رفتار ساپینتو در شأن استقلال نبود؛/ پیروز قربانی: فرهاد مجیدی را به استقلال برگردانید
همه یاد گرفتهاند همهچیز را گردن دیگران بیندازند؛ شما فرهاد مجیدی را الگوی خودتان قرار بدهید که بدون بهانه، فوتبال بازی کرد و قهرمان شد...
به گزارش "ورزش سه"، پیروز قربانی که اغلب نظر متفاوتی نسبت به بیشتر پیشکسوتان تیمهای پرهوادار پایتخت داشته، از جمله افرادی بود که پس از قهرمانی پرسپولیس در لیگ به این تیم تبریک گفت و از رفتار برخی از بازیکنان سابق استقلال انتقاد کرد که همین موضوع باعث دلخوری برخی از هواداران تیم آبیپوش پایتخت شد.
اما مدافع سابق استقلال امروز در گفتوگویی با خبرنگار ما درباره شکست این تیم در فینال جام حذفی صحبت کرد و اشارهای به تاثیر رفتارهای ریکاردو ساپینتو روی ناکامی استقلال داشت و همچنین انتقادات تندی نسبت به برخی از پیشکسوتان استقلال مطرح کرد. قربانی همچنین در بخشی از این گفتوگو درباره آینده نمیکت استقلال صحبت کرد و به اسامی مطرحشده برای هدایت این تیم واکنش نشان داد.
گفتوگوی پیروز قربانی با "ورزش سه" را در ادامه میخوانید:
* ریکاردو ساپینتو با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود، رسما از استقلال جدا شد. شما درباره این اتفاق چه نظری دارید؟ من تا بازی آخری که ایشان در استقلال بود، اعتقاد داشتم باید برای فصل آینده حفظ شود، اما حرکاتی که در دربی انجام داد، در شأن سرمربی استقلال نبود و حتی من حس میکنم شاید نتیجه دربی را طرز رفتار مربیان دو تیم مشخص کرد. باز هم همه از ما خرده می گیرند، اما زمانی که یک نفر کار درست را انجام میدهد، باید بگوییم درست است؛ تیم یحیی گلمحمدی در دقیقه 100 گل خورد و آرامش ایشان را دیدیم و در طرف مقابل عدم آرامشی که از طرف آقای ساپینتو به تیم منتقل میشود. من فکر میکنم این مسائل تاثیر دارد و هر کس هم میخواهد ناراحت شود. از نظر من، کار خوب از طرف هر کسی که باشد، باید بگوییم کار خوبی بوده است. من فکر میکنم رفتاری که آقای ساپینتو در فینال جام حذفی انجام داد، در شأن سرمربی استقلال نبود. روی این نیمکت آدمهای بزرگی مثل منصور پورحیدری، ناصر حجازی و امیر قلعهنویی نشستهاند و واقعا این رفتارها در شأن سرمربی استقلال نبود.
* بدون در نظر گرفتن رفتارهای آقای ساپینتو، عملکرد ایشان را از نظر فنی چطور ارزیابی میکنید؟ سبک بازی استقلال سبک بدی نبود، اما کاملا یکنواخت بود و در واقع شما هیچ تغییر تاکتیک و تغییر ریتمی نمیدیدی و استقلال زمانی که گل میزد و یا گل میخورد، یکنواخت بازی میکرد. برای مثال در دربی فینال جام حذفی، جدا از گلی که روی ضربه ایستگاهی زد، هیچ اتفاق خاصی رخ نداد؛ استقلال عقب بود و باید تغییر سیستمی ایجاد میشد، اما این اتفاق نیفتاد. در اکثر بازیهایی که استقلال عقب میافتاد، آرمان رمضانی وارد زمین میشد. رمضانی یک بازیکن بلندزن است و باید توپ برای او سانتر شود، اما توپ به کنارهها میرفت و سانتر نمیشد که بگوییم این پلن B استقلال است. نظر من قبل از فینال جام حذفی با الان متفاوت بود؛ قبلا میگفتم باید بماند، اما الان فکر میکنم با جدایی او هم اتفاق خاصی رخ نمیدهد.
