سه‌شنبه 6 آذر 1403

خط آشوب به دنبال بی‌حیثیت‌سازی کارآمدان / خطر نفوذ پروژه‌بگیرها در پیشاانتخابات

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
خط آشوب به دنبال بی‌حیثیت‌سازی کارآمدان / خطر نفوذ پروژه‌بگیرها در پیشاانتخابات

آنها برای "ترور کارآمدی" حاضرند با هر فرد و جریانی که در مقابل منویات نظام قرار داشته باشد، ائتلاف کنند. "سعدالله زارعی" معتقد است باید لزوماً نفوذی اتفاق افتاده باشد.

سرویس سیاست مشرق _ دکتر سعدالله زارعی، کارشناس مسائل سیاسی و استراتژیک، طی یادداشتی که مشرق آنرا منتشر کرده است در اشاره به انتخابات پیش رو نوشت: خط آشوب در شرایط فعلی در دو شکل قابل تصور است؛ یکی آشوبناک کردن صحنه به شکلی که رأی دادن برای مخاطب بی‌فایده دیده شود و دیگری ایجاد بدبینی نسبت به جریانات و یا شخصیت‌هایی که در نظر مردم کارآمده دیده می‌شوند.

او سپس درباره "بدبین‌سازی نسبت به کارآمدان" تصریح می‌کند:

"یک جنبه دیگر از آشوبناک کردن صحنه، سلب اعتماد از افراد و یا نهادهایی است که مردم آنان را کارآمد دانسته و به آنان امید بسته‌اند. میدان جنگ را در نظر بگیریم، یکی از مهم‌ترین راهبردهای دشمن، فاقد توانایی و صلاحیت نشان دادن فرماندهان میدان طرف مقابل است. اگر دشمن بتواند باور نیروهای نظامی نسبت به فرمانده خود را متزلزل کند، با هزینه بسیار کم می‌تواند صحنه را به نفع خود رقم بزند. در صحنه سیاسی هم همین‌طور است.

در جامعه افرادی شناخته شده وجود دارند که مردم آنان را تجربه کرده و به توانایی‌ها و صلاحیت‌های آنان در بهبود شرایط کشور باور دارند. وقتی این افراد وارد صحنه انتخابات می‌شوند، مردم با اعتماد به توانمندی‌ها و صلاحیت‌های این افراد، به کسان کمتر شناخته شده قرار گرفته در یک لیست هم رأی می‌دهند و خیالشان آسوده است که «این مجموعه» می‌تواند در بهبود شرایط آنان تأثیر قابل توجهی داشته باشد. حالا اگر دشمن بخواهد این نقطه قوت را از کشور بگیرد، باید چه کار کند؟ غیر از اینکه افراد شاخص خدوم که به لحاظ ده‌ها سال ایفای درست مسئولیت‌های مختلف، مورد اعتماد مردم بوده‌اند را زیر فشار تبلیغاتی گرفته و بدنام نمایند راه دیگری وجود دارد؟ "

این کارشناس مسائل سیاسی در توضیح فرایند ملکوک‌کردن حیثیت افراد کارآمد و باهنران می‌افزاید: اگر دشمن بتواند توده‌های مردم را در خصوص چهره‌های شناخته شده به تردید بکشاند، به طریق اولی جایی برای اعتماد مردم به افراد کمتر شناخته شده و جوان باقی نمی‌ماند. بنابراین حاصل چنین وضعیتی رویگردانی مردم از یک فرد یا یک لیست نیست، رویگردانی از اصل شرکت در انتخابات است. این نتیجه قطعی و طبیعی آشوبناک کردن صحنه با انگ زدن به شخصیت‌های مؤثر است. آیا بارها تجربه نکرده‌ایم که در آستانه هر انتخابات، دایره اتهام‌پراکنی، پرونده‌سازی و افشاگری علیه چهره‌های مؤثر در انتخابات فزونی می‌گیرد و رسانه‌های مختلف خارجی و داخلی به تنور این شراره‌پراکنی‌ها تبدیل می‌شوند و به همدیگر پاس گل می‌دهند؟

زارعی با بیان اینکه آن رقابت سیاسی که خروجی آن کاهش مشارکت باشد، بازی در زمین نظام نیست تصریح می‌کند: در اینجا ممکن است بگوییم افرادی هستند که به دلیل فقدان بصیرت سیاسی و علایق شخصی، دچار انحراف و افراط شده و کارکردی مشارکت‌ستیز پیدا می‌کنند و حد مسئله همین است. اما وقتی این آشوبناک کردن صحنه انتخابات در آستانه برگزاری، از سوی افرادی دنبال می‌شود که چهره‌هایی شناخته شده‌اند و در صحنه‌های سیاسی مختلف حضور داشته‌اند، صورت می‌گیرد، موضوع متفاوت می‌شود. اینجا باید لزوماً نفوذی اتفاق افتاده باشد.

