روزی که آزادگی متولد شد
دکتر سعید نیاکوثری / ... و باز تقویم ها لبریز عطر سرخ آزادگی میشود و دیدگان تاریخ بر طلوع خورشید عشق روشن میشود... عجب رستاخیزی است سوم شعبان... اقامه نور... آزادی زاده میشود و آزادگی میروید بر بلندای درفش انسانیت و قامت خضوع به تکریم پیش صلابت رادمردی که لبهای تشنه اش پر چون سحاب رحمت باران مهر می تراوید بر تفتیده صحرای زخمی از مغیلان و ترک خورده دوران.... سوم شعبان است... اما هوای دل عحب کربلایی شده... گویی مدینه، شهر آشنایی که هاجران ایمان را در کوچه های سخاوت میهمان کرده بود و نخلهای سبز و قامت کشیده اش سر به فراز آسمان تکبیرهای توحید را زمزمه می کردند و تمام دهلیزهای ارادت را به خانه ساده پیامبر و منتهی الیه نگاهشان را به افق دیدگان علی ختم می کردند و اینک هلهله میلاد فرزند زهرا، مصباح الهدی و السفینه النجاه.... صفحه صفحه دوران.. نسل به نسل تاریخ ادیان... از گلستان ابراهیم تا طور موسی از مسیحای مهر تا طلوع محمد (ص) و اکنون صف به صف فرشتگان خدا همه به درود آمده اند و به تحیت روی ادب به زمین خضوع دوخته اند...