«صبحانه ایرانی»؛ روانشناسی سر صبح یا نسخههای دمدستی برای خانوادهها؟

«صبحانه ایرانی» هر روز بخشی از آنتن خود را به روانشناسی اختصاص داده است؛ از تربیت کودک تا روابط زناشویی. اما سؤال اینجاست: آیا تلویزیون میتواند واقعاً به دردهای روانی جامعه پاسخ دهد یا فقط نسخههای ساده و کوتاهمدت میپیچد؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برنامههای صبحگاهی تلویزیون در ایران معمولاً با موسیقیهای پرانرژی، گزارشهای سبک زندگی و آیتمهای سرگرمکننده شناخته میشوند. اما «صبحانه ایرانی» کوشیده فراتر از این قالب معمول حرکت کند.
سازندگان برنامه بهخوبی دریافتهاند که مخاطب امروز تنها به دنبال لبخندهای مصنوعی و توصیههای کلیشهای نیست؛ او با مسائل واقعی و ملموس درگیر است: مشکلات اقتصادی، فشارهای اجتماعی، دغدغههای تربیت فرزند، بحرانهای زناشویی و حتی تنهایی و ناکامیهای فردی.
از همینرو، پرداختن به روانشناسی و سلامت روان، نه یک انتخاب تزئینی، بلکه ضرورتی برای چنین برنامهای بوده است. «صبحانه ایرانی» طی سه ساعت پخش روزانه (از شنبه تا پنجشنبه)، هر روز میزبان یک روانشناس یا کارشناس حوزهای متفاوت است تا گوشهای از این گستره پیچیده را باز کند.
این تقسیمبندی موضوعی نشان میدهد که برنامهسازان به جای رویکرد کلیگویی، تلاش کردهاند نیازهای متنوع مخاطب را دستهبندی کنند:
شنبهها به کودکان اختصاص یافته و دکتر سحر پهلواننشان درباره نقش بازی و شیوههای مواجهه والدین با مشکلات رفتاری خردسالان سخن میگوید.
یکشنبهها دکتر مجید اسماعیلی به تعاملات اجتماعی و ارتباط میان فرد و جامعه میپردازد؛ حوزهای که در شرایط امروز جامعه اهمیت دوچندان دارد.
دوشنبهها نوبت به دکتر مستورهسادات مدرسی است که بر سلامت روان فردی و روابط بینفردی تأکید میکند.
بهرام عظیمی: وقت آن است انیمیشن علیه دروغ و مدیران بیتخصص بسازیم / تلویزیون قوانینش را در تبلیغات کودک زیر پا میگذارد!سهشنبهها با هادی زینلی، مسائل تربیتی نوجوانان محور گفتوگو قرار میگیرد؛ سنی حساس که بسیاری از خانوادهها از فقدان منابع معتبر در آن گلایه دارند.
چهارشنبهها ایمان سرورپور به موضوعی میپردازد که کمتر در تلویزیون جدی گرفته شده: توسعه فردی و توان مقابله با ناکامیها.
پنجشنبهها سعید عزیزی مسائل زناشویی و روابط زوجین را مطرح میکند؛ موضوعی که همواره در جامعه پرچالش اما کمتر با صدای بلند درباره آن سخن گفته میشود.
اگرچه حضور این طیف متنوع از کارشناسان، برنامه را از یکنواختی دور کرده و به نوعی «سبد روانشناسی خانوادگی» بدل ساخته است، اما همچنان پرسش مهمی باقی است: آیا تلویزیون توانسته این مباحث را از سطح توصیههای ساده فراتر ببرد و به راهکارهای کاربردی و قابلاجرا نزدیک کند؟
برخی مخاطبان برنامه، در پیامها و پرسشهای زنده خود، نشان دادهاند که تشنگی برای چنین محتوایی جدی است. پرسشهای آنها اغلب به دغدغههای روزمرهای برمیگردد که کمتر رسانهای با این گستردگی به آنها پرداخته است. همین تعامل میان مردم و کارشناسان، یکی از نقاط قوت «صبحانه ایرانی» محسوب میشود.
با این حال، نمیتوان از نقدها گذشت. بخشی از جامعه رسانهای معتقد است که پرداختن به روانشناسی در تلویزیون، اگر با نگاهی سادهسازیشده همراه شود، ممکن است از عمق مسئله بکاهد و به جای درمان ریشهای، به نسخههای فوری و سطحی محدود شود. این همان مرزی است که «صبحانه ایرانی» باید بیش از پیش مراقب آن باشد: فاصلهگیری از شعارزدگی و تبلیغات و حرکت به سوی گفتوگوهای واقعی، ملموس و کاربردی.
در نهایت، چه موافق و چه منتقد باشیم، نمیتوان انکار کرد که ورود جدی یک برنامه صبحگاهی به عرصه روانشناسی، نشانهای از تغییر نگاه رسانه ملی به نیازهای جامعه است. شاید این گام نخست باشد برای آنکه تلویزیون به جای «حالخوبسازی کوتاهمدت»، در ساختن زیست سالمتر و آرامتر برای خانوادهها نقش جدیتری ایفا کند.