سه اشتباه که هنگام تغییر حوزه کاری باید از آنها اجتناب کنید
شاید به دنبال تجربهای تازه هستید یا شغل فعلیتان دیگر برایتان جذابیتی ندارد یا شاید هم دلتان میخواهد همه چیز را زیرورو کنید. حالا بعد از چند ماه یا شاید چند سال فکر کردن به این موضوع به این نتیجه رسیدهاید که وقت تغییر است. حرکت بزرگی است! اما تا دست به کار نشدهاید، حواستان باشد مرتکب این سه اشتباه نشوید تا فرآیند سادهتری را تجربه کنید.
1- باید از صفر شروع کنید
اگر سالها سخت تلاش کرده و برای جایگاه حرفهای کنونیتان زحمت کشیده باشید، تصور از نو شروع کردن میتواند حسابی ترسناک باشد. اما واقعیت این است که بیشتر تغییرات شغلی آنقدری که به نظر میرسد ریشهای و دراماتیک نیستند.
در واقع 14.5 درصد از افرادی که مسیر شغلیشان را تغییر میدهند این کار را به هوای پیشرفت انجام میدهند نه از صفر شروع کردن. پس قرار نیست همه مهارتهایتان را دور بریزید.
احتمالا جعبه ابزار حرفهای که به مرور زمان جمعآوری کردهاید شاید مهارتهای چند منظوره و قابل انتقالی است که میتوانند فرآیند جابهجایی را برایتان آسانتر کنند. برای شروع میتوانید شرح شغلی خود را مرور و مهارتهای اکتسابیتان را لیست کنید. چه مهارتهایی بینشاخهای هستند؟ کدام ها در نقش کاملا متفاوتی به کار میآیند؟ وقتی بفهمید چقدر از مهارتهایتان را میتوانید با خودتان ببرید شگفتزده میشوید. به عنوان مثال فرض کنید متخصصی در حوزه خدمات مشتری هستید و حالا میخواهید مدیر پروژه شوید. خوب به این موقعیت فکر کنید. تجربه شما در برخورد با مشتریان، حل مشکلات و سروکار داشتن با آدمهای متفاوتی از بخش های گوناگون سازمان در نقش جدید، بسیار به کارتان میآید، پس جعبهابزار شغل جدیدتان اصلا آن طور که فکر میکنید خالی نیست و بیش از آنچه که فکرش را میکنید به درد بخور و کار راه انداز است. اگر هم نگران این هستید که همه مهارتهای لازم را ندارید، خودتان را اذیت نکنید. به جای نگرانی و ناامیدی، تمرکزتان را روی توسعه مهارتهای جانبی بگذارید؛ مهارتهایی که براساس دانش پایه شما به دست میآیند و یادگیری مهارتهای کاملا جدید را برایتان سادهتر میکنند. به عنوان نمونه طراحی گرافیک خیلی از طراحی وب دور نیست. طراح گرافیک به راحتی میتواند توجهش به جزئیات و درکش از نحوه تاثیرگذاری عناصر بصری بر تجربه کاربر را به حوزه وبسایتها منتقل کند و به سرعت با اطمینان بیشتری پا در این عرصه بگذارد.