* در لیگ برتر هم استقلال تا هفتههای پایانی بیشتر از پرسپولیس برای قهرمانی شانس داشت، اما قهرمانی را از دست داد. شما در مجموع مسائل فنی را بیشتر در ناکامی استقلال دخیل میدانید یا مسائل حاشیهای؟ به نظر من هر دو تاثیر گذاشت. متاسفانه آدمهایی که اطراف استقلال هستند و چند پیشکسوت که حتی نباید اسم پیشکسوت روی آنها گذاشت، جو را طوری رقم میزنند که همه یاد گرفتهاند همه چیز را گردن دیگران بیندازند. شما فرهاد مجیدی را الگوی خودتان قرار بدهید که سال قبل کار کرد و تیمش بدون باخت قهرمان شد و تا سالهای سال هم کسی نمیتواند آن رکورد را بزند؛ فرهاد بدون بهانه و حرفی، فوتبالش را بازی کرد و قهرمان شد، اما الان برخی از پیشکسوتان که نه از فوتبال سررشته دارند و نه فوتبال را میفهمند، جو را تغییر دادهاند. من حس میکنم این افراد از فضای مجازی به دنبال پول درآوردن هستند؛ یکسری افراد که قبلا در استقلال و یا پرسپولیس بازی کردهاند و هر کسی بودهاند، برای خودشان بودند، الان از فضای مجازی استقلال میکنند که فالوئر جمع کنند و از طریق تبلیغات، پول بگیرند، اما متاسفانه مردم متوجه نمیشوند و فکر میکنند این افراد دلسوز تیم هستند. همه دعواها سر پول است و هیچکدام دلشان برای شما نمیسوزد. متاسفانه همه هم به کسانی که دلسوزانه حرف میزنند و واقعیت را میگویند، هجوم میآورند و من هم یکی از آنها هستم اما برای من هیچ فرقی ندارد و واقعیت را میگویم.
* در واقع شما بهانهجوییها را عامل اصلی عدم موفقیت استقلال میدانید؟ مگر نمیگوییم قهرمانی استقلال تا هفتههای پایانی دست خودش بود؟ و یا مگر قهرمانی دست سپاهان نبود؟ اگر سپاهان ملوان را شکست میداد که خودش قهرمان میشد. صحبت من این است که در ابتدا باید ضعف خودمان را بپذیریم و در درجه دوم اگر مسئله دیگری وجود دارد، به آن هم اشاره کنیم. آدم باید به قدری قوی باشد که هیچ مسئلهای جلوی موفقیتش را نگیرد؛ درست مثل سال قبل استقلال. تیم فرهاد مجیدی و مدیریت آقای آجورلو میتواند بهترین الگو باشد اما همه یاد گرفتهاند تا قهرمان نمیشوند ضعف خودشان را گردن مسائل دیگر بیندازند. البته این موضوع هم فقط مربوط به استقلال نیست و همه تیمهای دیگر این رفتار را دارند و خود پرسپولیس هم اگر قهرمان نشود، همین حرفها را مطرح میکند. همانطور که دیدیم مربی پرسپولیس هم اواسط فصل مصاحبه کرد و گفت نمیگذارند ما قهرمان شویم؛ چه شد؟ قهرمان شدید که. من میگویم جوی را که همه باید از آن لذت ببریم، به سمت و سوی دیگری نکشانیم. من خردهای از کسی ندارم و از کسی هم نمیترسم و تنها حرف حق را میزنم؛ چه در بین پیشکسوتان استقلال و چه در بین پیشکسوتان پرسپولیس، آدمهایی هستند که از فوتبال هیچ چیز نمیفهمند و فقط از احساسات مردم سوءاستفاده میکنند که فالوئرهایشان بالا برود و بتوانند به پول برسند.
* البته این صحبتها فقط در بین پیشکسوتان نیست و گاها بین بازیکنان هم دیده میشود. چنین جوی از بیرون به تیم منتقل میشود و در نهایت هم تیم لطمه میخورد. بازیکن باید تمرکز داشته باشد و قبول کند که اشتباه کرده است، اما تحت تاثیر این جو قرار میگیرند. شما در یک صحنه اشتباه کردی، تیمت گل خورده و یا اشتباه کردی تیمت گل نزده؛ باید این اشتباه را قبول کنی، نه اینکه بهانه بگیری. به خدا قسم همه فوتبال را میبینند و کسانی هم که سنگ یک نفر را به سینه میزنند و این جو را به راه میاندازند، معدود هستند. فضای کلی جامعه ما این است که آدمها شعور دارند و میبینند و متوجه میشوند؛ الان بچه هشت ساله من هم متوجه میشود ضعف فنی وجود دارد و زمانی که فوتبال را میبیند میگوید چرا فلانی اینطور بازی میکند؟ نمیتوانیم سر خودمان را کلاه بگذاریم و مردم را گول بزنیم. من متاسفم که جامعه ما اجازه میدهد آدمهای فرصتطلب، روی موج احساسات آنها سوار شوند و به نفع خودشان بهرهبرداری کنند. واقعا دل من به درد میآید که آدمهایی الگوی جامعه ما میشوند که دو هزار نمیارزند. به خدا من دو دستی بر سر خودم میزنم و میگویم بچه من پس فردا میخواهد این را الگوی خودش قرار بدهد؟ واویلا. متاسفانه فضای رسانهای هم به گونهای است که این افراد را بیشتر میپسندد که هیچ چیزی برای عرضه ندارند و هیچ چیزی از متن نمیگویند و فقط از حاشیه صحبت میکنند. هر کسی که جوک بگوید، بولد میشود اما هر کسی که حرف درست بزند، مورد هجمه قرار میگیرد؛ همین باعث میشود که جامعه ما کوچک بماند و اتفاقاتی رخ میدهد که برای نسل آینده خوب نیست. من تا اندازهای که بتوانم حقایق را میگویم و از هیچکس هم نمیترسم و دنبال پست و مقام و منصب و پول هم نیستم؛ من تنها در قبال بچه خودم مسئولم که پسفردا به من نگوید تو برای اینکه فرهنگ جامعه ما بالا برود، چه کار کردی؟
* شما جزء معدود استقلالیهایی بودید که قهرمانی پرسپولیس را هم تبریک گفتید و این موضوع واکنش مثبت هواداران پرسپولیس و واکنش منفی هواداران استقلال را در پی داشت. درباره این موضوع هم صحبت میکنید؟ نه واکنش مثبت هواداران پرسپولیس برای من مهم است و نه واکنش منفی هواداران استقلال. من حرف خودم را میزنم و چیزی که درست است، میگویم. فرهنگ جامعه ما که یک بخشی از آن هم فوتبال است، باید درست شود. ما باید این فرهنگ را درست کنیم، چون در قبال نسلهای آیندهمان مسئول هستیم و هر کسی هم که میخواهد من را مورد قضاوت قرار بدهد، اصلا مهم نیست. من نه تعریفهای کسانی که خوششان آمده را میخوانم و نه انتقاد کسانی را که بدشان آمده است. من کاری را که فکر میکنم درست است انجام میدهم، حتی اگر به ضرر خودم تمام شود. من موجسوار نیستم و دنبال مقام و منصب هم نیستم؛ مقام و منصب اگر لیاقت داشته باشد، سمت من میآید، نه افراد دیگر.
* درباره اسامی که برای هدایت استقلال مطرح میشوند، چه نظری دارید؟ با احترام به تمام مربیان، هیچکدام از اسامی داخلی که نامشان برای هدایت استقلال مطرح میشود، در حد نیمکت این تیم نیستند. بهترین تصمیم برای استقلال این است که یا فرهاد مجیدی برگردد و یا یک سرمربی خارجی خیلی خوب جذب شود.
* از نظر شما تنها گزینه داخلی مناسب برای استقلال، فرهاد مجیدی است؟ من میگویم یا فرهاد مجیدی برگردد، یا یک مربی خارجی خوب بیاورند. یک مربی خارجی که بتواند کار کند، نه اینکه بگویند چقدر پول داریم و چه کسانی بیرون هستند؟ البته با مقرراتی که برای نقل و انتقالات گذاشتهاند، فکر نمیکنم این اتفاق رخ بدهد اما نظر شخصی من این است.
* فکر میکنید در فصل آینده ممکن است این ذهنیتی که شما به آن انتقاد دارید از استقلال جدا شود؟ به هیچ عنوان. این ذهنیت در فوتبال ما نهادینه شده و باعث درجا زدن ما میشود. همین ذهنیت به آسیا میرود و تا حدی کوچک میشویم که زمانی که فولاد 1-0 به الهلال میبازد، همه خوشحال میشویم. سقف آرزوهای ما کوچک میشود. به جام ملتهای آسیا میرویم و خطا میشود و آن طرف 50 نفر سر داور میریزند و این طرف ژاپن گل میزند. این فرهنگ در میادین بینالمللی به ما لطمه میزند. مربیان ایران در ایران استانداردهای لازم برای مربیگری و قهرمانی را دارند، اما در آسیا عیار آنها مشخص میشود. آنجا استانداردهای موفقیت با ایران متفاوت است و آنجا نمیتوانی با داد و بیدار امتیاز بگیری و یا به صرف تماشاچی داشتن همه را تحت فشار بگذاری. آنجا خودت هستی و فنت و مثل پل صراط است که خودت میمانی و اعمالت و اگر فن داشته باشی، نتیجه میگیری. دل من از همین میسوزد که شما این فرهنگ را به آسیا میبری؛ اینجا به بازیکن میگویند اسطوره، اما در آسیا حرفی برای گفتن ندارد، چون با همین ذهنیت فوتبال ایران رفته اما آنجا فن جواب میدهد و کسی با مصاحبه تو کاری ندارد. عربستان و قطر و امارات دیوانه نیستند که ستارگانی مثل مسی و رونالدو و بنزما را جذب میکنند، بلکه فکر 20-30 سال بعد را کردهاند.
