یک‌شنبه 4 آذر 1403

شش چهره، شش پرسش

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
شش چهره، شش پرسش

پرسش‌هایی درباره چند چهره مطرح کرده‌ایم؛ افرادی که اخیرا خبرساز شده‌اند و داستان‌های جالب خاص خودشان را دارند.

به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «برخی اتفاقات منحصر به فوتبال ایران هستند. صدالبته همه جای جهان را نگشته‌ایم اما برخی داستان‌هایی که اینجا رخ می‌دهد، آن قدر از نظر منطقی سست و عجیب هستند که بعید به نظر می‌رسد مابه‌ازایی در دنیای حرفه‌ای داشته باشند. در این مطلب پرسش‌هایی درباره چند چهره مطرح کرده‌ایم؛ افرادی که اخیرا خبرساز شده‌اند و داستان‌های جالب خاص خودشان را دارند.

چطور تیم می‌گیرد؟

در یکی از شگفت‌انگیزترین اتفاقات روزهای اخیر، فراز کمالوند رسما به عنوان سرمربی جدید نفت مسجدسلیمان معرفی شد. داستان کمالوند در فوتبال ایران تبدیل به یک حکایت عجیب و غریب و استثنایی شده است. اگر چه همیشه درباره دایره بسته مربیان ایرانی و نیز کسانی که با هر رزومه‌ای مدام تیم می‌گیرند صحبت شده است اما مورد فراز از همه آن چه قبلا دیده بودیم عجیب‌تر است. در طول یک سال گذشته کمالوند چندین بار تیم عوض کرده است. او سرمربی شاهین بوشهر بود که به عنوان دستیار به کادر فنی استقلال ملحق شد، بعد هم هدایت سایپا را بر عهده گرفت و باز پیش از پایان فصل کارش را رها کرد. او بعدتر به عنوان سرمربی تراکتور معرفی شد که این انتخاب با واکنش‌های منفی منتقدان همراه بود اما حتی پیش از آغاز فصل جدید قرارداد فراز فسخ شد تا او بعد از مدتی استراحت، سرمربی نفت مسجدسلیمان شود. در فضای مجازی کامنت‌های بامزه زیادی در این مورد داشتیم که یکی از آنها این بود: «کمالوند از همین الان دارد دنبال تیم جدیدش می‌گردد!»

این چه وقت آمدن بود؟

اگر قرار باشد فهرست انتصاب‌های عجیب فوتبال ایران در طول یک دهه گذشته را مرور کنیم، حتما باید جایی را هم به انتخاب مهدی پاشازاده به عنوان معاون ورزشی باشگاه استقلال در نظر بگیریم. پاشازاده این حکم را زمانی از احمد مددی دریافت کرد که عالم و آدم می‌دانستند کار مدیرعامل وقت استقلال تمام است و او به‌زودی باید میز و صندلی‌اش را تحویل نفر جدید بدهد. حتی رسانه‌ها از همان ایام نام جانشین مددی را هم افشا کرده بودند. طبیعتا در چنین شرایطی صلاح نیست یک نفر، آن هم با نام و آوازه پاشازاده وارد کادر مدیریتی شود و خودش را به عنوان عضوی از گروه بازنده بسوزاند. مهدی پاشا اما چنین کرد و تنها بعد از دو هفته از باشگاه استقلال حذف شد. او در این مدت مصاحبه‌های زیادی کرد، با فرهاد مجیدی به مشکل خورد و طبیعتا جو سنگینی را در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی تجربه کرد. با هیچ متر و معیاری این حضور کوتاه‌مدت در استقلال به سود پاشازاده نبود و شاید اگر زمان به عقب برگردد، او تصمیم دیگری بگیرد.

کجا آرام می‌گیری؟

اتفاقات عجیب باشگاه استقلال در این مدت، صرفا محدود به کادر مدیریتی یا فنی نبوده است. درباره بازیکنان هم از این دست داستان‌ها زیاد داشته‌ایم. مثلا محمد دانشگر قراردادش را با استقلال فسخ کرد و بعد دوباره قرارداد جدیدی با همین باشگاه بست. او بعد از قرارداد جدید هم به خاطر مسائل مالی به باشگاه عارض شد تا مفت و مسلم بازی حیاتی با الهلال را از دست بدهد. فرشید اسماعیلی هم قصه عجیب خودش را دارد؛ بازیکنی که عدم تمدید قرارداد با او، مصوبه هیات‌مدیره قبلی بود و حالا با تغییر مدیریت استقلال، این بازیکن شانس بازگشت به تیم را پیدا کرده است! با این حال در صدر فهرست عجایب آبی، باید به رشید مظاهری اشاره کرد که او نیز همچون اسماعیلی منتظر بود با تغییر مدیریت به تیم برگردد اما گویا شانس کمتری دارد. مظاهری که قراردادش با استقلال را یکطرفه فسخ کرده، قبلا همین معامله را هم با تراکتور کرده بود. او در دوران محمود فکری هم با این مربی و دستیارانش مشکل داشت. باید از رشید پرسید کجا دلت خوش است؟ کجا آرام می‌گیری؟

