سهم دانشآموزان مدارس دولتی از «برترینهای کنکوری» آب رفت / زنگ خطر تشدید ناعدالتی آموزشی
موضوع عدالت آموزشی و کیفیت مدارس دولتی، دغدغه تازهای نیست؛ هرساله برنامههایی به منظور ارتقای کیفیت مدارس دولتی با نیم نگاهی به اسناد بالادستی طراحی و اجرا میشود، اما نمود عینی ملموسی نمییابد و نمیتوان طعم کیفیت آموزش را در همه مدارس دولتی چشید.
به گزارش ایسنا، نتایج امتحانات نهایی و اعلام وضعیت تحصیلی نفرات برتر کنکور سراسری از جمله مصادیقی است که میتواند فاصله میان دانشآموزان محصل در مدارس دولتی با دیگر مدارس خاص را به خوبی به نمایش بگذارد. از چندسال گذشته که سهم دانشآموزان مدارس خاص در گردونه برترینهای «کنکور سراسری» به طور مشهودی افزایش یافت، زنگ خطر تشدید ناعدالتی آموزشی نیز به صدا درآمد.
براساس اطلاعات منتشر شده در رسانهها مبنی بر وضعیت تحصیلی نفرات برتر کنکور، «از مجموع 40 داوطلبی که از سوی سازمان سنجش بهعنوان برترینها معرفیشدهاند 29 داوطلب در مدارس سمپاد، 9 داوطلب در مدارس غیردولتی، یک دانشآموز در مدرسه دولتی و یک دانشآموز در دبیرستان نمونه دولتی تحصیل کردهاند.»
هرچند دور از ذهن نیست که نفرات اول کنکور سراسری در هر کدام از رشتهها، نخبگان دانشآموزی باشند و نتوان با اتکای صرف به نتایج کنکور، تحلیلی همه جانبه از وضعیت آموزشی کشور به دست آورد اما عواملی چون طبقاتی شدن آموزش، تولید نابرابریهای اجتماعی و دور شدن از عدالت آموزشی را نیز نمیتوان در بروز چنین نتایجی بیاثر و کمرنگ دانست، آن هم در شرایطی که هرساله بر آمار نفرات برتر کنکوری برآمده از دل مدارس سمپادی و غیردولتی افزوده میشود.
دست خالی مدارس دولتی در رقابتهای کنکوری
همه ساله شماری از نخبگان دانشآموزی به مدارس تیزهوشان میروند و برخی دیگر که وارد این رقابت نمیشوند رهسپار مدارس غیردولتی خاص میشوند؛ خانوادهها برای آنها هزینه کرده و نتیجه میگیرند، اما دانشآموزان مدارس عادی دولتی از این گردونه باز میمانند.
در این میان، گروهی از کارشناسان و سیاستگذاران حوزه آموزش معتقدند رشد بیش از حد و بدون برنامه مدارس غیردولتی، حرکت به سوی طبقاتی شدن آموزش و پرورش، نمودی از بیعدالتی آموزشی در توزیع غیرنرمال نفرات برتر کنکور است و گروهی دیگر معتقدند بی کیفیتی آموزش در مدارس دولتی را نباید به حساب رشد مدارس غیردولتی گذاشت بلکه باید فکری جدی به حال کیفیت آموزش در مدارس دولتی کرد.
اگر فتیله مدارس غیر دولتی پایین کشیده شود، به مدارس دولتی کمک میشود؟
در همین راستا، احمد محمودزاده، رئیس سازمان مدارس غیردولتی پیرامون رتبههای برتر دانش آموزانِ مدارس غیردولتی در کنکور سراسری گفت: رتبههای المپیاد و کنکور را بررسی کنید، مدارس غیر دولتی به اندازه سهم خود حضور دارند، باید هم به منظر کیفی و هم کمی توجه کرد. چنین رقابت هایی به ارتقای شاخصهای آموزشی و پرورشی کمک می کند. اینگونه تصور نکنید اگر فتیله مدارس غیر دولتی پایین کشیده شود، به مدارس دولتی کمک میشود.
وی تاکید کرد که تقابل میان مدارس دولتی و غیر دولتی باعث افزایش کیفیت مدارس دولتی نمیشود.
به همین بهانه، حجتالله بنیادی، استاد دانشگاه فرهنگیان، کارشناس و پژوهشگر حوزه آموزشوپرورش در گفتوگویی، به تبیین عوامل بی کیفیتی در مدارس دولتی و مصادیق روشنی از عدم برقراری عدالت آموزشی در کشور پرداخت و اظهارکرد: یک علت چنین رخدادی را میتوان در این جست که نظام آموزشی ما ناعادلانه است و فرصتهای برابری را برای دانشآموزان به صورت نسبی مهیا نکردهایم.
