شنبه 3 آذر 1403

درباره نمایشگاه «در برابر فراموشی» به کیوریتوری علی پاکزاد در خانه هنرمندان

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
درباره نمایشگاه «در برابر فراموشی» به کیوریتوری علی پاکزاد در خانه هنرمندان

«امروز هنرمند نمی‌گوید که بیایید و آثار بی‌نقص را ببینید، بلکه می‌گوید بیاید و آثار صادقانه را ببینید.» این اظهارات ادوارد مانه در مه 1867 است که به عنوان مرام‌نامه‌ی هنر برای آن روزگار محسوب می‌شود.

این مفاهیم گویا تا امروز البته به مدد هنر چند رسانه‌ای همچنان زنده و پایدار است. آنچه مانه گفته بی‌انکار یکی از مهمترین کارکردهای عکس و فیلم به لحاظ یک مدیوم اثر بخش و بازدارنده و به شدت صادقانه برای بیان دغدغه‌ها و حرف‌های هنرمند است البته که در این مدیوم مرز هنر و غیر هنر بیش از هر هنری باریک‌تر و دشوارتر است.

همانطور که در کتاب نظریه‌های هنر، موشه باراش آورده است: «توصیفات پرمغزی که برادران گنکور معمولا در آثار ادبی خود عرضه می‌کنند، منظور آنان از این مفاهیم اساسی، مشاهده محض یا دیدن صرف را روشن می‌کند. به این ترتیب، ادمون گنکور نوشت که فوستن، قهرمان یکی از رمان‌های او، از تماس با اشیا و افراد و.... به طریقی نامنتظره و نامعمول تاثیرات خاصی دریافت می‌کرد.»

آنچه در نمایشگاه در برابر فراموشی رخ داده است حال و هوای اینچنین دارد اما با رسانه‌ای که روزگاری در دسترس نبود و امروز به مدد تکنولوژی به وفور وجود دارد. مهم، روایت است و صداقت در بیان روایت. هر چه اثر به این دو نزدیک شود، به آنچه می‌خواسته نزدیک شده است و هر چه از روایت و صداقت دور شود، الکن و ناتوان خواهد بود. در برابر فراموشی، نمایشگاه علی پاکزاد و عکاسش افشین قدبیگی، از این منظر بیش از آن که در برابری فراموشی باشد، در برابر استعاره و ایهام در هنر است. چیزی که گاهی مخاطب را کلافه می‌کند و دنبال یه مستمسک و ارجاعات واقعی به آنچه در حال رخ دادن است، می‌گردد.

بیان صریح آنچه در حال رخ دادن است، بی‌آن که روپوشی از زیبایی یا سانسور یا هر چیز اضافه‌ای را برای همراهی طلب کند. گاهی بیان واقعیت مهمترین رسالت هنر است، به خصوص وقتی آن بیان به سمت انسان و وضعیت و شرایط دشوار او گرایش پیدا می‌کند، آن وقت است که بین اوکراین و افغانستان گویی هیچ فاصله و تفاوتی نیست. با دو فرهنگ مختلف و شرایط مختلف از چیزی رنج می‌برند که ماهیتی یکسان دارد و آن چیزی نیست جز خشونت و سیاست. از دوره مانه به این سمت گویا این بیان صریح، رفته رفته پررنگ‌تر و پرتعددتر نیز شده است. هر چند چیدمان آثار این نمایشگاه از روایتی که در استیتمنت ترسیم شده بود، دور شده اما در کل آن برداشت و آن روح بیان‌گر واقعیت را داشت، زیرا تصاویر هر کدام روایت‌های چند لایه را بر دوش داشتند و به خوبی بیان‌گر رنجی که رفته و آنچه حقیقت زندگی در دو سرزمین اوکراین و افغانستان در این بازه زمانی پشت سر گذاشته را داشت. این قدرت عکاسی و توانمندی مدیوم چندرسانه‌ای در بیان تصویری زندگی بی‌روتوش انسان معاصر است. انسانی که بر عکس روایت کلان گویا هرگز از رنج نمی‌تواند پنهان و در امان باشد. افشین قدبیگی عکاس و علی پاکزاد کیوریتور که از طرف شرق و اعتماد به افغانستان و اوکراین رفته‌اند، در برابر انواع لایه‌های پنهان و آشکار، روایتی نزدیک به آنچه شنیدیم را به ارمغان آورده‌اند. نسخه‌ای برای کنار زدن غبار از واقعیت، یا چیزی در برابر استعاره و پیرایه که هم در رسانه و هم در هنر فراگیر شده است.

درباره نمایشگاه «در برابر فراموشی» به کیوریتوری علی پاکزاد در خانه هنرمندان 2
درباره نمایشگاه «در برابر فراموشی» به کیوریتوری علی پاکزاد در خانه هنرمندان 3
درباره نمایشگاه «در برابر فراموشی» به کیوریتوری علی پاکزاد در خانه هنرمندان 4
درباره نمایشگاه «در برابر فراموشی» به کیوریتوری علی پاکزاد در خانه هنرمندان 5
درباره نمایشگاه «در برابر فراموشی» به کیوریتوری علی پاکزاد در خانه هنرمندان 6