چهارشنبه 7 آذر 1403

سگ چگونه به خانه‌های ایرانی راه یافت؟

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
سگ چگونه به خانه‌های ایرانی راه یافت؟

تا چند سال پیش نگاه داشتن حیوانات خانگی مانند سگ در اندرونی خانه‌ها متعارف نبود اما اکنون نگهداری و همنشینی با «پِت» یا همان حیوان خانگی نمودی گسترده دارد.

به گزارش مشرق، تعمق در آموزه‌های اسلامی و ادبیات فارسی شکل گرفته بر اساس تعالیم این دین مبین، نشان می‌دهد که انسان دارای ارج و قربی منحصر به فرد است. بر همین اساس برخی از حیوانات مانند خوک و سگ به دلایل گوناگونی در دین اسلام نجس هستند و زیبنده و برازنده آدمی نیست که با این حیوانات انس بگیرد و بارها در روایات و احادیث نیز آمده است که نگه‌داری از سگ به غیر از سگ شکاری و نگهبان، آن هم به دور از خانه، جایز نیست.

وفاداری سگ سبب شده که توجه انسان را جلب کند و در دنیای امروزی که همواره شاهد بی‌وفایی انسان‌ها به یکدیگر هستیم گروهی برای جبران این خلاء عاطفی به این حیوان ابراز علاقه می‌کنند

در متون ادب فارسی هم مشاهده می‌شود که در جامعه گذشته تنها از روی ترحم به سگی تشنه در بیابان رسیدگی شده یا کسی مقداری از توشه خود را به سگی گرسنه بخشیده است و سگ مادام در بیرون از خانه قرار دارد، اما امروزه برخی تحت تاثیر عوامل گوناگونی این حالت ترحم و رسیدگی به سگ را به ترجیح موانست با سگ بر آدمی تغییر داده‌اند و سگ را به درون خانه برده‌اند، لمس و نوازشش می‌کنند و گاه حتی خویشتن را مسخر آن کرده‌اند.

در این ارتباط «فضل‌الله خداداد» مقاله‌ای با عنوان «دگردیسی نوع نگاه به سگ: از ترحم در گذشته تا تفضل در جامعه امروزی ایران» (1) نوشته است. نویسنده در این مقاله بر آن است جایگاه سگ در جامعه کهن و امروزی را با تمسک به متون فارسی تبیین و سپس دلایل دگرگونی این جایگاه را بازگو کند. در ادامه گزیده‌ای از این پژوهش را می‌خوانیم:

جایگاه سگ نزد مردمان در جامعه گذشته و بازتاب آن در ادبیات

در جامعه گذشته و بازتاب آن در ادبیات فارسی، شاهد قائل بودن به حقوق حیوانات از سوی انسان‌ها هستیم، به گونه‌ای که رعایت نکردن این حقوق، تنبیهات و مجازات‌هایی را به همراه دارد. این احترام به حقوق حیوانات حتی پیش از ورود اسلام به ایران هم در متون ادبی متجلی شده است. برای نمونه در سیاست‌نامه، اثر خواجه نظام‌الملک طوسی از آثار منثور قرن پنجم فارسی، داستانی آمده است که نشان‌دهنده رعایت حقوق حیوانات از سوی پادشاهان ساسانی است.

همچنین براساس آموزه‌های دینی و اسلامی، در فرهنگ مردم گذشته، همه حیوانات دارای حقوقی هستد که آدمی ملزم به رعایت آن است و از حیوان‌آزاری مادام نهی شده است، در خصوص سگ آنچه از متون ادب فارسی برمی‌آید، نشان می‌دهد که سگ در بیرون از خانه نگه‌داری می‌شده و یا در اختیار چوپانان برای نگهبانی از گله بوده است، یا در نزد شکارچیان به تربیت شده بوده است و هیچگاه در درون خانه راه نیافته و کسی آن را نوازش نکرده است. برای نمونه مولانا نقل می‌کند که جایگاه سگ «دم درب خانه» بوده است نه درون خانه.

گفت موسی هین تو دانی رو رسید نطق این دو شود بر تو پدید

گفت باری نطق سگ کو بر در است نطق مرغ خانگی کاهل پر است

در اینجا عبارت «کو بر درست است»، یعنی دم درب خانه نقش نگهبان را دارد و به درون خانه راهی و جایی ندارد.

