفر که معلولیت ندارد باشد پس کسی می‌تواند برای جامعه معلولان برنامه‌ریزی کند که شناخت و دغدغه آن را داشته باشد یا اگر ندارد باید از یک مشاوری که خود از آن جامعه است استفاده کند.