خاک را حقیر نشمارید، گنجینههای بسیاری در خود دارد!

نوری بیلگه جیلان، نویسنده و فیلمساز متولد استانبول، که بهحق او را کیارستمی سینمای ترکیه نامیدهاند، پس از چهار سال با فیلم «درخت گلابی وحشی» که فیلمنامهی آن را با همکاری همسرش ابرو جیلان نوشته است، به سینما بازگشت. این فیلم در تاریخ 18 می 2018 در بخش رقابت نخل طلای هفتادویکمین جشنوارهی فیلم کن حضور پیدا کرد، به عنوان نمایندهی سینمای ترکیه به نودویکمین دورهی اسکار معرفی و در کشورهایی...
اگر با بیلگه جیلان آشنایی ندارید، بدانید به ضیافتی از رنگ و زیبای دعوت شدهاید. جیلان با جدیدترین اثرش به میان انسانهای عادی آمده است. شخصیت اصلی فیلم او جوان روستایی تحصیلکردهای به نام سینان است، با آرزوهای بزرگ که مابهازای بیرونی آن در اطراف ما به وفور دیده میشود. سینان پس از اتمام تحصیلات در رشتهی معلمی ابتدایی به پیش خانوادهی خود در شهر کوچکشان برمیگردد و به محض ورود با طلبکار پدرش مواجه و متوجه میشود که پدرش دوباره به قمار بر روی اسبها روی آورده است. سینان در پی آرزوی بزرگش یعنی چاپ کتاب خاطرات شخصیاش، در شهر به دنبال سرمایهگذار میگردد. او در مسیری که سعی میکند خلاف مسیر زندگی پدر و پدربزرگش باشد، پیش میرود و با نمایندگان سیاست، مذهب، عشق و ادبیات دیدار میکند. در یکی از نماهای فیلم با سه نسل پدربزرگ، پدر و نوه مواجه میشویم که سعی میکنند با کشیدن طناب، سنگی را از ته چاه بیرون بکشند، آن سنگ، سرنوشت آنهاست.
روایت آرام و شمردهی جیلان به ما فرصت لازم برای آشنا شدن با شخصیتها و درک عمق اتفاقات داستان را میدهد. دوربین جیلان همراه با شخصیت اصلی پیش میرود و نماهای زیبایی به مخاطب عرضه میکند. او با پیشینهی عکاسی خود و با وسواسی که برای انتخاب لوکیشن به خرج میدهد و درک درستی که از فضای سینمایی دارد، قابهایی استثنایی و زیبا به معرض نمایش میگذارد. این قابها که مخاطب را یاد تابلوهای نقاشی میاندازد، در ریتم آرام فیلم برای لحظهای اجازهی خستگی به مخاطب نمیدهد. این بار جیلان در درخت گلابی وحشی رؤیا و خیال را جزء عناصر تشکیل دهندهی داستانش قرار میدهد و از این طریق برایمان غافلگیریهایی به وجود میآورد. دیدن این فیلم برای مخاطبان علاقهمند به سینمایی متفاوت با فیلمهای پرتحرک و تجاری آمریکایی، که حوصلهی شنیدن و لذت بردن از گفتگوهای پرمغز و رمانگونهی فیلم را دارند، غنیمت است؛ دیالوگهایی با محوریت انگیزههای ذاتی انسان، علت پیدایش هستی، نقش مذهب در زندگی و....
مرآت جمجیر، هازار ارگچلو و بنوییل دیریملار بازیگران درخت گلابی وحشی هستند که بازی آنها در فیلم تحسینبرانگیز است. در یکی از زیباترین صحنههای فیلم، ما سینان (بنوییل دیریملار) را میبینیم که با خدیجه (هازار ارگچلو)، زیر درخت ایستادهاند، باد موهای عشق دوران گذشتهی سینان را آشفته کرده و سینان به این منظره چشم دوخته است؛ به گونهای که در چشمهایش تمنای تمام نشدن این لحظه موج میزند.
درخت گلابی وحشی سردرگمی و بغض چندین سالهی نسل جوان را در پی دست نیافتن به آرزوهایش به نمایش میگذارد؛ بغضی که برای مخاطب ایرانی نیز کاملا محسوس است. بیلگه جیلان در یکی از مصاحبههایش، از چند سفر به ایران یاد کرده و از نزدیکی زیادی که بین فرهنگ ایران و ترکیه احساس کرده، سخن به میان آورده است و همین عامل باعث نزدیکی بیشتر مخاطب ایرانی به فیلم میشود. سینان جوان که به زمین و زمان ایراد میگیرد، قماری بر روی کتابش انجام داده و ما را در این قمار با خود همراه میکند. برگهای سبز و زرد تیرهی درخت گلابی وحشی از جاهطلبی، طمع، بیثباتی و پوسیدگی میگوید؛ از رنگهایی که ممکن است برای همهی ما آشنا باشند.
*س_برچسبها_س*