یک‌شنبه 4 آذر 1403

روزنامچه فجر 8: «بدون قرار قبلی»؛ فیلمی برای مقام پدر

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
روزنامچه فجر 8: «بدون قرار قبلی»؛ فیلمی برای مقام پدر

بعد از ساخت چهار فیلم، این نخستین ساخته بهروز شعیبی که به واقعیت نزدیک شده است. غم و غربت عجیبی در فیلم هست؛ حکایتِ از دست رفتن فرهنگ ایرانی اسلامی‌مان و مخصوصاً معماری که قابل بازگشت هم نیست.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - هشتمین روز، مخصوص به صابر ابر بود. چرا که در هر دو فیلم امروز، بازی داشت. فیلم‌های نمایش یافته، از دو جهت شباهت دارند: بیمار بودن یکی از شخصیت‌های اصلی و مسئله مهاجرت.

فیلم‌های نمایش‌یافته در روز هشتم در سالن اصحاب رسانه (برج میلاد) عبارتند از:

بی‌رؤیا / آرین وزیر دفتری

بدون قرار قبلی / بهروز شعیبی

 درام روانشناختی

 بی‌رؤیا / آرین وزیر دفتری / * (ضعیف)

 خلاصه داستان رسمی فیلم: رؤیا (طناز طباطبایی) و بابک (صابر ابر) زوجی جوان هستند که قصد مهاجرت از ایران را دارند. دو هفته پیش از مهاجرت، رؤیا با دختری بی‌نام و نشان (شادی کرم‌رودی) مواجه می‌شود. حضور دختر در زندگی آنها، به اتفاقاتی عجیب منجر شده، به تدریج هویت رؤیا دچار دگرگونی می‌شود.

نام آرین وزیر دفتری، با دو فیلم کوتاه در جشنواره‌های داخلی و خارجی بر سر زبان‌ها افتاد. حالا او با فیلمنامه‌ای از خودش، نخستین تجربه سینمایی‌اش را به ثمر رسانده است. این فیلم نخستین تجربه تهیه کنندگی هومن سیدی نیز محسوب می‌شود (با همراهیِ سعید سعدی). شادی کرم‌رودی همسر کارگردان که بازی در سینما را با فیلم ماهی و گربه (1392) آغاز کرد، یکی از سه نقش اصلی را بازی کرده است. کرم‌رودی امسال با کارگردانی فیلم کوتاه «هرگز، گاهی، همیشه» در بخش مسابقه فیلم‌های کوتاه حضور دارد.

جناب کارگردان، علاقمند است که فیلمش را در ژانر معمایی معرفی کند. شاید برای اینکه ماجرای فیلمش لو نرود. ما نیز به تصمیم او احترام می‌گذاریم اما خاطر نشان می‌کنیم که فیلم بی‌رؤیا در ژانر «سایکو درام» ساخته شده، چیزی در مقوله بچه رزماری / رومن پولانسکی (1968). بیش از این نمی‌توان از قصه فیلم گفت.

نمی‌دانم قصد جناب وزیر دفتری از ساخت این فیلم چه بوده است. اما او اطلاعات غلط به مخاطب می‌دهد. بیماری خاصی که او در فیلمش مطرح می‌کند و در کپشن پایان فیلم برایش توضیح می‌آورد، عملاً چیزی نیست که در فیلم تصویر شده. فیلم جن‌گیر / ویلیا فریدکین (1973) به واقعیت نزدیک‌تر است تا فیلم جناب وزیر دفتری.

در سینمای ایران برای این موضوع، فیلم روانی / داریوش فرهنگ (1376) با بازی نیکی کریمی ساخته شد که تا حد قابل قبولی، به واقعیت نزدیک شده است. جابر قاسمعلی نویسنده روانی در مقدمه چاپ همین فیلمنامه، سخنی به این مضمون دارد که نمونه‌ای مشابه با این ماجرا در اطرافیانش رخ داده و او با تحقیق و مداقه توانسته این فیلمنامه را بنویسد.

کارگردانی وزیر دفتری، خوب است اما فیلمنامه و طراحی داستان، نمره قبولی نمی‌گیرند. بنده دو فیلم کوتاه ایشان را ندیده‌ام. اما از نخستین سینمایی‌اش معلوم است که چنته ایده‌هایش، خالی است. نباید به هر قیمتی، فیلم ساخت. بنده در جناح مخاطبانی هستم که پول و عمرشان با تماشای این فیلم، به هدر می‌رود. ایشان بهتر است که فیلمنامه‌های دیگران را بسازد و دست به قلم نبرد.

مهاجرت معکوس

بدون قرار قبلی / بهروز شعیبی / *** (خوب)

خلاصه داستان: یاسمین لطفی (پگاه آهنگرانی) بعد از سی سال، با فوت پدرش به ایران می‌آید و به جست‌وجو در تاریخ گذشته‌اش می‌پردازد.

