دوشنبه 5 آذر 1403

خریدن محبت پدر با پول / آغاز شراکت با قرض گرفتن از خدمتکار خانه

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
خریدن محبت پدر با پول / آغاز شراکت با قرض گرفتن از خدمتکار خانه

نمایش رادیویی «شرق بهشت» به کارگردانی ایوب آقاخانی بر اساس رمان مطرح جان استاین بک تولید و پخش شده است که ششمین قسمت آن را می‌شنوید.

نمایش رادیویی «شرق بهشت» به کارگردانی ایوب آقاخانی بر اساس رمان مطرح جان استاین بک تولید و پخش شده است که ششمین قسمت آن را می‌شنوید.

دریافت 50 MB

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «شرق بهشت» از آثار درخشان جان استاین بک نویسنده آمریکایی برنده جایزه نوبل است که زندگی پیچیده 2 خانواده را روایت می‌کند. اقتباسی سینمایی از این رمان در سال 1955 با کارگردانی الیا کازان و بازی جیمز دین ساخته و پخش شد.

در میانه دهه 90 نیز در پروژه «از رمان تا نمایش» رادیو اقتباسی قابل توجه از این رمان انجام و با کارگردانی ایوب آقاخانی هنرمند شناخته شده رادیو و تئاتر در قالب نمایش رادیویی تولید و پخش شد.

چنین رویکردی به ادبیات غرب و اقتباسی چنین وفادارانه از «شرق بهشت»، وامدار سنت دیرین نمایش‌های رادیویی یعنی پیوند مخاطب با نگین‌های ادبیات جهان بود.

مریم نشیبا چهره با سابقه رادیو به عنوان گوینده نمایش رادیویی «شرق بهشت» و آرش پارساخو به‌عنوان سردبیر این مجموعه حضور دارد.

محمدرضا قربانی نیز تنظیم این اثر را برای رادیو انجام داده است.

هنرمندان ششمین قسمت نمایش رادیویی «شرق بهشت» به ترتیب ایفای نقش عبارتند از: مهرداد عشقیان، رویا فلاحی، محسن بهرامی، ایوب آقاخانی.

افکتور: نرگس موسی‌پور، صدابردار: علی حاجی‌نوروزی، تهیه‌کننده: محمد مهاجر، دیگر عوامل این نمایش رادیویی هستند.

در این قسمت با مدت زمان 22 دقیقه و 10 ثانیه، آورا دختری که آرون را دوست دارد با لی درباره وی صحبت می‌کند و به لی می‌گوید که نگران است آرون با تصمیمی که در کشیش شدن دارد، نخواهد با او ازدواج کند.

کارل که نزد ویل همیلتون رفته بود، از قصد خود برای پولدار شدن و کمک به پدرش صحبت می‌کند. ویل به کار می‌گوید که هیچوقت پدر خود را درک نکرده بود و فقط به فکر پولدار شدن بوده است.

ویل از کارل درباره برادرش آرون سؤال می‌کند و اینکه پدرش آرون را بیشتر از کارل دوست دارد.

ویل از کارل می‌پرسد که آیا قصدش با کمک مالی به پدرش خریدن محبت اوست یا نه؟ پاسخ کارل به این پرسش مثبت است.

آورا که همچنان در حال گفتگو با لی خدمتکار چینی خانواده تراسک است به لی می‌گوید که پدرش از شلغم و دختر متنفر بوده و به همین خاطر نامی پسرانه برای او انتخاب کرده است. آورا در ادامه با پرسیدن درباره زنده بودن مادر کارل و آرون، لی را غافلگیر می‌کند.

از سوی دیگر ویل به کارل پیشنهاد می‌دهد که با هم شریک شوند و کارل می‌پذیرد و می‌گوید قادر است 5 هزار دلار (پولی که لی وعده پرداخت آن را به کارل داده بود) برای شراکت به ویل بدهد.

با هم ششمین قسمت از نمایش رادیویی «شرق بهشت» را بشنویم.