2- باید به دانشگاه برگردید
عدهای بر این باورند که یک مدرک جدید، حالا چه کارشناسی باشد یا کارشناسی ارشد، خیلی جادویی بلاتکلیفیها و مشکلات شغلیشان را از بین میبرد و آنها را به شغل رویاییشان میرساند. اما متاسفانه همیشه از این خبرها نیست. درست است که اگر قصد داشته باشید وکیل یا پزشک شوید، حتما به مدرک مرتبطش احتیاج خواهید داشت، اما برای خیلی از حوزههای دیگر چنین الزام سفت و سختی وجود ندارد. مثلا اگر تصمیم گرفتهاید که تدریس را رها کنید و وارد حوزه بازاریابی دیجیتال شوید لازم نیست همهچیز را رها کنید و به دانشگاه برگردید تا مدرک بازاریابیتان را بگیرید. برای این مورد استعداد در تولید محتوا و مدیریت پروژهها به همان اندازه لازم و ارزشمند است. در حوزههایی مثل بازاریابی دیجیتال یا مدیریت پروژه، مهارتهای عملی، گواهینامهها و تجربیات مرتبط اغلب از مدرک تحصیلی ارزشمندتر هستند. برای چنین مشاغلی تقویت مهارتهای کاربردی و کسب تجربه عملی شما را سریعتر به اهدافتان میرساند تا کسب مدرک تحصیلی جدید. با این اوصاف، بهترین راه برای کسب تجربه مرتبط بدون نیاز به بازگشتن به دانشگاه چیست؟ کارهای داوطلبانه یا پروژههای جانبی میتوانند مسیر فوقالعادهای برای گسترش تجربه شما باشند. مدیریت شبکههای اجتماعی برای یک برنامه خیریه محلی یا تلاش برای تبلیغ یک رویداد میتواند به شما کمک کند تا هم پرتفوی خود را بسازید و هم شبکه روابط حرفهای خود را گسترش دهید. اگر میخواهید پا در عرصه نویسندگی یا مشاوره بگذارید هم با این روش به خوبی میتوانید استعدادها و توانایی هایتان را به کارفرمایان احتمالی نشان دهید. برای اینکه نشان دهید توانایی لازم را دارید احتیاجی به یک مدرک جدید ندارید.
3- خرابکردن پلهای پشت سر
قابل درک است که ترک یک کار، ترکیبی از هیجان و آرامش را به همراه داشته باشد، اما فراموش نکنید که هرچقدر هم از خدایتان باشد که این اتفاق بیفتد و سر از پا نشناسید، همچنان روابط شما اهمیت زیادی دارند. کارفرمایان آینده برایشان مهم است که شما کار قبلی را چگونه ترک کردهاید و یک سابقه بد، پیدا کردن فرصت خوب بعدی را تبدیل به یک چالش سخت میکند.
دنیای کسبوکار کوچکتر از آن چیزی است که فکر میکنید و هرگز نمیدانید کی و کجا دوباره با همکاری قدیمی مواجه میشوید یا به توصیه او احتیاج پیدا میکنید. به همین دلیل، حفظ روابط دوستانه بسیار مهم است. این کار درها را برای شما باز نگه میدارد و اعتبار بیشتری به شما میدهد. یکی از راههای جلوگیری از خراب کردن پلهای پشت سر و قطع روابط مهم، ترک کار حرفهای است. از تیم خود، مدیران و حتی کارفرمایان احتمالی به خاطر نقشی که در مسیر شما داشتهاند تشکر و قدردانی کنید. توجه داشته باشید که یک برخورد به یادماندنی تاثیر بهسزایی دارد، پس مسوولیتها را به درستی تحویل دهید و به بهترین نحو کار خود را ترک کنید. موفقیت در درازمدت فقط به شغل بعدی شما منوط نمیشود، بلکه به گسترش شبکه روابط حرفهایتان حتی پس از ترک کار وابسته است. ارتباطات شما میتوانند درهای منتهی به مشتریان جدید، مشاغل و مربیان تازه و هرآنچه را که فکرش را بکنید به رویتان باز کنند. اگر حالا زمان بگذارید و این روابط را ایجاد و تقویت کنید، در آینده نتیجهاش را میبینید.
تغییر شغل جهش بزرگی است و طبیعی است که ترکیبی از هیجان و اضطراب را تجربه کنید، اما حواستان باشد که این شانس شما برای کنترل آینده است و با اتخاذ رویکرد صحیح میتواند یکی از بهترین و پربارترین قدمهایی باشد که تاکنون برداشتهاید. متمرکز باشید، فکرشده و استراتژیک عمل کنید و به ارزشهایتان ایمان داشته باشید تا به موفقیت برسید.
منبع: Forbes
--> اخبار مرتبط