* بین صحبتهایتان به قوانین جدید نقل و انتقالاتی هم اشاره کردید. شما درباره این قوانین چه نظری دارید؟ چه کسی این قوانین را تنظیم میکند؟ کسانی که تنظیم میکنند، بیایند و توضیح بدهند. در این قوانین تنها روزمرگی است و فقط به این فکر کردهاند که امسال را بگذرانیم. هیچ دید بلندمدتی وجود ندارد و نشان میدهد شما هیچ هدفی برای فوتبالت نداری. من در باشگاهی کار کردم که به شیوه صددرصد کلاهبردارانه اداره میشده است و یکی - دو تا از مسئولانش هم مسئولان بلندپایه شهر بودند؛ فکر کنید این آدمهایی که سر بازیکن و مربی را کلاه میگذارند، شهر را هم اداره میکنند. آقای فدراسیون، شما بیا اینها را درست کن. چرا هر باشگاه هر فصل 15 شکایت دارد؟ چون کلاهبرداری میکند. بازیکن را از هزار کیلومتر آنطرفتر میآورند و ناهار به او نمیدهند اما قوانین را طوری تنظیم میکنند که بازیکن و مربی حق فسخ قرارداد ندارند. چه تضمینی است که پول بازیکن را سر وقت بدهند؟ مگر بازیکن و مربی خانواده ندارند؟ 5-6 کلاهبردار تیمداری میکنند و ادعای خدمت به شهر هم دارند. این چه خدمتی است؟ این دزدی است. دزدی که فقط از دیوار بالا رفتن نیست، آقای مدیرعاملی که هر سال 15 شکایت از تو به کمیته اخلاق میرود و پول بچه مردم را ندادهای، تو هم دزد هستی. یک نفر باید جلوی اینها را هم بگیرد.
* شما در اغلب مصاحبههایتان درباره تغییر فرهنگ صحبت میکنید. فکر میکنید این اتفاق چطور باید رقم بخورد؟ فرهنگسازی از من که در جامعه هستم شروع میشود؛ اما متاسفانه کسانی که درباره تغییر فرهنگ صحبت میکنند، انواع و اقسام تهمتها را میشنوند. با این شرایط چیزی تغییر نمیکند و سال بعد هم همین آش و همین کاسه است. در کل دنیا شما میتوانید از روی چهره هواداران حاضر در استادیوم، شرایط را تشخیص بدهید. چهره هواداران حاضر در ورزشگاه اتحاد منچسترسیتی را با چهره هوادارانی که در ورزشگاه آزادی نشستهاند مقایسه کنید و ببینید کدامیک لذت میبرند؟ متاسفانه اینجا فرهنگ فوتبال با کل دنیا متفاوت است و این فرهنگ باید تغییر کند. قهرمانی میآید و میرود. برای مثال یکی از اتفاقات مسخره در فوتبال ایران این است که 20 نفر به سمت نیمکت حریف میروند اما در طول بازی چشم یکدیگر را درمیآورند. اینها را تعطیل کنید؛ من امسال مربی هستم و میخواهم فقط یک دست ساده با مربی حریف بدهم. شما دیدید گواردیولا با 50 نفر به سمت آرتتا برود و بگوید سلام داداش، چطوری؟ از همینجا شروع کنید فوتبال ورزش وارداتی است و ما هم علامه دهر نیستیم. از خارجیها یاد بگیریم و پیشرفت کنیم. بروید ببینید چرا مسئولان میگویند تماشاگران به استادیوم نیایند؟ جو تماشاگران به چه شکلی است؟ آیا من به عنوان یک پدر میتوانم پسرم را به استادیوم ببرم؟ جو ورزشگاهها طوری است که بچه من به استادیوم برود و بعد از بازی بگوید کیف کردم؟
* صحبت پایانی؟ این فرهنگ باید تغییر کند و رسانهها هم در این مسیر بسیار مهم هستند. جامعه ما دو مشکل دارد؛ الگوهای اشتباه و افرادی که تریبون دارند. اگر منِ پیروز قربانی هیچ چیزی برای عرضه ندارم، من را بایکوت کنید. ما نمیتوانیم سر فوتبال منت بگذاریم. همه ما فوتبالیستها از فوتبال استفاده کردهایم و فوتبال به ما بدهکار نیست، بلکه ما به فوتبال بدهکاریم. من به استقلال بدهکارم و هر چیزی که دارم از استقلال است. اگر چیزی برای ارائه ندارید، صحبت نکنید که سطح جامعه ما بالا برود و آینده بهتری رقم بزنیم. الان باز هم چهار نفر میآیند و فحش میدهند اما از همینجا به دوستان میگویم اصلا برای من مهم نیست و حرف درست را میگویم. دلم میسوزد که برخی نمیفهمند منظور من و امثال من چیست.