چهارشنبه 7 آذر 1403

حقیقت زندگی علیرضا حیدری پس از مهاجرت | تخته زندگی من پاک شد!

وب‌گاه 55 آنلاین مشاهده در مرجع
حقیقت زندگی علیرضا حیدری پس از مهاجرت | تخته زندگی من پاک شد!

برای اطلاع از جزئیات مهاجرت علیرضا حیدری با ما در ادامه همراه باشید.

مهاجرت علیرضا حیدری

برای اطلاع از جزئیات مهاجرت علیرضا حیدری با ما در ادامه همراه باشید.

در شان رییس کشتی نیست تسبیح دست بگیرد و در مسابقات جهانی تخمه بشکند!

تخته زندگی من پاک شد

من اکراه دارم پول از ایران ببرم، یعنی از نظر اعتقادی درست نمی‌دانم پولی را که در ایران درآوردم آنجا خرج کنم. فکر می‌کنم این پول باید در خود ایران خرج شود. پول عمده‌ای هم برای مهاجرت با خودم نبردم، در حد معمولی!

قسمت عمده زندگی من با اسم علیرضا حیدری در ایران گذشت. در ایران آدم قابل اعتنایی بودم که خیلی کارها خودش انجام می‌شد. آنجا اما یک آدم معمولی‌ام و اصولاً هم خودم را جایی معرفی نمی‌کنم و می خواهم ببینم در میانه زندگی، می‌توانم از نو بسازم؟

می‌خواهم سایه علی حیدری را از سرم بردارم. دوست نداشتم زندگی جدید را بر پایه سابق بنا کنم، حتی بچه‌هایم باید خودشان زندگی‌شان را بسازند

به خاطر اینکه در کشتی بودم خیلی فرصت‌ها را از دست دادم. از بچگی کامپیوتر و زبان نخواندم در حالی که در عصر جدید هر کسی زبان دوم و سوم نداند، دیسیپلین نشناسد و روابطی که بر اساس ساختار درست باشد را نداند، کاری از پیش نمی‌برد

در ایران احتیاجی نداشتم در صف بایستم، تعارفم می‌کردند که آن جلو قرار بگیرم. کارهای اداری خودش پیش می‌رفت و من پیش رئیس مجموعه چایم را می‌خوردم

از بخشی از زندگی‌ام پریدم، بخشی را که باید زندگی می‌کردم و یاد می‌گرفتم؛ از 16-17 سالگی تا پایان دوره قهرمانی. الآن دارم آن سن را زندگی می‌کنم و این درک دیگری برای من ایجاد کرده و گویی دارم واحد جدیدی از زندگی را پاس می‌کنم.

در ایران سوپرمارکت نمی‌رفتم، اما حالا اینجا کسی من را تحویل نمی‌گیرد؛ با بقیه هیچ فرقی ندارم؛ خودم بچه‌ها را به مدرسه می‌برم، خرید می‌کنم و احساس می‌کنم همه اینها یک جور دیگری من را می‌سازد و دنیای دیگری را به من معرفی می‌کند. به چنین چالشی نیاز داشتم؛ اگر در ایران می‌ماندم با همان داشته‌هایم پیر می‌شدم

تمام تخته زندگی من پاک شد و باید دوباره چیزهای جدیدی یاد بگیرم؛ کارهایی که باید در 20 سالگی دنبالش می‌رفتم، اما امروز با شرایط دیگری می‌آموزم تا 60 سالگی دیگر آدم به‌روزی باشم و از این بابت هم خوشحالم.

احساس می‌کنم در دنیا برای کشتی نمی‌خواهند کاری انجام دهند و حتی اگر تو بخواهی کاری انجام دهی آنها نمی‌خواهند. علاوه بر آن، امروز در ایران صحبت از قیمت گوشت و مرغ و این چیزهاست. اولویت کشور ما اکنون ورزش و کشتی نیست.

این‌قدر عاقل شده‌ام که خودم را به سُخره نگیرم و در حالی که دغدغه امروز اصلاً این فضای مدیریتی کشتی نیست، وارد بازی شوم.

من از زورآباد با یک کفش پاره آمدم، تعارف هم نمی‌کنم و نمی‌خواهم تختی هم بشوم.

حقیقت زندگی علیرضا حیدری پس از مهاجرت | تخته زندگی من پاک شد! 2