سیاهبازی با بلکفرایدی
آخرین جمعه نوامبر هر سال روز بلکفرایدی است. سنت تخفیفات از کشورهای غربی چند سالی است که وارد بازار ما، بهویژه فضای آنلاین شده است. آنلاینشاپها به مناسبت این روز، سعی میکنند با ترفندهای مختلف و تخفیفات ویژه، خریداران را جذب خود کنند. اما دو مساله در روز جمعه سیاه خودنمایی میکند و قیمتهای تخفیفخورده در آنلاینشاپها گاهی از فروشگاههای فیزیکی گرانتر است.
وقتی در فروشگاه باز میشود، مردم از خود بیخود میشوند و به داخل فروشگاه هجوم میبرند، چون میدانند سالی یکبار فرصت دارند تا از تخفیفهای ویژه فروشگاه استفاده کنند و گاه تا 90 درصد تخفیف یک جنس را خریداری کنند. این روز، آخرین جمعه نوامبر است و هر سال فروشگاهها این فرصت را به خریداران میدهند تا اجناسشان را به قیمت رویایی بخرند. حالا اما شکل خرید متنوعتر شده است. سوای خریدهای فیزیکی، خریدهای اینترنتی نیز چند صباحی بلکفرایدی یا جمعه سیاه را جدی میگیرند. با این تفاوت که معمولا تخفیفات از یک روز به یک هفته افزایش پیدا کرده است. مثلا آمازون از جمعه پیشخریدهای با تخفیف را در سایت خود بارگذاری کرد.
در ایران نیز فروشگاههای اینترنتی چنین رویهای در پیش گرفتند اما بار اصلی تخفیفات اساسی خود را به روز جمعه یعنی دیروز منتقل کردند. نکته اصلی آنها نیز این بود که تخفیفات روز جمعه تا 90 درصد خواهد بود. مثلا کنسول PS5 به قیمت 51میلیون، به 5میلیون و 100 هزار تومان تنزل کرده بود. این قیمت رویایی خیلیها را بیدار نگه میداشت تا بتوانند راس ساعت 12 شب با سرعت عمل بیشتر این محصول را خریداری کنند اما وقتی ساعت صفر شد، قاعدتا باید تمام لینکها فعال میشدند اما کاربران و خریداران وارد یک بازی جدید شدند. لینکها نه تنها فعال نشدند، بلکه ساعت خرید اجناس در طول نیمهشب تقسیم شد. مثلا تخفیف ساعتی از ساعت یک بامداد تا 2. بعد تخفیف یک سری محصولات دیگر از ساعت 2 تا 3 بامداد. این تخفیفات در طول روز جمعه هم به همین گونه ادامه پیدا کرد.
اما نکته اصلی خرید محصولات تخفیفدار زمانی پدیدار شد که وقتی روی لینک خرید کالا میزدی یا اینکه وارد سایت اصلی ارائهدهنده کالا میشدی و باید به جستوجوی کالای مورد نظر در همان سایت میپرداختی و وقتی آن محصول را پیدا میکردی، دیگر اثری از آن تخفیف رویایی نبود. مثلا تصفیهکن گرین که در کانال 5میلیون تومان قیمت خورده بود، وقتی به سایت سر میزدی، دیگر آن قیمت نبود و قیمت آن در کانال 8میلیون تومان بود. اگر در ترب به قیمت مغازهدارها سر میزدی، قیمت اصلی این مدل در همین محدوده بود و عملا تخفیفی نخورده بود. اما در سایتی که مدعی تخفیف بود، قیمت اصلی را 9میلیون و 490 هزار تومان زده بود و با تخفیف آن را 8میلیون و 600 هزار تومان گذاشته بود.
سر و صدای پیش از ارائه تخفیفات در آنلاینشاپها بهقدری بلند بود که روز موعود پس از دیدن قیمتها خریدار متوجه میشد، های و هوی قبل از آن برای هیچ بوده است. مثلا کنسول بازی پلی استیشن 5مدل اسلیم، با 5 درصد تخفیف از 58میلیون تومان به 54میلیون و 999 هزار تومان کاهش یافته بود که عملا هیچ شوقی در خریدار ایجاد نمیکرد، مضاف بر اینکه در پشت شهرداری قیمت این محصول یک ترابایتی از 49میلیون تومان آغاز میشود.