او در تشریح این نفوذی‌ها می‌نویسد:

"بدون استثنا به افرادی می‌رسیم که علی‌رغم ظاهر فریبنده، هیچ اعتقادی به گفتمان مذهبی انقلابی ندارند، دریده‌گو و در بیان نظر راجع به افراد بی‌پروا هستند، از نظر مالی به‌شدت آلوده‌اند و سر در ده‌ها آخور و رانت دارند، با هر فرد و جریانی که در مقابل منویات نظام - در اینجا افزایش مشارکت - قرار داشته باشد، ائتلاف می‌کنند، نسبت به روحانیت و نهادهای انقلابی اعتقادی ندارند، هر چند با تدلیس در طول سال‌ها از منابع آنها به صورت مالی یا معنوی ارتزاق کرده‌اند. این نیروهای «پروژه‌بگیر» در آستانه هر تحول بزرگ جامعه انقلابی ایران، به پروژه‌های دشمنان خارجی وصل می‌شوند و به خط تخریب می‌پیوندند.

باید از اینها برحذر بود و برحذر داشت."[1]

*نوشته و اشارت‌های آقای زارعی مصادیق محرزی دارد که ما قضاوت درباره آنها را بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم.

سمت و سوی این مصادیق را البته به راحتی می‌توان دید یا جستجو کرد. آنجا که اینان لوله تفنگ‌های خود را به سمت کارآمدان و رجال معدود صاحب کارنامه گرفته‌اند.

در گفتمان برخی از این ظاهرالصلاح‌های مدعی ارتباط با غیب و بصیرت که به قول آقای زارعی پروژه‌بگیر هستند و ظاهرالصلاح و بی‌پروا و دریده‌گو نسبت مقامات کشور؛ هرکجا کارآمدی باشد باید به آن حمله کرد. خواه قاسم سلیمانی، خواه آملی لاریجانی و خواه محمدباقر قالیباف!

رجال بدکارنامه و ایضا سخنرانان پر اشتباهی که سال‌هاست بر گرده عقاید مذهبی مردم نشسته‌اند و به بهانه همین عقاید از مردم و نهادهای انقلابی پول می‌گیرند و همکاری برخی‌شان با پروژه منافقین در هک اطلاعات مالی مجلس دوازدهم نشان داد همانطور که دکتر زارعی می‌گوید، حاضرند با هر فرد و جریانی که در مقابل منویات نظام قرار داشته باشد، ائتلاف کنند. بماند که آلت‌دستی آنها برای منافقین در "ترور کارآمدی" است.

جالب است که برخی از اینان در سمت ناکارآمدی و شهوات حتی حاضرند کسی مثل "تتلو" را بر صدر بنشانند اما به فضای کارآمدی و خدمت به مردم که می‌رسد عبوس می‌شوند و فقط به دنبال ایرادات جزئی و اطلاعات مخدوش می‌گردند.

جامعه و دستگاه امنیتی باید بداند که خطر این "تروریست‌های کارآمدی" بیش از خطر کاهش مشارکت است.

چه اینکه مجلس آینده بالاخره با هر میزان مشارکتی تشکیل خواهد شد. اما رأی نیاوردن رجال کارآمد و قهر مردم با کارآمدانی که معصوم نیستند اما خطاهای درشتی هم ندارند؛ اثرات سوئی بر معیشت و اقتصاد و زندگی مردم خواهد گذاشت. و این معجزه نفوذ است!

جامعه نباید به سمت مصاف با عقل حرکت کند و خواص و دستگاه‌های امنیتی وظایف سترگی در این زمینه دارند.

خط آشوب به دنبال بی‌حیثیت‌سازی کارآمدان / خطر نفوذ پروژه‌بگیرها در پیشاانتخابات 2
خط آشوب به دنبال بی‌حیثیت‌سازی کارآمدان / خطر نفوذ پروژه‌بگیرها در پیشاانتخابات 3
خط آشوب به دنبال بی‌حیثیت‌سازی کارآمدان / خطر نفوذ پروژه‌بگیرها در پیشاانتخابات 4