دل ضعفه های عاشقان مذاکره نشانگر اعتیاد به گدایی از آمریکا
اعترافات امثال زم و تحرکات تکمیلی امثال تاجزاده و خوئینی ها دلالت روشنی بر تلاش مذبوخانه دشمن و دل ضعفه های عاشقان مذاکره نشانگر اعتیادشان به گدایی از دشمن است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ محسن شاهبختی، کارشناس مسائل سیاسی همزمان با روز حقوق بشر آمریکایی در یادداشتی برای تیتریک، نوشت؛ آمریکا علاوه بر کشتار، اشغال کشورها، غارت و حمایت از دیکاتورها، عقاید ملتها را منحرف و سپس به تمسخر می گیرد یا نخبگانشان را می رباید اما اصلی ترین جنایت آمریکا و در مجموع تمدن شیطانی - صهیونیستی غرب در حق بشر، شناخت و تبیین ناقص از بشر و نگاهی کاریکاتوری و مثله شده به برترین خلقت عالم بوده است.
وقتی بشر، در تمدن پسارنسانس، بجای موجود روبه تعالی خداجو، دوپای لذتجوی برتری طلب دیده شود لاجرم حقوقی که برای او تعریف می شود و همچنین نحوه پیگیری آن تفاوت خواهد کرد و ناگزیر، بشر سفید اروپآمریکایی از دیگر همنوعان خود بشرتر است و می تواند سایرین را بنام استعمار، استثمار کند. بکشد یا به بردگی بگیرد، و اگر سر فرازد که چرا چنین می کنید سرکوب کند. معلوم است که تربیت یافتگان فرهنگ و تمدن جهنمی، بهشتی ها را تحمل نکنند و در انفجار خشم و کینه شان 72 قطعه کنند یا حاج قاسم ها را در آتش حقد و حسدشان بسوزانند. پس خشت اول را شیطان در تفکر و معرفت غربیان کج نهاد و نهایتا این شد که می بینیم، بنای "کج به اوج رفته ای" بنام تمدن شکوهمند!!! غرب در حال فروریزی است و این ریزش، بلاشک هرلحظه شدت بیشتری خواهدگرفت. دیگر هیچ ضمنی قادر به نگهداری این پیکره سنگین و جویده شده بواسطه موریانه ی کج فهمی و کج فکری نیست. شیطان کار خود را کرده و اینک فقط همتش این است که با فروریزی تمدن غربیان تمام بشریت را در آوار آن دفن کند و انتقام تاریخی خود را از بنی آدم بگیرد. پس تلاش جبهه مقابل (خاورمیانه یا جهان عرب و اسلام و یا حتی واقعی تر و گسترده تر جبهه مستضعفان عالم) باید معطوف به این باشد که حتی الامکان، حساب خود را از امپراطوری روبه زوال جدا کند و طرح نوی خود را هرچه سریعتر به سامان رساند تا جایگزین موفقی برای ابرقدرت پیر در نظم نوین پساغرب باشد. و این مهم، فقط و فقط از عهده ایران برمی آید، ایران اسلامی بزرگ و روبه تعالی. البته جبهه استکبار در این میان بیکار نمی نشیند، بهترین راه مقابله با شیرجوان بیدارشده و درحال غرش، ضربه از درون است. اینجاست که نقش منافقان و نفوذیها پررنگ می شود. بنای مستحکم نظام اسلامی را از بیرون آزموده اند، هرچه زدند به دژ پولادین و در بسته خورد باید نقبی به درون بزنند و اعتماد ملت را بجوند. اعترافات امثال زم و تحرکات تکمیلی امثال تاجزاده و خوئینی ها دلالت روشنی بر تلاش مذبوخانه دشمن است و دل ضعفه های عاشقان مذاکره نشانگر اعتیادشان به گدایی از دشمن است. جنگ اراده ها هر روز به لحظه ی سرنوشت نزدیکتر می شود، مانند مچ اندازی است، هرچه به پایان نزدیکتر می شود دشوارتر می شود اما شوق انگیزتر. حس امید و مقاومت، هر چه بیشتر باید در ملت دمیده شود. در جنگ تمدنی موجود، حساسترین لحظات آخرین لحظات است و همچنین سخت ترین و پرفشار ترین لحظات، بایستیم و مقاومت کنیم ناگهان ورق برمی گردد، ترک های افتاده در بدنه استکبار کار خود را میکند، سد شیطانی در برابر رشد ملتها ناگهان فرومیریزدو ان مع العسر یسرا. به عینه در برابر چشمانمان رخ می نماید. فقط باید گامهای نهایی را با دقت و مراقبت برداریم. از منافقان غافل نشویم، در دام مذاکره نیفتیم و البته ضعیفترها را دریابیم تا در راه نمانند. توقف نکنیم، قله در دسترس است.انتهای پیام /