در مورد محصولات دیگر هم چنین رویههایی شاهد بودهایم. مثلا اسپیکر آمریکایی هارمن کاردن، مدل «Aura Studio4» با 39 درصد تخفیف که به نظر تخفیف وسوسهکنندهای میرسد، از 31میلیون و 567 هزار و 900 تومان به قیمت 19میلیون و 399هزار تومان رسید. اما نکته مهم این است که کف قیمتی این محصول در بازار 18میلیون و 500هزار تومان است. پیشتر مزیت خرید آنلاین این بود که قیمتها پایینتر از فروشگاههای فیزیکی بود اما بهنظر میرسد که داستان عوض شده است.
خطاهای فنی
مشکلات جمعه سیاه فقط مربوط به نحوه قیمتگذاریها نبود. مشکلات فنی هم نمود پیدا کرده بود. مثلا وقتی از اسنپپی وارد برخی فروشگاهها میشدید تا خرید خود را نهایی کنید، با خطاهای متفاوتی روبهرو میشدید. دو خطای رایج، یکی ارور 500 و دیگری ارور 502 بود. خطای 500 به زبان ساده یعنی اینکه مشکل در سرور رخ داده، نه در مرورگر یا اینترنت شما. ارور 502 «Bad Gateway»، یعنی سروری که نقش «دروازه» یا پروکسی دارد، پاسخ نامعتبر یا غیرمنتظرهای دریافت کرده است. به زبان ساده سرور واسطه نمیتواند با سرور اصلی درست ارتباط برقرار کند. یعنی اگر آن سرور بالادستی درست جواب ندهد یا پاسخ خراب باشد، خطای 502 نمایش داده میشود. در اصل، خطای 502، مشکل ارتباط بین دو سرور است. این خطا زمانی رخ میدهد که یا سرور بالادستی خاموش یا از کار افتاده باشد، یا اینکه بار زیادی (Overload) روی سرور باشد یا ناشی از مشکل شبکه یا DNS بین سرور واسطه و سرور اصلی باشد. همچنین بهروزرسانی یا کرش نرمافزاری در سرور بالادستی میتواند موجب نمایش دادن این خطا باشد.
همچنین ارورهای دیگری که در روز جمعه دیده شد، عبارت بود از 504 «Gateawat Timeout»، که یعنی سرور بالادستی دیر جواب داده یا ارتباط قطع یا کند بوده است. همچنین ارور «503 service unavailable» هم در بین ارورهای رایج بود که یعنی سرویس موقتا در دسترس نیست. برخی کاربران نیز میگویند وقتی از هفتخوان مشکلات عبور کردند و توانستند محصول خود را انتخاب و وارد سبد خرید کنند، به محض اینکه وارد سبد خرید خود میشدند، خبری از محصولشان نبود و وقتی مراحل را به عقب برمیگشتند، از زمان تخفیف گذشته بود.
به نظر میرسد مشکلات فنی با افزایش پهنای باند برای این روز بهخصوص میتوانست تا حد زیادی مرتفع شود. همچنین برای خریدهای اینچنینی، سرعت اینترنت شخصی میتواند عامل مهمی در کسب موفقیت باشد و بالا و پایین شدن سرعت، تجربه ناخوشایندی برای شما رقم میزند.
سعید سوزنگر، کارشناس شبکه نیز در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» درباره اختلال سایتها و پلتفرمها در دوران بلکفرایدی توضیح داد: «در بلکفرایدی به دلیل افزایش شدید ترافیک، بسیاری از سایتها دچار اختلال و باگ میشوند. اما علت اصلی فقط زیاد شدن کاربران نیست؛ مساله این است که مدیریت چنین ترافیکی نیازمند زیرساخت قابلگسترش، منابع اضافه و هزینه نسبتا بالاست. دسترسپذیری بالا یک سرویس گرانقیمت محسوب میشود، چون باید تعداد زیادی منابع سختافزاری، پهنای باند و ظرفیت آماده در اختیار داشته باشید تا در لحظه اوج مصرف از آنها استفاده شود. صرفا اضافه کردن چند سرور چند روز قبل از بلکفرایدی مشکل را حل نمیکند، چون مقیاسپذیری باید در همه لایهها وجود داشته باشد؛ از معماری نرمافزار، دیتابیس و ذخیره موقت اطلاعات یا پاسخهای تکراری گرفته تا تقسیمکردن هوشمند حجم درخواستها بین چند سرور، شبکه و امنیت. اگر سیستم از ابتدا برای رشد ناگهانی ترافیک طراحی نشده باشد، حتی داشتن منابع زیاد هم فایدهای ندارد.»
