دستِ پیدای ارگانهای دولتی در «دست ناپیدا»
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو _ زهرا قربانی رضوان؛ فیلمی در ژانر دفاع مقدس و جنگی، روایت زنی خبرنگار است که مسئولیت عکاسی خط مقدم جبهه را برعهده دارد و در هیاهوی جنگ با زنان رختشور روبه رو شده و مجبور میشود مدتی کنار آنها بماند تا به خط مقدم اعزام شود. فضاسازی دهه60 و طراحی صحنه فیلم کاملا ساختگی جلوه میکند و استفاده از المانهای تاریخی به قدری غیرواقعی است که مخاطب بین زمان...
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو _ زهرا قربانی رضوان؛ فیلمی در ژانر دفاع مقدس و جنگی، روایت زنی خبرنگار است که مسئولیت عکاسی خط مقدم جبهه را برعهده دارد و در هیاهوی جنگ با زنان رختشور روبه رو شده و مجبور میشود مدتی کنار آنها بماند تا به خط مقدم اعزام شود. فضاسازی دهه60 و طراحی صحنه فیلم کاملا ساختگی جلوه میکند و استفاده از المانهای تاریخی به قدری غیرواقعی است که مخاطب بین زمان حال و گذشته سرگردان میشد این سرگردانی در طراحی لباس هم دیده میشود. طراحی صحنه بیشتر فضاسازی راهیان نور را تداعی میکند. علارغم کیفیت متوسط فیلم دست ارگانهای دولتی در این فیلم پرهزینه پیدا است. استفاده از بازیگران بومی ریسک فراوانی بود که انسیه شاهحسینی در دستهای ناپیدا انجام داد و سبب شد فضای فیلم ملموستر باشد. چهرههای محلی، فضای صمیمی میان زنان رختشور و نمایش مردمان اصیل جنوب مخاطب را با اثر همراه میکند. این کارگردان با جسارت هرچه تمام اثری پرهزینه را بدون استفاده از بازیگران مطرح به مرحله تولید رساند و نشان داد میتوان بدون تکیه بر بازیگر چهره و مسئله گیشه اثری مخاطبپسند ارائه داد. اغراق در فیلمهایی با ژانر دفاع مقدس و جنگی نتنها مخاطب را جذب نمیکند بلکه رو به سمت کلیشه و شعارزدگی میرود. استفاده بیش از حد از نمایش رنگ خون و اغراق در آن تاثیری برعکس داشته و فضایی مصنوعی را خلق کرده است. صدای جیغ و فریاد فراوان، سیاهلشگر انبوه نیز از مواردی است که بصورت اغراق شده به کار رفته است. استفاده از موسیقی در سرتاسر فیلم جهت تاثیرگذاری عمیقتر نیز تکرار میشود و سکانسهایی که محتوای خاصی را بیان نمیکنند نیز با موسیقی همراه میشوند. یکی از نکات جالب این فیلم صدای مداحی است که به عنوان تیتراژ پایانی استفاده شده است. عدم ظرافت در دیالوگ گویی و بیان جملات ادبی از عوامل ضعف فیلمنامه در «دست ناپیدا» است. جملات صرفا بیان میشود و مخاطب چیزی مشاهده نمیکند. فضا به یکباره احساسی و شاعرانه میشود و جملات به گونهای بیان میشود که مخاطب شعارهایی را یکی پس از دیگری میشنود و این مورد زمانی محسوستر میگردد که زمان فیلم طولانی و دیالوگها خستهکننده میشود. این فیلمنامه شباهت بسیار زیادی با کتاب حوض خون دارد و همین امر سبب شد تا گمان شود این کارگردان اقتباسی از این کتاب انجام داده است، اما در نشست خبری این فیلم این ادعا توسط کارگردان و تهیه کننده «دست ناپیدا» رد شد و انسیه شاهحسینی ایده ابتدایی این روایت را از داستان زندگی شخصی خود در دهه60 دانست. انسیه شاهحسینی پس از گذشت یک دهه اینبار با جسارتی بیشتر قدم به عرصه ساخت فیلم گذاشته است و باید دید در سالهای آینده دوباره به سمت ساخت فیلم با ژانر دفاع مقدس و جنگ خواهد رفت یا خیر.