پنج‌شنبه 16 مرداد 1404

نسبت مفهومی «امت» و «ملت» در منظومه‌ی قرآن کریم

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
نسبت مفهومی «امت» و «ملت» در منظومه‌ی قرآن کریم

از دیرباز، دشمنانِ استراتژیک جهان اسلام پروژه‌ی تفکیک و ایجادِ شکاف میانِ «امت» و «ملت» را در دستور کارِخود قرار داده‌اند. این راهبرد، با هدفِ تضعیفِ درونیِ امتِ اسلامی و از میان بردنِ انسجامِ آن پیگیری شده است.

- اخبار ویژه نامه‌ها -

خبرگزاری تسنیم علی صالحی؛ در منظومه‌ی معرفتی قرآن کریم، دو مفهوم محوری «امت» و «ملت»، به مثابه دو ساحت بنیادین از هویت جمعی بشری، واجد اهمیت وجودی و کارکردی بسزایی هستند. واکاوی دقیق این مفاهیم، به‌ویژه در بسترِ پویایی‌های ژئوپلیتیکی و تحولات راهبردی جمهوری اسلامی ایران و منطقه، امری اجتناب‌ناپذیر است؛ چه آنکه هرگونه سوءفهم یا گسست نظری و عملی میان این دو ساحت، زمینه‌ساز تضعیفِ انسجام درونی و گشوده شدن باب نفوذ برای جریان‌های معارض خواهد بود.

در گفتمان قرآنی، «امت» به پیوندی ایمانی و وحدتِ توحیدی فراتر از مرزهایِ مادی و اعتباری بشری اشاره دارد. این مفهوم، جامعه‌ای فرادینی و فراملی را ترسیم می‌کند که تحتِ هدایتِ وحیانی و در مسیرِ رسالت انبیاء، به مثابه یک کلیت اخلاقی و سیاسیِ غایت‌مند، قوام می‌یابد. انسجام «امت» نه بر بنیانِ شاخصه‌های قوم‌نگارانه، زبانی یا جغرافیایی، بلکه بر محور دین، رسالت، شریعت و توحید استوار است. این معنا در آیاتی چون «وَکَذَلِکَ جَعَلنَاکُم أُمَهً وَسَطًا» (بقره: 143) تبلور می‌یابد؛ آیه‌ای که «امت اسلامی» را به مثابه یک واحد اخلاقی و سیاسی متعادل و واسط، مکلف به ایفای نقش تمدنی و شهادت بر بشریت می‌نماید.

در مقابل، مفهوم «ملت» در ادبیاتِ قرآنی، عمدتاً به میراث دینی انبیای سلف و پیروان ایشان ناظر است؛ اما در سیر تحولِ معنایی و در گفتمان معاصر، به مثابه هویت ملی، فرهنگی و تاریخی یک جامعه‌ی خاص، صورت‌بندی شده است. «ملت» را می‌توان به مثابه یک ماتریس از تعلقات تاریخی، سرزمینی، زبانی و تمدنی دانست که در بستر زمان، تکوین یافته و عهده‌دار صیانت از ساختار اجتماعی و نظم سیاسی یک جامعه است.

از دیرباز، دشمنان استراتژیک جهان اسلام، با درک عمیق از این دوگانه‌ی هویتی، پروژه‌ی تفکیک و ایجاد شکاف میان «امت» و «ملت» را در دستور کار خود قرار داده‌اند. این راهبرد، با هدفِ تضعیفِ درونیِ امتِ اسلامی و از میان بردن انسجامِ آن پیگیری شده است. طرح‌هایی نظیر ناسیونالیسم افراطی یا حتی قوم‌گرایی مذهبی، جملگی تلاش‌هایی بوده‌اند برای جایگزینی «ملت» به جای «امت» یا بالعکس، که در نهایت به تجزیه‌ی جوامع اسلامی و زوال قدرت هم‌افزای آن‌ها منجر گشته است.

جمهوری اسلامی ایران، از بدو تأسیس خود در سال 1357 شمسی، با الهام از آموزه‌هایِ بنیادینِ قرآن کریم، الگویی نوین از تلفیقِ «امت» و «ملت» را بنیان نهاد. این الگو، ملتِ ایران را قادر ساخت تا ضمنِ حفظِ هویت تاریخی، تمدنی و فرهنگی متمایز خود، در چارچوب «امت اسلامی» ایفای نقش کند. این تجربه‌ی موفق، نه تنها در مرزهای ملی محصور نماند، بلکه به یک نیروی محرک، الهام‌بخش جبهه‌ی مقاومت در سطح منطقه و عموم امت اسلامی تبدیل شد. در این بستر، گفتمان ولایت فقیه و نظریه‌ی مردم‌سالاری دینی، به مثابه ترجمان نظری این تلفیق استراتژیک عمل کرده‌اند؛ رویکردی که در آن، «امت» و «ملت»، به جای تعارض، به هم‌افزایی و تکامل متقابل می‌رسند.

این حقیقت راهبردی، در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب به وضوح تبلور یافته است. ایشان چنین می‌فرمایند:«شکوه پایداری معجزه‌آسای ملت ایران در اتحاد و استحکام روحی و عزم راسخ آنان بر ایستادگیِ یکپارچه در میدان به ظهور رسید. ایران اسلامی در این حادثه یک بار دیگر استواری بنیان خود را نشان داد. دشمنان ایران آهن سرد می‌کوبند. ایران اسلامی به توفیق الهی روز به روز قوی‌تر خواهد شد باذن الله... مهم آن است که ما از این حقیقت، و از تکلیفی که از سوی آن بر دوش ماست غفلت نکنیم. حفظ اتحاد ملی وظیفه‌ی یکایک ما است».

این بیانات، در حقیقت، تأکیدِ مجددی است بر این واقعیت راهبردی که ملتِ ایران، به مثابهِ یک کیانِ ملی با هویتی تاریخی مستقل، در بطنِ «امت اسلامی»، ستونِ فقرات مقاومت و پایداری در برابر نظم سلطه محسوب می‌شود. دشمن، با سرمایه‌گذاری بر شکاف‌های قومیتی، زبانی، مذهبی و فرهنگی، در صدد ایجاد تضاد و تقابل میان ساحت ملی و «امت اسلامی» در ایران است. اما الگوی مقاومت اسلامی و پایداری ملت ایران، به وضوح، بی‌اثر بودن این پروژه و امکانِ خنثی‌سازی آن را به اثبات رسانده است.

از این منظر، جمهوری اسلامی ایران نه تنها مکلف به حفظ و تعمیقِ این نسبتِ دوگانه است، بلکه وظیفه دارد الگوی «تلفیق امت و ملت» را به مثابه یک مدل معرفتی و عملی، به عموم امت اسلامی عرضه نماید؛ مدلی که در آن ملت‌ها، ضمن صیانت از هویت مستقلِ خویش، در یک پیوند ایمانی تمدنیِ فراگیرتر، در برابر ساختارهای سلطه‌ی جهانی، پایداری می‌ورزند.

حاصل آن که، در هندسه‌ی تمدنیِ اسلام، «امت» و «ملت» نه متقابل، بلکه متکامل‌اند. شکافی که دشمنان در پی ایجاد آن هستند، در واقع فرصتی است برای بازآفرینی وحدتِ اسلامی، با اتکا بر عقلانیت قرآنی، تجربه‌ی تاریخی انقلاب اسلامی و الزامات جهان معاصر.