درباب چهارم ازگلستان سعدی حکایتی آمده است که نشان می‌دهد سگان در بیرون از خانه بوده‌اند و نقش نگهبان را داشته‌اند: «یکی از شعرا پیش امیر دزدان رفت و ثنایی براو بگفت. فرمود تا جامه از او برکنند و از ده به درکنند. مسکین برهنه به سر ما همی رفت. سگان در قفای وی افتادند. خواست تا سنگی بردارد و سگان را دفع کند، در زمین یخ گرفته بود، عاجز شد. گفت: این چه حرامزاده مردمان‌اند، سگ راگشاده‌اند و سنگ را بسته!

در خسرو و شیرین بیتی آمده است که نشان می‌دهد سگ در اختیار انسان بوده اما نه با مقام تفضل و نگاه برترانگارانه آن طور که متاسفانه گروهی امروزه به تقلید از فرهنگ غرب سگ را ارج می‌نهند بلکه به حالت زیر دست و نگهبان:

سگ قصاب را در پهلوی میش جگر باشد و لیک از پهلوی خویش

بر اساس آموزه‌های دینی و اسلامی، در فرهنگ مردم گذشته، همه حیوانات دارای حقوقی هستد که آدمی ملزم به رعایت آن است و از حیوان‌آزاری مادام نهی شده است

تعمق در متون ادب فارسی نشان می‌دهد که سگ اگر چه در اختیار انسان بوده است اما حق و حقوق حیوانی آن در جامعه گذشته رعایت می‌شد و مردمان این حیوان را مورد آزار و اذیت قرار نداده‌اند، بلکه با ترحم و شفقت در جایی که گرفتار و وامانده بود به کمکش نیز شتافته‌اند.

در یکی از ابیات سعدی آمده است:

یکی در بیابان سگی تشنه یافت برون از رمق در حیاتش نیافت

کله دلو کرد آن پسندیده کیش چو حبل اندر آن بست دستار خویش

به خدمت میان بست و بازو گشاد سگ ناتوان را دمی آب داد

خبر داد پیغمبر از حال مرد که داور گناهان از او عفو کرد

از این حکایت بر می‌آید که در جامعه گذشته نگاه به حیوان حیران و ناتوان نگاهی ترحم‌برانگیز و با این قصد بود که او نیز مخلوق خداست اما در هیچ یک از این حکایت‌ها نوازش و بغل کردن سگ مشاهده نشد.

آنگونه که از جامعه‌شناسی ادبیات کهن فارسی برمی‌آید، انسان به انگیزه ثواب و به رسم رعایت حقوق حیوانات بر آن بوده است تا نسبت به حیوانات ظلمی روان ندارد اما برخی انسان‌های امروزی جایگاه رفیعی که خداوند به آنها اختصاص داده را به فراموشی سپرده‌اند و تحت تاثیر عوامل گوناگونی مانند فریب خوردن و در خط فرهنگ غرب قرار گرفتن، مدگرایی و غیره با سگ عجین شده است به تعبیر دیگر برخی انسان‌های امروزی دچار خلط مبحث گشته و ترحم و کمک به حیوانات در جامعه گذشته را جایگزین سگ‌گردانی، نوازش و بردن سگ به خانه خویش نموده‌اند باعث دامن زدن به ایجاد یک فرهنگ نادرست و زشت شده‌اند که در جامعه ایرانی اسلامی صورتی زشت و نابهنجار و خلاف موازین شرعی، اعتقادی و انسانی است.

چطور سگ به درون خانه‌ها راه یافت؟

1- مدگرایی

مدگرایی گاه حالت افراطی به خود می‌گیرد که تا حد بسیاری برآمده از تقلید کورکورانه افراد از فرهنگ غرب و غفلت از خویش است. در نتیجه جهل و ناآگاهی و ضعف ارزش‌های معنوی و تبلیغات وسیع دشمنان و خودباختگی و تقلید کورکورانه از دیگران و یا آلوده شدن به رذایلی چون خودنمایی، فخرفروشی، احساس حقارت و خودکم بینی پیش می‌آید. بنابراین معضل سگ گردانی در جامعه امروز به عنوان یک مد پرستی افراطی صورتی مذموم و ناپسند است که از سوی کشورهای سرمایه‌دار غربی به کشور گسترش می‌یابد و هدف از ترویج آن تضعیف ارزش‌های دینی، هنجارها، الگوهای فرهنگی و در واقع تضعیف اقتصاد، فرهنگ و سلطه فرهنگی بر افراد جامعه است.

