«حرف آخر» تامس نیگل در بازار نشر
کتاب «حرف آخر» نوشته تامس نیگل با ترجمه جواد حیدری توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.
کتاب «حرف آخر» نوشته تامس نیگل با ترجمه جواد حیدری توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «حرف آخر» نوشته تامس نیگل بهتازگی با ترجمه جواد حیدری توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال 1997 توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شده است.
«اینها همه یعنی چه؟ (درآمدی بسیار کوتاه به فلسفه)» و «برابری و جانبداری» دیگر آثار ایننویسنده هستند که پیشتر بهقلم جواد حیدری در مهر 1398 و آبان 1399 توسط همینناشر منتشر شدهاند.
تامس نیگل، فیلسوف یوگسلاویاییتبار آمریکایی، بین فلاسفه تحلیلی قرن بیستم، چند ویژگی خاص دارد که ورودش را بهطور عمومی به فلسفه و بهطور مخصوص به فلسفه سیاسی ارزشمند کرده و کتاب «برابری و جانبداری»اش متاثر از همینویژگیهاست. جواد حیدری اینویژگیها را اینگونه برمیشمارد؛ اول این که رویکردش به فلسفه جامع و همهجانبه است. دوم اینکه فیلسوفی است که کمتر از تعابیر و اصطلاحات فنی و پیچیده فلسفی استفاده میکند. سوم اینکه رویکرد واقعانگارانه به موضوعات فلسفی دارد. چهارم اینکه مباحثش هم عمق نظری دارد هم کاربرد عملی. پنجمین ویژگی این است که نیگل طی 50 سال حیات فکری، 75 کتاب مهم را نقد و بررسی کرده و ششم اینکه نهفقط بهنحوی فلسفهورزی میکند که ارتباط فلسفه را با مسائلی که در زندگی با آنها مواجهایم، وضوح ببخشد بلکه به شیوهای مینویسد که خواننده را بهعنوان همسفر فلسفی بهگونهای درگیر بحث کند.
جواد حیدری مترجم آثار اینفیلسوف، هفتمین ویژگی نیگل را جذاببودنش میداند و میگوید جذابیت او در این است که با روشی واحد به تمام حوزههای فکری وارد میشود. هشتمین ویژگی نیگل هم از نظر حیدری، رویکرد او را به تبیین دقیق مسائل و نه صرفا اولویتبخشیدن به یکی از منظرهاست.
نیگل از سال 1991 به اینسو، بهطور عمده به فلسفه سیاسی رو آورده است. او مساله اصلی سیاست را اینگونه تعریف میکند: «در حالیکه منافع و ارزشها ما را به تعارض با یکدیگر میکشانند، چگونه میتوان در جهانی مشترک زندگی کرد؟»
«حرف آخر» بهزعم منتقدان و صاحبنظران، دفاعیهای قرن بیستمی از عقل و استدلال و عقلانیت است. چون در ساحت نظر و نظریه، با عقاید و باورهای زیادی روبرو هستیم اما سوال مهم این است که کدامشان صادق است و کدام کاذب. در میدان عمل هم با رفتارهای بیشماری مواجهایم که سوال مربوط به آنها هم این است که کدام درست است و کدام نادرست؟ اینمیان تامس نیگل میگوید انسان موجودی است که قوهای بهنام عقل دارد و این عقل برای انتخاب درست و نادرست یا صادق و کاذب عقاید یا اعمال او را کمک میکند. پس عقل انسان است که حرف آن را میزند.
نویسنده کتاب پیشرو معتقد است سهعلم یا دانش بنیادی وجود دارند که جهانشمولی احکام عقل در آنها متبلور است؛ منطق (یا ریاضیات)، علم و اخلاق. اما از دو زاویه نسبیانگاری و ذهنیانگاری به عقل حمله و تلاش شده اعتبار جهانشمول عقل زیر سؤال برده شود.
نیگل در «حرف آخر» صلح و سازش را کنار گذاشته و با جدیت به تضعیفکنندگان قوه عقل حمله میکند. خلاصه کلامش هم این است که عقل، و فقط عقل تنها قاضی و مرجعی است که میتواند خود را معزول کند.
اینکتاب 7 فصل اصلی دارد که عناوینشان بهترتیب عبارتاند از: «مقدمه»، «چرا نمیتوانیم تفکر را از بیرون فهم کنیم؟»، «زبان»، «منطق»، «علم»، «اخلاق» و «طبیعیانگاری تکاملی و ترس از دین».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
استدلال شکاکانه مستلزم بهدستدادن راهحل شکاکانه است. اگر چیزی تحت عنوان معنا نداریم، آنگاه گفتگو و مفاهمه چگونه صورت میگیرد؟ با توجه به استدلال شکاکانه، نمیتوانیم کاربست درست یکواژه را از کاربست نادرست آن تفکیک کنیم، یعنی شروط صدق را نداریم. کریپکی میگوید از نظر ویتگنشتاین، اگرچه در این میان شرایط صدق نداریم، به جای آن «شرایط اخبارپذیری» داریم. در واقع، چیزی در ذهن که معنای یک واژه را مشخص میکند وجود ندارد، اما میتوان از طریق توجه به دیگر کاربران زبان و نحوه کاربست واژهها از سوی اینکاربران، معانی واژهها را دریافت. به تعبیر دیگر، کاربران زبان، شرایط اخبارپذیری را با بودن در یک جامعه زبانی و اشتغال به عمل کردن درمییابند. یعنی کاربران در تعامل با دیگر اعضای یک جامعه زبانی، معانی واژهها را در بافتهای گوناگون احراز میکنند.
در اینجا تفکیک شرایط اخبارپذیری از شرایط صدق اهمیت پیدا میکند. در شرایط صدق، معنای هنجاری در کار است اما در شرایط اخبارپذیری توصیف طبیعیانگارانه به کار میآید. در اینجاست که نقد نیگل آشکار میشود. اولا در توصیف طبیعیانگارانه میگوییم انسانها چگونه روندی را طبیعی مییابند و با انجام چهکاری موافقت دارند. در پاسخ به اینپرسش که چگونه موجودی متناهی میتواند مفهومی مانند «بهعلاوه» را که بینهایت معانی ضمنی دارد بفهمد، اصلا کفایت نمیکند که به توصیفهای طبیعیانگارانه و به کاربرد مشترک ایناصطلاح متوسل شویم. ثانیا در توصیف طبیعیانگارانه، بُعد هنجاری از قلم میافتد. اشتباه است که فکر کنیم وقتی کسی معنایی را از یککلمه مراد میکند، واقعیت طبیعی درباره اوست که میتوان برحسب اصطلاحات غیرهنجاری تحلیل کرد. منظور از «بهعلاوه» افزودن است و این بهعلاوه معنای هنجاری دارد و نه معنای طبیعی و ناظر به معنای طبیعی و ناظر به واقع.
اینکتاب با 302 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 180 هزار تومان منتشر شده است.