حضرت زینب (س)؛ پیام رسان اندیشههای عاشورایی
حضرت زینب (سلام الله علیها) پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) در رساندن پیام عاشورا و اندیشههای دستگاه امامت نقش به سزایی داشته است.
خبرگزاری میزان - محمد زاهدیمقدم - عاشورا میعادگاه عاشقانی بود که با تقدیم جان خود در میدان عشق و عاشقی در کنار بهترین رهبر آسمانی و زمینی تحول عظیمی را در جامعه اسلامی ایجاد کرده و زمینه برچیده شدن اندیشه کفر و نفاق و طاغوت و طاغوتیان را فراهم کردند. اندیشه عاشورایی برگرفته از همان اندیشههای ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) بود که پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به فراموشی سپرده شد و در بستر زمان دگرگونیهای زیادی از سوی دستگاه خلافت در آنها ایجاد شد.
اندیشه احیای دین، امر به معروف و نهی از منکر، زنده کردن سنتهای فراموش شده، مبارزه با بدعت و ظلم، بیداری دلهای خفته و رهایی جامعه از زبونی و ذلت از جمله اهدافی بود که امام حسین (علیه السلام) برای اصلاح جامعه اسلامی دنبال میکرد. [1] قیام و شهادت آن حضرت جرقههای این تحول را ایجاد نمود و پس از وی از سوی حضرت زینب (سلام الله علیها) ادامه پیدا کرد.
پس از حادثه کربلا سه رسالت مهم به عهده حضرت زینب بود که باید به سرانجام میرساند. از مهمترین این وظایف، پیام رسانی فرهنگ عاشورا و بیدارگری و آگاهی دادن به مسلمانان، پرستاری و حمایت و دفاع از امام سجاد (علیه السلام) و زنان و کودکان در مقابل تعرض دشمنان بوده است.
آن حضرت از همان عصر عاشورا با اینکه مصیبتها و مشکلات بسیاری روبهروی او بود، اما در برابر سپاه دشمن با صلابت تمام و صبر توأم با توکل ایستاد و نگذاشت اندیشه و مبانی عاشورایی که بر پایه ولایت و احیای دین و حفظ ارزشها بود زیر سئوال رود و یا نسبت به آن خدشهای وارد شود.
آن حضرت از همان آغاز مصیبت علاوه بر حفظ حدود شرعی و حریم عفت، حیا و پاکدامنی به مراقبت از دستگاه امامت و ولایت به عنوان با ارزشترین اندیشه عاشورایی پرداخت و توانست آن را در مقابل نقشههای شوم دشمنان حفظ و پیام آن را به همگان برساند؛ چنان که آن حضرت در بخشی از خطبه خود در مقابل مردم کوفه با اشاره به بدعت ها، گناهان، بی بصیرتی، رواج منکرات و بی وفایی مردم کوفه، امام را معدن رسالت و سرور جوانان اهل بهشت خطاب نمود و فرمودند: «.. (امام) کسی (است) که پناه مومنان شما، فریادرس در بلایای شما، مشعل فروزان استدلال شما بر حق و حقیقت و یاور شما در هنگام قحطی و خشکسالی است.» [2]
علاوه بر نشر اندیشه امامت، حفاظت از جان امام سجاد (علیه السلام) که در حقیقت حفظ و تداوم اسلام و به ثمر رسیدن قیام امام حسین (علیه السلام) میباشد از دیگر اقدامات حضرت زینب (سلام الله علیها) بوده است؛ چنان که وقتی کاروان عاشورایی وارد مجلس ابن زیاد در کوفه شد آن حاکم جبار با دیدن امام سجاد، شروع به توهین و تخریب شخصیت امام نمود، در نهایت با استدلالهای محکم امام در دفاع از جایگاه امامت، فرمان قتل امام از سوی «ابن زیاد» صادر شد که حضرت زینب (سلام الله علیها) در مقابل دستگاه ظالم اموی و شخص ابن زیاد به دفاع از جان امام پرداخت و فرمودند:
«ای زاده زیاد! آیا آنچه از ما کشتی برای تو کافی نیست؟ به خدا سوگند! من از او جدا نمیشوم! اگر او را میکشی، من نیز با او کشته خواهم شد!» این سخنان بازتابهای زیادی به دنبال داشت و سبب شد تا چهره سالوسی حاکمان اموی آشکار، دلهای خفته بیدار و پایههای حکومتی دستگاه طاغوتی متزلزل و بستر قیامهای شیعی را علیه آنها فراهم نماید.
آن حضرت علاوه بر رواج فرهنگ و اندیشههای ناب دستگاه امامت که حاوی درسهای بزرگ برای بیداری جامعه اسلامی بوده، تلاش کرد تا در مقابل انگیزه کتمان حقایق از سوی مخالفان و وارونه جلوه دادن حوادث، بیدارگری کند و وقایع را آن چنان که رخ داد به گوش همگان برساند.
دستگاه اموی با این که میکوشید تا با شایعه پراکنی و ایجاد نظریات متضاد و متناقض قیام امام حسین را ضد مصالح مسلمانان و در راستای امور مادی تعریف نموده و از این درگاه، عمل خود را برای کشتن آن حضرت موجه جلوه داده و دامن خود را از این فاجعه بریء کند، اما چنان که از خطبههای ایشان در مقابل ابن زیاد و یزید به خوبی به دست میآید بصیرت افزایی و روشنگری زینب کبری در بیان وقایع نقشههای شوم آنها را خنثی کرده و بستر نابودی آنها را فراهم میکرد.
حضرت زینب (سلام الله علیها) پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) در رساندن پیام عاشورا و اندیشههای دستگاه امامت نقش به سزایی داشته است. آن حضرت توانست با روشنگری و بیدارگری خود علاوه بر معرفی اندیشههای دستگاه امامت که همان اندیشههای محمدی (صلی الله علیه و آله) است از نقشهها و اندیشههای فاسد دستگاه اموی نیز پرده بردارد و از این درگاه دلهای خفته را بیدار و جهان را آماده یک تحول عظیم انسانی کند.
پی نوشت
1. ابومخنف کوفی، وقع الطف، ص 172.
2. مجلسی، بحار الأنوار، 1403ق، ج45، ص163.