شوامنی بیمارستان بود، لونین مهاجم و رودریگو فوتسالیست!/ سرنوشت عجیب بازیکنان فعلی رئال در فینال 2013
بازیکنان رئال مادرید در طی یک دهه اخیر شب های بسیار عجیبی را تجربه کردند و امشب در آستانه رسیدن به یک افتخار باشکوه دیگر هستند.
به گزارش ورزش سه، دورتموند پس از 11 سال به فینال لیگ قهرمانان اروپا راه پیدا کرده و برای رسیدن به دومین قهرمانیاش باید رئال مادرید را شکست دهد. آخرین باری که زنبورها به دیدار پایانی این مسابقات رسیدند، در مقابل بایرن مونیخ با نتیجه 2 بر 1 باختند و از آن زمان تاکنون تغییرات زیادی در ترکیب دو فینالیست این دوره رخ داده و بسیاری از بازیکنان دو تیم، در سال 2013 یک کودک بودند که در کوچه و خیابان، با رویای مسی یا رونالدو شدن، دنبال توپ سیاه و سفید خود میدویدند و حالا با گذشت بیش از یک دهه، دست تقدیر آنها را به فینال اروپا رسانده است.
با این حال اکنون فرصتی است تا به وضعیت بازیکنان رئال مادرید در آن سال نگاهی بیاندازیم و ماجرای فوتبالی جذاب آنها را در طی این یک دهه بررسی کنیم.
تیبو کورتوا: کورتوای 21 ساله در اتلتیکو مادرید را سپری میکرد و با این تیم در لیگ اروپا حاضر بود و هواداران او را یکی از بهترین دروازهبان های جوان فوتبال اروپا میدانستند که با تغییر شرایط، این اوضاع کاملا ثابت شد.
آندری لونین: لونین در 14 سالگی در آکادمی تیم متالیست خارکوف اوکراین، در فکر مهاجم شدن بود تا اینکه به یک باره با نظر کادرفنی این تیم به دروازه رفت! رسیدن به فینال اروپا برایش یک رویای شیرین بود که آن را تنها در پلی استیشن تجربه میکرد اما اکنون بر هیچکس پوشیده نیست که لونین اصلی ترین عامل صعود رئال به فینال اروپا است.
فرلاند مندی: مندی در ابتدای آن فصل به تازگی از تیم جوانان پاری سن ژرمن جدا شده بود و در باشگاه منتوا در رده زیر 19 سالهها به میدان میرفت. او پیش از این، در سال 2011، از ناحیه لگن دچار آسیب دیدگی شده بود و مجبور به استفاده از ویلچر بود. سه ماه از صندلی های چرخدار استفاده میکرد و پزشکان متوجه شدند او آرتریت لگن دارد و به جای سه ماه باید شش ماه از این وسیله استفاده کند اما این ماجرا جایی عجیب میشود که پزشکان از وضعیت او قطع امید کرده بودند و معتقد بودند شاید روزی بتواند روی پای خودش بایستد اما اینکه بخواهد فوتبال بازی کند یک امر بسیار محال است؛ خوشبختانه در مورد او کاملا اشتباه میکردند و یک دوره توانبخشی 2 ساله، او را دوباره به فوتبال برگرداند.
ناچو فرناندز: کاپیتان و قدیمیترین بازیکن حال حاضر رئال، در فصل 2012-2013 برای اولین بار با نظر ژوزه مورینیو به تیم اصلی مادرید اضافه شده بود و حتی در دیدار رفت لیگ قهرمانان آن فصل مقابل دورتموند به میدان رفته بود.
آنتونیو رودیگر: رودیگر اولین سالی بود که عضو تیم بزرگسالان اشتوتگارت شده بود و عملکرد ضعیفش باعث شده هواداران تیم های دیگر او را در فضای مجازی تمسخر کنند!
داوید آلابا: آلابا مدت زیادی است که به دلیل آسیب دیدگی جایی در ترکیب رئال ندارد و در فینال هم نمیتواند بازی کند اما با این حال نکته امیدوار کننده برای آنچلوتی این است که او مدافع سمت چپ بایرنیها بود و موفق شد آن شب مقابل چشم دورتموندیها جشن قهرمانی بگیرد.
ادر میلیتائو: او شرایطی مشابه مندی دارد. میلیتائو تنها 15 سال سن داشت و در تیم نوجوانان سائوپائولو در کشورش مشغول به فعالیت بود.
دنیل کارواخال: کارواخال از آکادمی رئال مادرید به بایر لورکوزن فرستاده شده بود تا پس از کسب تجربه به اسپانیا بازگردد.
لوکاس وازکز: وازکز چندین سال بود که در تیم دوم مادرید یعنی کاستیا تلاش میکرد تا به تیم اصلی برسد. او همان سال را هم در کاستیا گذراند و چشم انتظار این بود تا بتواند برای حداقل یک بازی در کوپا دل ری به تیم اصلی اضافه شود اما اکنون او عضوی ثابت از ترکیب مادریدیها است و 5 قهرمانی اروپا در کارنامهاش دارد.
