شکست یک روایت اصلاح طلبانه
رای صد درصدی به وزرای پیشنهادی مسعود پزشکیان و اعتماد نمایندگان مجلس به آنان، هر چند که برای دولت مورد حمایت اصلاحطلبان پیروزی قابلتوجهی است اما از جهاتی به معنای شکست جریانی است که تا چند ماه قبل مجلس را آماج حملات خود قرار میداد.
مجلس یازدهم و دوازدهم که اکثریت آن را اصولگرایان تشکیل داده و میدهند، از منظر بسیاری از اصلاحطلبان، حداقلی، غیرمردمی، تندرو و دارای وزن اندک خوانده میشد و 4 سال پیاپی بسیاری از اقدامات نمایندگان آن با واکنشهای بسیاری روبرو گشت. اصلاحطلبان که در انتخابات یازدهم و دوازهم مجلس شورایاسلامی به دیوار ناکامی خوردند، بارها و بارها به نمایندگان راهیافته به قوه مقننه تاخته و دلیل رایآوری آنان را بهرهبردن از رانت نظارت استصوابی عنوان کردند. اما گذشت زمان نشان داد که این هجمهها و تخریبها علیه مجالسی که وزن اصولگرایان در آن بیشتر است، ریشه در واقعیت نداشته و به ترجیحات سیاسی جریانی بازمیگردد که از رسیدن به قدرت بازمانده.
نتیجه جلسات رای اعتماد به کابینه پیشنهادی پزشکیان و تایید صد درصدی وزرا، نشانه بارزی است از عیار برخی ادعای اصلاحطلبان. نمایندگان مجلس در حالی به کابینه معرفیشده روی خوش نشان دادند که در بین گزینههای معرفی شده، افرادی حضور داشتند که از امکان بالابردن سطح اصطکاک مجلس و دولت برخوردار بوده و میتوانستند زمینه عدم رای اعتماد را فراهم کنند که در نهایت این امر به وقوع نپیوست و همان مجلس اصولگرایی که از منظر بسیاری از اصلاحطلبان، بیاعتبار و تندرو تلقی شده و هر روز به آن میتاختند، به پرحاشیهترین وزرای معرفی شده هم رای اعتماد داده و نشان داد که برخلاف چهرههای اصلاحطلب، نگاه سیاسی بر ملاکهایی چون تخصص و کارآمدی برتری ندارد. آنچه که مشخص است و باید بر آن تاکید بسیاری صورت پذیرد بیاعتباری روایتهای پرتکرار اصلاحطلبان و رد شدن آنان در آزمون صداقت سیاسی است. آنان نشان دادند که چشم بسته بر هر آنچه که مقابلشان است، میتازند و حاضرند واقعیت را هم به قربانگاه برده و برایشان سیاسیکاری اولویت دارد، نه تعهد به واقعیت.
ذکر این نکته ضروری است که این سطور به نقد نگاه یکسویه اصلاحطلبان و بیاعتباری روایتهای مطروحه آنان پیرامون مجلس اصولگرا بازمیگردد و دلیلی بر صحهگذاشتن و تایید نتیجه رقمخورده توسط نمایندگان مجلس نیست.