جمعه 9 آذر 1403

حرفهای حضرت پور درباره درگیری شدید دیروز: / باشه قبول من باب اسفنجی، به خانواده‌ام چه کار دارید

وب‌گاه ورزش سه مشاهده در مرجع
حرفهای حضرت پور درباره درگیری شدید دیروز: / باشه قبول من باب اسفنجی، به خانواده‌ام چه کار دارید

محمدرضا حضرت پور در گفت و گو با ورزش سه صحبت‌هایی جنجالی را درباره اتفاقات دیروز به زبان آورد.

به گزارش "ورزش سه"، دیروز، روز عجیب و کم تکرار والیبال ایران در سالن فدراسیون بود؛ جایی که دو تیم پیکان و هراز آمل در دومین بازی نیمه نهایی به مصاف هم رفتند و این تیم تحت هدایت سرمربی تیم ملی یعنی بهروز عطایی بود که موفق شد حریف پر افتخار خود را شکست دهد و جواز حضور در فینال لیگ برتر را کسب کند.

اما اتفاقات پایان بازی خیلی بیشتر از جذابیت های خود مسابقه به چشم آمد. محمدرضا حضرت پور، لیبروی ملی‌پوش پیکان بعد از امتیاز آخر بازی به ناگهان سمت تماشاگران هراز حمله‌ور شد. این درگیری صحنه های عجیبی در سالن رقم زد که واقعا شوکه کننده بود.

یک روز بعد از این ماجرا گفت و گویی با محمدرضا حضرت‌پور ترتیب دادیم که می‌توانید اینجا مصاحبه ورزش‌سه با او را بخوانید.

*الان فکر کنم کمی عصبانیتت فروکش کرده؛ از اول برای ما تعریف کن که چه اتفاقی افتاد؟  از اول بازی شروع کردند به من گفتند باب اسفنجی، البته من با این مسئله اصلا مشکلی نداشتم ولی بعد شروع کردند فحش دادن به من؛ بابا شما بازی را بردید و رفتید فینال، بروید با بازیکنان خودتان خوشحالی کنید، دیگر چه کار به من دارید؟ می‌توانید ببینید، من ناراحت و عصبی دست به زانو کنار زمین ایستاده بودم و از این که نرفتیم فینال ناراحت بودم.

*از اینجا به بعد بود که این جنجال شکل گرفت. بله، باز دوباره بعد از این شروع کردند گفتند رضای باب اسفنجی، رضای باب اسفنجی. رفتم جلو گفتم بابا بس کنید، از اول بازی مخ من را خوردید که بعد برگشتند به من فحش دادند. دیگر آنجا من نتوانستم جلوی خودم را بگیرم.

*بعد از بازی گفته بودی که به تو فحش داده بودند. یک چیزهایی به من گفتند و با القابی من را خطاب قرار دادند که اصلا شرم می‌کنم آن ها را به زبان بیاورم. وقتی هم به خانواده ام توهین شد دیگر متوجه نشدم که چه کار می کنم.

*یک نکته دیگر، صحنه ها جوری بود که انگار تو در بین تماشاچیان به فرد خاصی حمله کردی؛ اینطور بود؟ نه، همه آن ها فحش می‌دادند و می‌توانید از آن‌هایی که داخل سالن بودند سوال کنید. انگار یک چیزی مصرف کرده بودند. شرایط خیلی داغون بود و انگار وضعیت آن ها نرمال نبود.

*ولی کاپیتان حریف و آقای عطایی معتقد بودند که توهینی به شما انجام نشده است. دیگر شما می‌توانید از آن هایی که در سالن بودند سوال کنید. خود فدراسیون هم این موضوع را دید. ن واقعا دروغ نمی‌گویم. من حتی این را به ناظر بازی هم گفتم. آخر سر هم که به خود من فحش دادند.

*تو قشنگ رفتی بین تماشاگران و اگر بین آن ها گیر می‌افتادی ممکن بود اتفاقات فاجعه بارتری هم بیفتد. چه بگویم، یک دفعه کنترل از دستم خارج شد دیگر.