فدریکو والورده: والورده در تیم کاربلاس اروگوئه بازی میکرد و به تیم ملی نوجوانان اروگوئه هم دعوت میشد. قطعا اطرافیانش هیچ ایدهای از آیندهی درخشان او در بزرگترین تیم اروپا نداشتند. او به تازگی متوجه علاقه سران آرسنال، بارسلونا و چلسی شده بود ولی ترجیحش بر انتقال به پنارول بود تا بتواند در بزرگترین تتیم اروگوئه، توجه رئال مادرید را جلب کند.
اورلین شوامنی: شوامنی باشگاه بوردو را برای ردهی جوانانش انتخاب کرده بود و خودش در مصاحبههایی که در گذشته انجام داده بود، گفته بود که در طی 2 سال نخست حضورش، دو مصدومیت بسیار سخت را تجربه کرده بود تا در مجموع 8 ماه از فوتبال و تمرینات آکادمی بوردو دور باشد؛ هیچ بعید نیست شاید او فینال ومبلی را از روی تخت بیمارستان یا با پایی آتل بسته تماشا میکرده است!
ادواردو کاماوینگا: او سن زیادی نداشت و در تیم فورژز در سطوح پایین فوتبال فرانسه رویاهایش را دنبال میکرد.
جود بلینگام: با ارزشترین فوتبالیست حال حاضر جهان، هنگامی که 9 سال سن داشت در تیم استوربریج جونیورز در شهر بیرمنگام فوتبال بازی میکرد. پدر او یک افسر پلیس بود که در آن زمان، در آخر هفتهها دست پسرش را میگرفت تا به ورزشگاه ببرد و حتی او را سر تمرین تیم کاتولیک یونایتد (تیمی که پدرش همراه با افسران پلیس انگلستان در آن بازی میکرد) ببرد تا به پسرش هنر فوتبال بازی کردن بیاموزد.
تونی کروس: هافبک دوست داشتنی ژرمنها که شنبه شب قرار است برای آخرین بار پیراهن مادرید را بپوشد، در سال 2013 با بایرن مونیخ بر دورتموند غلبه کرده بود. کروس در آن فصل در مرحله یک چهارم نهایی دچار مصدومیت شد و ادامه فصل را از دست داد تا نتواند در فینال برای باواریاییها بازی کند اما این اولین قهرمانی او در لیگ قهرمانان اروپا بود و درست از آن شب بود که جام نقرهای رنگی که بسیاری از فوتبالیستها، حسرت لمس کردن آن را دارند، به دستان کروس وابسته شد.
لوکا مودریچ: بهجز ناچو، مودریچ هم در جدال دو تیم در نیمه نهایی حاضر بود. او که در آن زمان شماره 19 را بر تن داشت، خاطره تلخی از رویارویی با زنبورها در سیگنال ایدونا پارک دارد اما با گذشت از آن شب، لوکیتا فوتبال را برای ما و خودش زیباتر و هنرمندانهتر کرد.
آردا گولر: گولر به عنوان جوانترین بازیکن این لیست، در آن زمان تنها 8 سال سن داشت و جالب است که بدانید او پیش از آن تنها در کوچه و خیابان فوتبال بازی میکرد تا اینکه معلم تربیت بدنی مدرسه آتاتورک، متوجه استعداد آردا شد و آنها را متقاعد کرد که او را به مدرسه فوتبال گنچلیبیرلیگ ببرند!
براهیم دیاز: دیاز در تیم جوانان مالاگا بازی میکرد و در زمانی که توپ زیر پایش میچرخید، خودش را ایسکو فرض میکرد و امشب میخواهم انتقام شکست مالاگا را از دورتموند ادین ترزیچ بگیرد.
وینسیوس جونیور: امید اول رئالیها برای گلزنی در فینال، به تازگی در تست باشگاه فلامنگو پذیرفته شده بود و برای دنبال کردن ورزش محبوب خود، مجبور بود خانواده خود را ترک کند تا به پیش عمویش برود.
رودریگو: رودریگوی 12 ساله، در سال 2013 به تیم جوانان سانتوس پیوسته بود. تفاوت او با بقیه این است که او در آن زمان بازیکن تیم فوتسال سانتوس بود اما نیمار جدید فوتبال برزیل، حالا یکی از چهره خاص تیم ملی فوتبال سلسائو باشد.
خوسلو: ناجی مادرید در مرحله نیمه نهایی، در سال 2013 در باشگاه هوفنهایم حضور داشت و سران رئال کاستیا، با توجه به نارضایتی از عملکرد او، به جدایی او رضایت دادند که این موضوع باعث شد خوسلو از تیم محبوبش جدا شود ولی قلبش همیشه سفید رنگ ماند تا دوباره به این تیم برگردد.