چهارشنبه 29 اسفند 1403

حکایت جشن درخشان

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
حکایت جشن درخشان

سفرنامه‌ها به‌عنوان یکی از منابع مهم شناخت ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی جوامع همواره مورد توجه پژوهشگران بوده‌اند. این منابع علاوه بر بیان اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جوامع دارای اطلاعات فراوان و ارزنده‌ای نیز درباره آداب و رسوم، آیین‌ها و خلقیات و روحیات مردم‌اند.

از زمان صفویه تا پایان دوره قاجار، جهانگردان و مبلغان مسیحی بسیاری به ایران آمدند که از آنان سفرنامه‌هایی به یادگار مانده است. سفرنامه‌هایی که دربردارنده اطلاعات ارزشمندی درباره فرهنگ و آداب و رسوم مردم ایران در طول این اعصار است. نوروز یکی از موضوع‌هایی است که جهانگردان اروپایی که در طول تاریخ به ایران سفر کرده‌اند، همواره به آن توجه کرده و مطالبی را در وصف آن به رشته تحریر درآورده‌اند.

نوروز صفوی از زبان سفرنامه‌نویسان

پیتر دلاواله، انگلبرت کمپفر و رابرت استودارت از جمله جهانگردانی بودند که در دوره صفویه به ایران سفر کردند. این جهانگردان سفرنامه‌هایی نیز از خود برجای گذاشتند و در آن از اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران نوشتند. این سه نفر اشاره‌هایی به نوروز و آداب و رسوم ویژه آن داشتند. پیتر دلاواله، جهانگرد ایتالیایی در دوران شاه عباس صفوی به ایران سفر کرد. او سفرنامه باارزشی درباره ایران، ترکیه و هند از خود برجای گذاشت که دربردارنده اطلاعاتی از آداب و رسوم و اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این جوامع است.

به گزارش ایبنا، او در بخشی از سفرنامه خود به نوروز نیز اشاره می‌کند و می‌نویسد: «ایرانیان آغاز بهار را که ابتدای سال شمسی است، نوروز می‌گویند و فرارسیدن آن را جشن می‌گیرند. این جشن عبارت است از عیدی دادن زیردستان به بزرگترها (به این مناسبت شاه نه تنها از تمام وزرا، بلکه از سراسر مملکت هدایایی دریافت می‌کند) و پوشیدن لباس نو و خوردن و نوشیدن و گردش در خارج از شهر. معمولا هرکس از نوروز به بعد برای خود روزی را انتخاب می‌کند و طی آن به گردش و تفریح می‌پردازد. بانیان‌های هندی نیز عینا همین کارها را می‌کنند و در کاروانسراهای محل اقامت خود زیر چادرها تا سحرگاه بیدار مانده و شب را به شادی و طرب به صبح می‌رسانند اما گمان نمی‌کنم در اینجا روز اول سال با سال‌نمای ما و حتی با سال‌نمای ایرانی که از لحاظ بروج اختلافی با تقویم ما ندارد (واگر هم داشته باشد خیلی جزئی است) منطبق باشد.»

نوروز؛ درخشان‌ترین جشن ایرانیان

انگلبرت کمپفر، پزشک و طبیعی‌دان اهل آلمان که در دوره شاه سلیمان صفوی به ایران سفر کرد، از دیگر سیاحانی است که در سفرنامه خود به نوروز و آداب و رسوم ویژه آن می‌پردازد. او در بخشی از سفرنامه خود درباره نوروز می‌نویسد: « جای بزرگ‌ترین می. می. می، مهمانی می می. بعضی نی می.»

کمپفر ادامه می‌دهد: « ی می ، گی می‌کنند. ترک می خوشحالی ، ی می روی می. تبریک می، ی گی. ی می، می، می، و چپق می می‌گردانند پُک چکی می‌زند. می، ی هبی می اینکه می دی می بخشی ی شی می.»

رابرت استودارت، که در زمان شاه عباس اول صفوی به ایران آمد، اشاره کوتاهی نیز به نوروز دارد و دراین‌باره می‌نویسد: «امروز یکی از جشن‌های بزرگ ایرانیان است و برای آن اهمیت خاص قایلند. از این لحاظ بهترین لباس‌های خود را می‌پوشند و به‌دیدن یکدیگر می‌روند و تحف و هدایا می‌برند که پیشکش می‌نامند و هرقدر هم کم‌بها باشد با امتنان می‌پذیرند.»

و نوروز و سلطان صاحبقران!

، جهانگرد یی که سفرنامه «سیاحت گرجستان» را به رشته تحریر درآورد، ضمن بیان فرهنگ و آداب و رسوم و اوضاع اجتماعی ایران در قرن نوزدهم میلادی، به چگونگی برگزاری نوروز در دربار ناصرالدین‌شاه می‌پردازد و می‌نویسد: « ، ی ، ی ولی ی . ی نمی، شی دیکی ی ی . ی یک ، ، لی ی شگفتی الی، یی ، .»

این جهانگرد سپس به وقایع نوروز سال 1295 هجری اشاره می‌کند: « (1295.) به ، . ی ، یی بی ی ی ی .»

در ادامه به مراسم سلام نوروزی در دربار ناصرالدین‌شاه می‌پردازد و می‌نویسد: « ی ی ی جی ، . ، نی ی ی ئیات ، ی مناسبی. نی منتهی می‌شد، آن‌چنان خیلی جایی برای .»

مادام سرنا در ادامه می‌نویسد: « ی ، خوشبختی می‌آورد. ی یی برای ی . جی همگی ی سمی صی برای می، . ی ، می. ی ، یک می می.»