صدای پایدار روابط عمومی در میانه بحران

درگیری 12 روزه اخیر، تجربهای تازه و عمیقاً نگرانکننده برای شرکتها، نهادها و زیرساختهای حیاتی ایران بود.
رپرتاژ آگهی: در چنین شرایطی فعالیتها در بسیاری از بخشها به حالتی نیمهتعطیل درآمد؛ چرا که کسبوکارها ناچار شدند در مواجهه با شرایط مبهم و امنیتی، اقدام به تعلیق عملیات خود کنند. با این حال، در میان این سکوت فراگیر، یک واحد سازمانی خاموش نشد: روابط عمومی و ارتباطات.
در اوج بحران، زمانی که تحولات با شتاب ساعتی رخ میداد و بسیاری از فرآیندهای عملیاتی فلج شده بود، بخشهای روابط عمومی نقش بسیار مهمی ایفا کردند. آنها ارتباط خود را با ذینفعان و مخاطبان حفظ کردند و حتی زمانی که زیرساختهای دیجیتال بهشدت مختل یا بهطور کامل قطع شده بود، تیمهای ارتباطات سازمانی با بهرهگیری از کانالهای باقیمانده، تلاش کردند پاسخگو بمانند و پیوند ارتباطی را حفظ کنند.
جنگ 12 روزه یک واقعیت بنیادین را بهروشنی نشان داد: وقتی خطوط اصلی ارتباطی یک برند با مخاطبانش مختل میشود، مسیرهای جایگزین ارتباطی باید به سرعت فعال شوند. این اتفاق، همان مفهوم «خط ارتباطی استراتژیک در بحران» است که اکنون بیش از همیشه باید بهصورت حرفهای مورد توجه قرار گیرد.
در عین حال، روابط عمومیها تنها بازیگران میدان نبودند. شرکتها و صنایع زیرساختی در سراسر کشور تلاش کردند تا چرخه تولید و توزیع را متوقف نکنند و از کمبود کالاهای اساسی جلوگیری کنند. این تلاش جمعی از خطوط تولید کارخانهها تا شبکههای توزیع، تنها در پرتو ارتباطات منسجم و هوشمندانه توانست معنا پیدا کند و تداوم یابد.
همچنین، نباید از نقش تعیینکننده رسانهها در این روزهای دشوار غافل شد. هرچند رسانهها در ساعات اولیه درگیری دچار شوک عملیاتی شدند، اما در سریعترین زمان به میدان بازگشتند و با کنار گذاشتن اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک، زیر پرچم هویت ملی مشترک گرد آمدند. رسانهها با اتخاذ موضعی یکپارچه، به مردم یادآوری کردند که در برابر تهدید بیرونی، «ایران» یکپارچه است.
باید در نظر داشت که به دلیل محدود شدن ابزارهای ارتباطی و اطلاعرسانی در زمان جنگ، رادیو و تلویزیون نقشی اساسی در اطلاعرسانی به مردم ایفا میکردند. یکی از لحظات مهم این جنگ 12 روزه، حمله نمادین به ساختمان اصلی صدا و سیما بود؛ حملهای که سبب اختلال در رویه اطلاعرسانی شرکتهای بزرگ در بستر صدا و سیما و مخاطبان آنان شد.
در طول این درگیری، رویکرد سازمانها نسبت به روابط عمومی متفاوت بود. برخی سکوت کردند، برخی با بیانیههایی کوتاه و محتاطانه واکنش نشان دادند. اما آنچه برجسته شد، اقدام سازمانهایی بود که در شرایط عدم قطعیت، تصمیمهایی شفاف و انسانی اتخاذ کردند؛ از ابراز همدردی گرفته تا اقدامات ساده اما دلگرمکننده که پیام همبستگی را به مخاطب منتقل میکرد. در چنین وضعیتی، ارتباطات دیگر صرفاً مهارتی فنی نیست، بلکه به منش اخلاقی نیاز دارد؛ ارتباطی که انسانها را بر «برند» و جانها را بر «لایکها» مقدم بداند.
تردید و سکوت، دو واکنش رایج سازمانها در این دوران بود. ریشه این تردیدها را باید در چشمانداز مبهم منطقهای جستوجو کرد. ما نمیدانیم که آیا آتشبس پایدار میماند یا دور تازهای از درگیریها در راه است. همین ابهام، روابط عمومی را به حوزهای حساس و دشوار بدل کرده است. اکنون بیش از همیشه لازم است که متخصصان ارتباطات، با رویکردی آگاهانه، منعطف و سنجیده عمل کنند. کارشناسان معتقدند که صلح در منطقه، شکنندهتر از همیشه است و اقدام هوشمندانه این خواهد بود که بدون دامن زدن به بدبینی، برای بدترین سناریوها آماده باشیم و در عین حال، امید به ثبات را زنده نگه داریم.
ارتباطات از این پس، همگام با بحران حرکت میکند؛ چرا که عدمقطعیت دیگر استثنا نیست، بلکه وضعیت عادی جدید ماست.
در این میان، روابط عمومی به خط نجات برندها بدل شد؛ برندهایی که بهطور مستقیم با مصرفکننده در ارتباط بودند و هستند. شرکتها تلاش کردند اثرات جنگ را بر مشتریان، کارکنان و شرکای تجاری خود کاهش دهند. در این میان، آژانس PGt با رویکردی فعالانه و مسئولانه، همبستگی خود را با تمامی ذینفعانش اعلام کرد. این آژانس نهتنها از تیم داخلی خود پشتیبانی کرد، بلکه با هدایت مشتریان برای عبور از این مرحله دشوار با آرامش، تمرکز و مسئولیتپذیری، نشان داد که ارتباطات اثربخش چگونه میتواند راه را روشن کند.
تجربه این روزها یک پیام روشن داشت: وقتی تصمیمگیری به دلیل سردرگمی فلج میشود، یک شریک ارتباطاتی حرفهای میتواند عنصر کلیدی در بازگرداندن شفافیت، آرامش و اعتماد باشد و هدایت برندها به سمت اجتناب از فرصتطلبی تبلیغاتی، رعایت مرزهای اخلاقی، و حفظ هماهنگی با احساسات عمومی، نقش روابط عمومی را به سطحی فراتر از یک دپارتمان اجرایی برساند؛ به سطحی که از حیث اعتبار و اخلاق، حافظ برند است.
اکنون، در آستانه ورود منطقه به یک وضعیت ژئوپلیتیکی پیچیده و نوظهور، یک حقیقت آشکار شده است:
«سکوت، در فضای ارتباطات سازمانی نسبت به حقوق ذینفعان دیگر بیطرف نیست.»
آژانس PGt، بهعنوان یک آژانس روابط عمومی و مشاوره ارتباطات، آماده است تا در روزهای آرام یا بحرانی، در کنار سازمانهایی باشد که به دنبال وضوح، استراتژی، و مسئولیتپذیری در ارتباطات خود هستند.
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.