حیف نبود؟

لیست «حیف‌شده‌ها» ی فوتبال ایران بسیار طولانی است. برخی مثل پیام صادقیان خیلی زود سوختند و حتی نتوانستند نیمچه افتخاری کسب کنند، یکی هم مثل رامین رضاییان به چند قله رسید اما باز هم از تمام توانایی‌هایش استفاده نکرد. رضاییان 31 ساله اگر چه 45 بار پیراهن تیم ملی ایران را پوشیده و با این تیم حتی در جام جهانی و جام ملت‌های آسیا هم به میدان رفته، اما اگر کمی حرفه‌ای‌تر رفتار می‌کرد، می‌توانست خیلی بالاتر از این حرف‌ها برود. آخرین خبر درباره رضاییان این است که به عنوان عضوی از تیم ضعیف السیلیه در لیگ سطح پایین قطر، با پنج گل برابر الدحیل شکست خورده است. هر پنج گل را هم اولونگا به ثمر رسانده؛ همان مهاجم کنیایی که برابر استقلال هم هت‌تریک کرد. نه؛ حق و جایگاه رامین رضاییان این نیست. حیف اوست. در روزهایی که پست دفاع راست تیم ملی در اختیار بازیکنان متوسط است، خیلی دوست داشتیم رامین را با کیفیت بالایش آنجا ببینیم؛ جایی که رضاییان این روزها دیده می‌شود اما ویدئو کلیپ خواننده‌های لس‌آنجلسی و در حال بازخوانی ترانه‌های همان‌هاست!

دقیقا کجایی؟

نمی‌دانیم. شاید الان که شما این مطلب را می‌خوانید تکلیف محسن مسلمان روشن شده باشد اما فعلا که خبری نیست. هافبک پیشین پرسپولیس این روزها طوری فراموش شده که اصلا انگار هیچ‌وقت چنین بازیکنی در فوتبال ایران نداشته‌ایم. انگار نه انگار مسلمان فقط 30 ساله است و همین سه فصل پیش به عنوان بهترین گل‌ساز لیگ برتر، برای خودش کیا و بیایی داشت. انگار نه انگار داریم درباره یک استعداد درخشان حرف می‌زنیم که پاس‌های قطری و عمقی‌اش استثنایی بود؛ طوری که آدم تصور می‌کرد میدان دید محسن، از بشر معمولی پهناورتر است. او اما درست در اوج روزهای فوتبالش، همان زمانی که در تیم برانکو احیا شده بود، بار دیگر حواشی را به متن ترجیح داد تا محو شود. حتی بدبین‌ترین مخاطبان فوتبال ایران هم تصور نمی‌کردند عاقبت آن ماجرا، به ناپدیدشدن یکی از بهترین هافبک‌های تاریخ لیگ برتر بینجامد. چنین اتفاقی اما رخ داده است. مسلمان در آخرین تجربه‌اش با سایپا به دسته اول سقوط کرد و حتی پیش از پایان فصل از سوی مسئولان این تیم کنار گذاشته شد. امروز هم کسی نمی‌داند آینده او چیست.

تصمیم درستی گرفتی؟

یکی از نقل‌وانتقالات مهم تابستانی در فوتبال ایران، حضور شهریار مغانلو در سپاهان بود. این مهاجم در نیم‌فصل دوم لیگ بیستم به صورت قرضی برای پرسپولیس توپ زد. مغانلو اما تحت تعهد باشگاه سانتاکلارا بود و آنها درباره تعیین سرنوشت و آینده او ابتکار عمل را در اختیار داشتند. پرسپولیس برای تمدید حضور شهریار با سانتاکلارا به توافق نرسید تا سپاهان او را به صورت قطعی جذب کند. باشگاه اصفهانی البته در ازای بخشی از این قرارداد، محمد محبی را هم به پرتغالی‌ها واگذار کرد. فعلا شروع کار محبی در سانتاکلارا اصلا امیدوارکننده نبوده است. او بعد از دو بازی حضور به عنوان نفر جانشین و مشارکت در دو شکست تیمش، به نیمکت دوخته شده است. محبی در بازی اول 30 دقیقه و در مسابقه دوم تنها 15 دقیقه به میدان رفت و اخیرا هم که بازی به او نمی‌رسد. پیش از محبی، شهریار مغانلو هم در این تیم کاملا به نیمکت چسبیده بود. بنابراین تصمیم محبی برای حضور در پرتغال، با ریسک بالایی همراه بود. در مجموع امیدواریم شرایط برای او در ادامه راه تغییر کند.»

انتهای پیام