وی افزود: علت دوم اینکه کنکوری و شیوه پذیرش دانشجوی ما در کشور، شیوه صحیحی نیست؛ چه آن کنکوری که تاکنون برگزار میشده و چه مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی که با اجرای آن همان استرسها، نگرانیها از ناعدالتی و تضییع حقوق استمرار خواهد داشت.
«معلم»، اصلیترین مولفه کیفیت آموزشی
این استاد دانشگاه فرهنگیان اصلیترین مولفه کیفیت آموزشی را «معلم» دانست و گفت: ببینید نظام آموزشی ما در خصوص تامین معلم چگونه عمل میکند؛ تامین عادلانه معلم بسیار مهم و یکی از شاخصهای عدالت آموزشی، دسترسی به معلم است. نرخ پوشش تحصیلی ما عدد قابل قبولی است، اما از لحاظ کیفیت و دسترسی به تحصیلِ باکیفیت دچار چالشهای بسیاری هستیم. کلاسهای درسی در کشور داریم که نسبت دانشآموز به معلم در آنها 52 به یک است. در عین حال استانهایی داریم که این نسبت 17 به یک است.
بنیادی ادامه داد: در کلاس درس 45 دقیقهای که 52 دانشآموز دارد، هر دانش آموز نهایتا 50 ثانیه فرصت تعامل و گفتوگوی اختصاصی با معلم را پیدا میکند و در کلاس 17 نفره ای، هر دانشآموز حدود سه دقیقه فرصت دارد تا به صورت اختصاصی با معلم گفتوگو کند. یک اختلاف سه برابری وجود دارد و این ناعدالتی آموزشی در مدارس دولتی است.
وی با طرح این پرسش که آیا معلمانی که استخدام میشوند از حیث شایستگیها و دورههایی که گذراندهاند یکسان هستند؟ اظهار کرد: چند گروه معلم داریم؛ نخست معلمان پذیرفته شده از طریق کنکور سراسری که چهارسال درس میخوانند و در واقع یک دوره خاص معلمی چهارساله میبینند؛ ضمن آنکه قبل از ورود به دانشگاه مراحل مصاحبه و گزینش را طی کردهاند. گروه دوم، مهارت آموزان ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان هستند که لیسانس گرفته و در پی شغل مناسب، در آزمون استخدامی شرکت کردهاند. اینها باید یک سال دوره معلمی ببینند اما در عمل این دورهها کمتر از یکسال به اتمام میرسند.
این کارشناس آموزش و پرورش ادامه داد: گروه سوم، سرباز معلمان هستند که آمدهاند خدمت سربازیشان را بگذارند و هدفشان معلمی نیست. گروه چهارم معلمان خرید خدمات هستند که نه تکلیف بیمهشان مشخص است و نه دوره دیدهاند، بلکه موسساتی آنها را به کار گرفتهاند. گروه پنجم آموزشیاران نهضت سوادآموزی و مربیان پیشدبستانی بودند که وارد آموزش و پرورش شدند. حال آیا توانمندی، انگیزه و شایستگی معلمان فوق با همدیگر یکسان است؟.
بنیادی تاکید کرد که بنابراین نظام آموزشی ما در تامین معلم که اصلیترین مولفه کیفیت، قبولی دانش آموزان در دروس مختلف و کسب معدل خوب است، کاملا ناعادلانه عمل میکند.
وی با بیان اینکه معلم خرید خدماتی با دریافتی سه تا چهار میلیون تومانی با معلم رسمی با کف دریافتی هفت میلیون تومانی از حیث انگیزه کاری نیز با یکدیگر یکسان نیستند عنوان کرد: باید مجدد متذکر شوم که نظام آموزشی ما از حیث امکانات، ناعادلانه است.
ناکارآمدی نظام استعدادسنجی و هدایت تحصیلی
این استاد دانشگاه فرهنگیان افزود: از آن سو، چالشهایی در سنجش و پذیرش دانشجویان و مهمتر از آن، هدایت تحصیلی دانش آموزان داریم. در روند سنجش و پذیرش دانشجو، لازم است علایق، توانمندیها، استعدادها و شایستگیهای دانش آموزان از اول ابتدایی به تدریج شناسایی و در پروندهای به ثبت برسد. در این صورت دانش آموز هنگام ورود به پایه دهم میداند که باید در چه مسیری ادامه دهد.