*الان می‌خواهم کمی از تو گله و انتقاد کنم، تو یک بازیکن ملی‌پوش هستی؛ مسابقات جهانی و آسیایی زیادی رفتی و انتظار داریم بازیکنی با رزومه تو در این شرایط چنین عکس‌العمل های بدی نداشته باشد. حرف های شما را کاملا قبول دارم. من اصلا کارم را توجیه نمی کنم و به عنوان یک بازیکن ملی‌پوش اصلا کارم قشنگ نبود. حالا که با شما حرف می زنم باید بگویم خیلی کم مصاحبه کردم و این را هم بگویم که من هیچ وقت از این کارها نکرده بودم. شما ببینید این ها چقدر روی که من رفتند که اینطوری شد. من در عمرم از این کارها نکرده بودم. من در این مدت در ملی و باشگاهی بازی کردم اما دعوایم هم نشده بود. شما خودتان را جای من بگذارید. وقتی کسی به خانواده شما توهین می‌کند چه کاری انجام می دهید؟ من نمی‌گویم که کارم درست بود. کارم اشتباه بوده و شاید می‌توانستم رد شوم و بروم رختکن و استراحتم را بکنم. واقعا خیلی اذیتم کردند ولی باز هم خودم پشیمانم و نمی گویم کارم درست بوده است.

*عکس و ویدیوهایی از یکی از بازیکنان هراز منتشر شده که به نظر می رسد او هم تو را با مشت می‌زند. بله یکی از بازیکنان هراز یک مشت از پشت زد و رفت. شما بروید سرچ کنید و ببینید کجای دنیا چنین اتفاقی می افتد. با یک شرایط غیر عادی بیایند فحش بدهند و راحت بروند. آستانه تحمل من تمام شده بود. قبول یک جا می آیند به شما می‌گویند باب اسفنجی، این چیزها در ورزش اتفاق می‌افتد من که بچه نیستم ولی چرا دیگر به خانواده ام توهین کردید؟

*یک‌جا شنیدم که تو روی این کلمه باب اسفنجی حساس هستی؛ درسته؟ نه مشکلی با این کلمه ندارم.

* می خواهم به این برسم که شاید حریف روی تو شناخت داشته و یکی این اطلاعات به تماشاچی هایشان رسیده تا با تو بازی روانی کنند.  گفتم که روی این کلمه حساس نیستم و نمی‌دانم هم که این اتفاق که شما می‌گویید رخ داده است یا خیر.

*روبروی تیمی هم این اتفاق افتاد که سرمربی اش آقای بهروز عطایی یعنی سرمربی تیم ملی است.

بله، نمی‌دانم واقعا چه بگویم.

*هنوز با آقای عطایی صحبت نکردی؟ هنوز نه اما حتما صحبت می کنم.

*می‌دانی که با این اتفاقات ممکن است محرومیت سنگینی حتی در تیم ملی برایت رقم بزند.  به این مسئله اصلا فکر نکردم. نمی دانم حالا هر تصمیمی فدراسیون بگیرم تابع آن هستم.

*فکر می کنی باید بابت این اتفاقات عذرخواهی کنی؟ کمیته انضباطی و فدراسیون والیبال در این زمینه تصمیم‌گیری می‌کند اما فکر می‌کنم که من باید عذرخواهی کنم. هرجای دنیا که باشد و به خانواده‌ام توهین کنند من باز آن کار را انجام می دهم. در نهایت به نظر من باید فدراسیون این شرایط را کنترل می کرده که اجازه ندهد چنین آدم هایی وارد سالن شوند. از اول بازی ببینید چند نفر فحش دادند. همه عکس العمل های من نتایج توهین هایی بود که به من شد.

حرفهای حضرت پور درباره درگیری شدید دیروز: / باشه قبول من باب اسفنجی، به خانواده‌ام چه کار دارید 2
حرفهای حضرت پور درباره درگیری شدید دیروز: / باشه قبول من باب اسفنجی، به خانواده‌ام چه کار دارید 3