از نظر این کارشناس، برای دستیابی به این سطح از آمادگی، وجود تیمی متشکل از متخصصان مختلف ضروری است. این کار برای همه کسبوکارها ممکن نیست؛ چون هم هزینه بالایی دارد و هم نیازمند تخصصهای گوناگون است. به همین دلیل بسیاری از وبسایتها نمیتوانند فقط برای چند روز اوج مصرف، زیرساختهای خود را تا حد لازم ارتقا دهند و در نتیجه، بروز اختلال در زمانهایی مثل بلکفرایدی کاملا طبیعی و قابل انتظار است. او همچنین مطرح کرد: «در کنار هزینههای بسیار بالایی که شرکتهای بزرگ برای مقیاسپذیری و پایداری زیرساخت خود در روزهای پرترافیکی مثل بلکفرایدی انجام میدهند، کسبوکارهای کوچک توان رقابت در این سطح را ندارند.
شرکتهای بزرگ به دلیل درآمدهای میلیاردی، امکان صرف بودجههای سنگین برای توسعه زیرساخت، افزایش ظرفیت و خرید منابع گرانقیمت را دارند؛ اما برای یک کسبوکار کوچک که قرار است تنها پنج تا 10هزار سفارش اضافی در یک روز دریافت کند، چنین هزینههایی بههیچوجه مقرونبهصرفه نیست. به همین دلیل معمولا این کسبوکارها تنها بخشی از ظرفیت سختافزاری خود را افزایش میدهند و سراغ راهحلهایی میروند که هزینه بسیار کمتری دارند. در نتیجه، احتمال اختلال یا از دسترس خارج شدن سایت برای آنها کاملا طبیعی است.»
به گفته این کارشناس، بررسیها نشان میدهد که برخی توسعهپذیریها تنها در سطح پلتفرم مادر اتفاق افتاده؛ اما پس از انتقال کاربر به سایت فروشگاههای کوچکتر، این کسبوکارها به دلیل نداشتن توان مالی و زیرساختی کافی دچار همان اختلالهای معمول میشوند. او با بیان این مطلب توضیح داد: «از سوی دیگر، ضعفهای زیرساختی اینترنت کشور نیز نقش قابلتوجهی در ایجاد اختلال دارند. وبسایتهایی که در خارج از کشور میزبانی میشوند، به دلیل کمبود و توسعهنیافتگی پهنای باند بینالملل با مشکلات بیشتری مواجه میشوند و زیرساخت لازم برای مدیریت ترافیک حجیم در زمانهای خاص برایشان فراهم نیست.
اما مساله مهمتر این است که حتی وبسایتهای داخلی که روی شبکه ملی میزبانی میشوند نیز از این مشکلات مصون نیستند. یکی از عوامل اصلی افزایش اختلالها، دخالت فیلترینگ در سطح پروتکلهای رمزنگاریشده است. در سالهای اخیر فیلترینگ تنها محدود به ترافیک بینالملل نیست، بلکه ترافیک داخلی نیز در دیتاسنترها رصد، تحلیل و گاه دچار محدودیت میشود. این فرآیند بهصورت مستقیم ظرفیت پاسخدهی همزمان سرورها را کاهش میدهد و باعث افزایش محسوس اختلال در زمانهای پرترافیک میشود.» بنابراین این کارشناس شبکه معتقد است که بخشی از مشکلات مشاهدهشده مربوط به کمبود زیرساخت در پلتفرمها و سایتهای کوچک است، اما بخش قابلتوجهی نیز ناشی از ساختار اینترنت کشور و فشار فیلترینگ بر پروتکلها و مسیرهای ارتباطی است؛ عواملی که در کنار هم منجر به افزایش خطا و کاهش کیفیت سرویسدهی در روزهای پرترافیک میشوند.