دکه روزنامه‌فروشی منطقه چهاردانگه که چیزی جز سیگار و خوراکی نداشت، فقط توانست بخشی از حرف و حدیث‌های پر از ترس و ارعاب را در خود جای دهد. حرف و حدیث‌هایی که ناشی از انتشار تصاویر یک سرقت مسلحانه عجیب بود.

3 سارق که برای سرقت از مخزن آب شرکت آبفای پاکدشت وارد ساختمان شده و نگهبان را به قتل رسانده بودند در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند.

3 سارق که برای سرقت از مخزن آب شرکت آبفای پاکدشت وارد ساختمان شده و نگهبان را با شلیک گلوله به قتل رسانده بودند در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند.

دکه روزنامه‌فروشی منطقه چهاردانگه که چیزی جز سیگار و خوراکی نداشت، فقط توانست بخشی از حرف و حدیث‌های پر از ترس و ارعاب را در خود جای دهد. حرف و حدیث‌هایی که ناشی از انتشار تصاویر یک سرقت مسلحانه عجیب بود.

فرمانده انتظامی ایرانشهر گفت: شرور و سارق مسلحی که با تیراندازی به سمت مردم و با سرقت های زنجیره ای باعث رعب و وحشت شهروندان ایرانشهری شده بود، دستگیر شد.

فرمانده انتظامی شهرستان ایرانشهر گفت: شرور و سارق مسلحی که با تیراندازی سمت مردم و با سرقت‌های زنجیره‌ای باعث رعب و وحشت شهروندان ایرانشهری شده بود، دستگیر شد.

اقتصادنیوز: ویدئویی از سرقت عجیب فردی که از یک جواهرفروشی با دستان خالی توانست در شلوغی دزدی کند را ملاحظه کنید.

روزنامه نگار خوزستانی در اردیبهشت سالجاری بدلیل اختلاف شخصی در شهرستان "ایذه" از توابع استان خوزستان توسط 2 سارق مسلح به قتل رسیده بود.

2 قاتل فراری که یک روزنامه‌نگار خوزستانی را در شهرستان ایذه به قتل رسانده بودند، در اصفهان دستگیر شدند.

روزنامه‌نگار خوزستانی در اردیبهشت‌ماه 1402 به دلیل اختلاف شخصی در شهرستان ایذه توسط 2 سارق مسلح به قتل رسیده بود.

2 قاتل فراری که یک روزنامه‌نگار خوزستانی را در شهرستان ایذه به قتل رسانده بودند، در اصفهان دستگیر شدند.

نسرین در حالی که اشک می‌ریخت گفت: راستش با اینکه من و شهرام گاهی باهم از زائرسرا‌ها در مشهد سرقت می‌کردیم و از همه کار‌های همدیگر خبر داشتیم، اما آن شب نتوانستم حرف‌های او را باور کنم و تا صبح به خیال اینکه به من خیانت کرده است، خوابم نبرد تا اینکه صبح، من را به محلی برد که خانم معلم را کشته بود.

ایران نوشت: زن جوان با قدم‌های لرزان و چشمانی نگران به سمت اتاق افسر پرونده رفت؛ به چند قدمی اتاق که رسید مکثی کرد. انگار مردد شده بود، ناخودآگاه به عقب برگشت؛ می‌خواست اداره پلیس را ترک کند. با خودش فکر کرد بهتر است برگردد وهمچنان به سکوت 6 ماهه‌اش ادامه دهد، اما باز پشیمان شد.

زن جوان با قدم‌های لرزان و چشمانی نگران به سمت اتاق افسر پرونده رفت؛ به چند قدمی اتاق که رسید مکثی کرد. انگار مردد شده بود، ناخودآگاه به عقب برگشت؛ می‌خواست اداره پلیس را ترک کند

زن جوان با قدم‌های لرزان و چشمانی نگران در اداره پلیس راز جنایت شومی را که مدت‌ها در دل نگه داشته بود فاش کرد.

4 طلبه روسی در قزوین مورد سرقت سارقان قرار گرفتند و بخشی از دلارهایشان به یغما رفت.