شهید نوروز، با دو مزار!

شهید حسین خلعتبری آن خلبان بزرگ و جوانمردی است که حقوق دوران دانشجویی اش را به تهیدستان می داد.
او حضوری درخشان در عملیات خیره کننده مروارید (در کنار شهید یاسینی و شهید دوران) داشت و در غرق ناوچه های رژیم بعث انجام، عملکرد حداکثری و رکوردی فتح ناشدنی برجای گذاشت.
آن خلبان جاودان اف4 همچون عقابی بود که هم در اوج گرفتن با جنگنده اش تبحر داشت و هم در شیرجه زدن با آن و برای این خصوصیت ممتاز خود در خلبانی، به حسین ماوریک و قاتل اوزا (شکارچی ناوچه های اوزا) معروف شد. او طی عملیاتی ناوچه های اوزا، ناوهای مین جمع کن، ناو نیروبر و چندین اژدر افکن رژیم بعث را منهدم کرد.
شهید خلعتبری اخلاق نظامی و اخلاق جنگ را در اوج آن و در تاخیر برای منهدم کردن یک پل نشان داد. با وجود آن که آتش گسترده دشمن روی او بود اما از آنجا که احتمال داد خودروهای غیرنظامی روی پل باشد، اقدام به شلیک نکرد، دور زد و پس از عبور آن خودروها، پل را با موفقیت منهدم و ماموریت اش را کامل کرد.
وقتی از او دلیل کارش را پرسیدند، آن شهید پاسخ داد: «فرزندی یک ساله دارم، یک لحظه احساس کردم که ممکن است، توی ماشین بچهای مثل «آرش» من باشد و چگونه قبول کنم که پدری بچه سوختهاش را در آغوش بگیرد؟».
شهید خلعتبری همچنین قهرمان عملیات جهانتاریخیِ اچ 3 و کمان 99 است.
او در اول فروردین 1364 به شهادت رسید و حاضر نشد به تعطیلات برود تا از خاک میهن برین و بهین اش دفاع کند. این در حالی بود که پیش تر هم فرماندهان و پزشکان او مدام توصیه می کردند که سلامتی اش به سبب پروازهای مکرر در خطر است و باید استراحت کند.
با نظر امام راحل، سر مبارک آن شهید در سقز به خاک سپارده شد و پیکر پاک اش در قله میرزا کوچک خان (رامسر).
او وصیت کرده بود بر بلندا به خاک سپارده شود تا روحش نیز نگهبان ایران باشد.
او همچون مولای هم نامش امام حسین به شهادت رسید و سر از بدن اش جدا شد. او همچنان نگهبان ایران است. او یک ایده تمام ناشدنی است که تمام ایران مزار پیکر قطعه قطعه شده اش است. پیکار او آن پیکر برین و بهین است. این آن خلعت مهین و جاودان خلعتبری است.