بدون قرار قبلی، پنجمین ساخته سینمایی بهروز شعیبی، کارگردان متولد مشهد مقدس است. فیلم در واقع، اقتباسی است از داستان «مشهد» نوشته مصطفی مستور که در مجموعه داستان «بهترین شکل ممکن» به چاپ رسیده است. این فیلم، نخستین تجربه تهیه کنندگی محمود بابایی نیز محسوب می‌شود. بازیگر اصلی فیلم، پگاه آهنگرانی است. نقش‌های دیگر متعلق به الهام کردا، صابر ابر، مصطفی زمانی و امین میری است.

80% از هزینه فیلم توسط بنیاد فارابی تأمین شده است. به نظرم نخستین هزینه‌کرد صحیح بنیاد فارابی در جشنواره امسال بوده است، (و در مرتبه بعد برای فیلم شادروان). بقیه هزینه‌کردها هدر دادن بیت المال بوده است. از قبیل: لایه‌های دروغ، دسته دختران، نگهبان شب و حتی بیرو.

فیلمنامه را فرهاد توحیدی و مهدی تراب‌بیگی نوشته‌اند و از سید مهدی شجاعی هم در این بخش، تشکر شده است. فیلم، ماجرای یاسمین (پگاه آهنگرانی) است که بعد از جدایی والدین، به همراه مادر در آلمان مقیم شده. و حالا او به سبب دفن پدرش به ایران بازمی‌گردد؛ پدری معمار، که سی سال اخیر را منتظر بازگشت فرزندش بوده و ارثیه‌ای عجیب برای او گذاشته است؛ قبری 108 ساله در صحن عتیق رضوی.

بدون قرار قبلی در ابتدای امر، مانند ده‌ها فیلم مشابه، به نظر می‌رسد که با بازگشت از خارجه شروع می‌شوند. شاید به همین سبب است که بهروز شعیبی رنج سفر به آلمان را بر خود هموار کرد و چند سکانس ابتدایی را در برلین فیلمبرداری نمود تا ضمن متفاوت بودن، بر هویت پزشکی یاسمین و غرابت او با فرهنگ ایران تأکید کرده باشد.

اعتراف می‌کنم که تازه به سینمای بهروز شعیبی بعد از پنجمین فیلمش علاقمند شدم. به نظرم، این نخستین ساخته اوست که به واقعیت نزدیک شده است. غم و غربت عجیبی در فیلم هست؛ حکایتِ از دست رفتن فرهنگ ایران اسلامی‌مان و مخصوصاً معماری که قابل بازگشت هم نیست.

یکی از چیزهایی که قدر فیلم را در نظرم بنده بالا برد، وجود پدری است که در واقع وجود ندارد، اما سایه زیبایش بر همه‌چیز سنگینی می‌کند. مدت‌ها بود که فیلمی در فضیلت پدر ندیده بودم. در زمانه سیطره فمینیسم بر سینما و جامعه، فیلم ساختن در مدح پدر همچون شنا کردن بر خلاف آب است. یکی از لحظات زیبای فیلم، آنجا است که لپ‌تاپ پدر به دست یاسمین می‌رسد و او با باز کردن آن، متوجه می‌شود رفیق ایرانی او که دو سال اخیر را با او چت می‌کرده، کسی نبوده جز پدرش.

الکس (حامی ترابی)، پسر پنج ساله یاسمین، به بیماری اوتیسم مبتلا است و حرف نمی‌زد. اما او با آمدن به ایران، رو به بهبودی می‌گذارد. و چه کسی است که در حرم امام رئوف حالش خوب نشود؟ بازیگر خردسال، به زیبایی این نقش را بازی کرده است. این تغییر، با تغییراتی که در مادر رخ می‌دهد، همراه است.

موسیقی سنتی فیلم و آواز محمد معتمدی در القای فرهنگ و عناصر سنتی ایرانی به مخاطب نقش مهمی دارد. مخصوصاً که امین میری به عنوان شوهر الهام کردا در فیلم، تار هم می‌نوازد و گوئیا که اعماق روح ما را می‌کا. د. یاسمین در فیلم، چند نوبت، بازگشت خود به برلین را به عقب می‌اندازد. شاید که فیلمساز این تمهید را برای القای مهاجرت معکوس چیده باشد.

تیتراژ پایانی فیلم نیز غافلگیر کننده است. همراه با تصاویر سوپر هشت از پنج سالگی یاسمین در ایران، آواز جناب معتمدی به گوش می‌رسد و مخاطبی که دوست ندارد سالن را ترک کند تا تیتراژ به پایان برسد.

**امیر اهوارکی

روزنامچه فجر 8: «بدون قرار قبلی»؛ فیلمی برای مقام پدر 2
روزنامچه فجر 8: «بدون قرار قبلی»؛ فیلمی برای مقام پدر 3
روزنامچه فجر 8: «بدون قرار قبلی»؛ فیلمی برای مقام پدر 4
روزنامچه فجر 8: «بدون قرار قبلی»؛ فیلمی برای مقام پدر 5
روزنامچه فجر 8: «بدون قرار قبلی»؛ فیلمی برای مقام پدر 6