2- بی‌هویتی

خانواده‌هایی وجود دارند که فرزندان آنان دارای زندگی و اشتغالاتی هستند و والدین یکی از آنان تنها در گوشه خانه بزرگ و زیبا به سر می‌برند و برای رفع تنهایی سگی پرورش یافته را با خود همدم می‌کنند و او را همچون کودک خود در بغل می‌گیرند

برخی از انسان‌ها به دلیل گم‌گشتگی هویتی و از خود بیگانگی تحت تاثیر فرهنگ غربی به سرگردانی می‌گرایند. قرآن مجید بی‌هویتی را منشا خودفروشی و خودزیانی می‌داند؛ زیرا شخص بی‌هویت در یک داد و ستد، ارزنده‌ترین گوهر و سرمایه خود را به بهای بسیار پایین و ناچیز می‌فروشد پس هم خود را فروخته و هم در این داد و ستد زیان دیده است. گاهی آدمی ارزنده‌ترین گوهر وجود خود یعنی مقام خلیفه اللهی و انسانی را به چیزی کم بها یعنی سگ و همنشینی با سگ تقلیل می‌دهد و از جایگاه رفیع خود با اعمال زشت به پستی می‌گراید. بی‌هویتی و از خود بیگانگی تحت تاثیر عوامل گوناگونی مانند حاکمیت سلطه‌گران و فقر معنوی به وجود می‌آید.

3- کمبود همدم انسانی

وفاداری سگ سبب شده که توجه انسان را جلب کند و در دنیای امروزی که همواره شاهد بی‌وفایی انسان‌ها به یکدیگر هستیم گروهی برای جبران این خلاء عاطفی به این حیوان ابراز علاقه می‌کنند. در عصر جدید که خانواده‌ها با مشکل کار بیش از حد افراد خانه و کم بودن تعداد فرزندان و اعتماد کم اعضای خانواده به یکدیگر مواجه‌اند و به هنگام تنهایی مجالی برای ابراز عواطف و انس با یکدیگر و برای دوران پیری یاوری نمی‌یابند، خانواده‌های ثروتمندی وجود دارند که فرزندان آنان دارای زندگی و اشتغالاتی هستند و والدین یکی از آنان تنها در گوشه خانه بزرگ و زیبا به سر می‌برند و برای رفع تنهایی سگی پرورش یافته را با خود همدم می‌کنند و او را همچون کودک خود در بغل می‌گیرند.

در جامعه امروزی به دلایل گوناگونی از جمله مدگرایی، بیماری‌های روانی، تبعیت از فرهنگ غربی، کمبود معنویات و بی‌هویتی گروهی از انسان‌ها نظر ترحمی دیروزین به سگ بیرون از خانه را به نظری تفضلی تغییر داده‌اند و با بردن سگ به منزل نه تنها جایگاه و ارج انسانی خویش را کاسته‌اند بلکه معضلات شومی نظیر سگ‌گردانی را نیز رقم زده‌اند.

راهکارهای حل این معضل در این است که ابتدا انسان‌های دچار شده به این بحران را باید با اصل و جایگاه انسانی آنها که همان مقام خلیفه‌اللهی آشنا کرد، دومین مقام تبیین غنای فرهنگ ایرانی - اسلامی نزد این افراد و پیوند دوباره آنها با سرچشمه‌های غنی فرهنگی است و سومین راهکار نزدیکی دوباره به معنویات و ارزش‌های دینی است زیرا پیوند و انس با این ارزش‌ها می‌تواند آدمی را از خطا و فراموشی خویشتن‌بری دارد.

پی‌نوشت

1- فضل‌الله خداداد، دگردیسی نوع نگاه به سگ: از ترحم در گذشته تا تفضل در جامعه امروزی ایران، مجله اسلام و علوم اجتماعی، سال 14، شماره 28، پاییز و زمستان 1401: صص155-173.