بنیادی با اشاره به اینکه نظام استعدادسنجی و هدایت تحصیلی ما به درستی عمل نمیکند و شناخت جامعی از دانشآموزان نداریم عنوان کرد: سندتحول بنیادین آموزش و پرورش در راهکار (1 2 -3) بر «طراحی و استقرار نظام جامع هدایت تحصیلی و استعدادیابی به منظور هدایت دانش آموزان به سوی رشته و حرَف و مهارتهای مورد نیاز حال و آینده کشور متناسب با استعدادها، علاقه مندی و تواناییهای آنان» تأکید دارد، اظهار کرد: راهبردهای ملی نقشه جامع علمی کشور نیز «ارتقای نظام مشاوره و استعدادیابی و هدایت تحصیلی کشور» و «طراحی و استقرار نظام جامع مشاوره، استعدادیابی و هدایت به منظور هدایت دانش آموزان و دانشجویان به سوی رشتههای علمی متناسب با اولویتهای کشور براساس استعداد و علاقهمندی و تواناییهای آنها و اولویتهای کشور» را مورد تأکید قرار داده است.
وی اضافه کرد: نظام آموزشی ما عمده دانشآموزان را به سمت کنکور هدایت میکند و این، در حالی اتفاق میافتد که نگاه جامعی به سوابق تحصیلی نمیکند. با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی قصد دارند معدل و سوابق تحصیلی را نیز در فرایند سنجش دانشجو، دخیل کنند، اما آیا آموزش و پرورش ما همین امتحانات نهایی فعلی را کاملا ایمن برگزار میکند؟ یا در همین کنکور که حساسیت بسیاری روی آن وجود دارد، بحث تقلب و فروش سوالات حاشیه ساز نشده است؟.
این کارشناس آموزش و پرورش ادامه داد: حالا بحث "معدل" هم اضافه شده و حساسیتها به شکل دیگری افزایش یافته است و امتحانات نهایی را به دروس خاص محدود کردهاند و سنجش و پذیرش دانشجو به کل استعداد و شایستگیهای دانشآموزان معطوف نشدهاست. در چنین شرایطی است که همان رویه قبلی، استمرار میباید و آن توانمندی که بتواند شایسته ترین افراد را برای ادامه تحصیل و خدمت به کشور انتخاب کند به درستی شناسایی و به کار گرفته نمیشود و متاسفانه افرادی انتخاب میشوند که نه همه آنها، اما بخش قابل توجهی پول بیشتر و معلم و مدرسه بهتری داشتهاند و معدل بهتری کسب کردهاند و توانسته اند بهتر تست بزنند.
بنیادی با تاکید بر اینکه باید بتوانیم شایستهترین و لایقترین جوانان را برای ادامه تحصیل انتخاب کنیم تا در آینده خدمات بهتری به مردم ارائه دهند گفت: ما این کار را نمیکنیم بلکه میگوییم هرکس پول بیشتری دارد، به مدرسه بهتری میرود و یا در کلاس کنکور شرکت میکند میتواند بهترین صندلیهای دانشگاهها را از آن خود کند.
جداسازی دانشآموزان از یکدیگر، مصداق دیگر ناعدالتی
وی در بخش دیگری از سخنانش، تنوع مدارس و جداسازی دانشآموزان از یکدیگر را نیز یک مصداق دیگر ناعدالتی و خالی شدن استعدادها از مدارس دولتی و افت کیفیت این مدارس دانست و گفت: ما شماری از دانشآموزان را تحت عنوان تیزهوش جدا کرده و به مدارس خاص میفرستیم که میتواند به کیفیت مدارس دولتی ضربه بزند. از سوی دیگر هوش انواع مختلفی دارد و فقط منحصر به ریاضیات و... نیست. ما به انواع دیگر هوش توجه نمیکنیم.
برخی دلایل موفقیت دانش آموزان سمپادی و غیردولتی در کسب رتبههای برتر کنکور
این استاد دانشگاه فرهنگیان اضافه کرد: خدمات ارائه شده به دانشآموزان از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، پژوهشسراها، اردوگاهها و.... نیز عمدتا در شهرها برگزار و در روستاها ارائه نمیشود.
بنیادی به طور خاص به برخی دلایل موفقیت دانش آموزان سمپادی و غیردولتی در کسب رتبههای برتر کنکور نیز اشاره کرد و گفت: غلبه نگرش کنکور محوری در مدارس غیردولتی، برگزاری کلاسهای کنکور در نوبت دوم مدارس غیردولتی، برگزاری اردوهای خاص چند هفتهای با هدف تقویت مهارتهای تست زنی، تأمین معلمان مجرب از سوی مدارس خاص و غیردولتی و محرومیت بسیاری از شهرستانها از مدارس سمپاد از جمله دلایل توزیع نامتقارن و ناعادلانه محصلان مدارس مختلف در کسب رتبههای برتر کنکوری است.
انتهای پیام