سه‌شنبه 6 آذر 1403

صندلی‌های خالی و دانشگاهی که دیگر جذاب نیست

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
صندلی‌های خالی و دانشگاهی که دیگر جذاب نیست

خبر وجود 600 هزار صندلی خالی در دانشگاه‌های کشور شاید در ابتدا یک خبر ساده به نظر برسد اما در لایه‌های زیرین حکایت از یک اتفاق متفاوت در بین جوانان جامعه ایرانی دارد. جایی که رغبت به ادامه تحصیل به کمترین حد خود رسیده و حالا حتی این موضوع در مدارس و سطح دانش‌آموزی نیز به یک چالش جدی تبدیل شده است.

در واقع، بعد از یک دوره نسبتاً طولانی مدرک‌گرایی در کشور و سوق دادن (!) جامعه جوان کشور به سمت دانشگاه و خلاصه کردن همه آمال و آرزهای یک جوان در درآمد، شغل مناسب، جایگاه اجتماعی بالا و... در جغرافیای دانشگاه و پس از آن فقدان یک برنامه مناسب و مطلوب برای بکارگیری ظرفیت‌های دانش‌آموختگان در مشاغل تخصصی و اشتغال آنان در شغل‌های نامرتبط به تحصیلات آن هم با پایین‌ترین ضمانت و امنیت شغلی و در نتیجه درآمد اندک و نهایتاً سرخوردگی، حالا نسل جدید عمدتاً رغبتی برای تحصیل در دانشگاه ندارند و به نظر می‌رسد بعد از آن افراط، جامعه در دام تفریط گرفتار شده و وضعیت امروز کشور به نوعی نتیجه اشتباهات گذشته است. امروزه، کسب درآمد به مهمترین هدف عموم نسل جوان تبدیل شده و به دلیل فرسایشی بودن و غیرکاربردی بودن تحصیل در دانشگاه و همچنین فقدان ضمانت شغلی بعد از دوران تحصیل و صدالبته ایجاد راه‌های جدید برای درآمدزایی، جوان، نه‌تنها آینده خود را محدود به دانشگاه نمی‌بیند بلکه حضور در دانشگاه و ادامه تحصیل حتی در اولویت‌های بعدی بسیاری از آنان قرار ندارد. در همین رابطه، معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی می‌گوید: نمونه بارز کاهش تمایل در بین جوانان جهت ادامه تحصیل، کاهش 50 درصدی در انتخاب رشته جهت ورود به دانشگاه‌هاست. امروز 600 هزار صندلی خالی در دانشگاه‌ها داریم. وی با ابراز تأسف از اینکه در برخی از استان‌های کشور نرخ بیکاران تحصیلکرده 3 برابر بیکارانی است که تحصیلات دانشگاهی ندارند، می‌افزاید: در زمینه تربیت تخصصی دانشجویان باید تغییراتی ایجاد کرد؛ چراکه تربیت تخصصی بی‌ارتباط با عمل و بدون توجه به آمایش منطقه‌ای انجام می‌شود. به هر حال، امروزه دانشگاه به دلیل عملکردش در سال‌های متمادی، جذابیت خود را برای نسل جوان از دست داده که نتیجه این روند به زودی در کاهش نرخ تولید علم و یا افت سرعت در تولید فناوری، به شکلی محسوسی لمس خواهد شد و ناگفته پیداست که کشور دار چه ضررهای سنگینی می‌شود. به نظر می‌رسد امروزه که کشورهای توسعه‌یافته در حال گسترش دانشگاه‌های نسل چهارم هستند تا بتوانند علم و اقتصاد را بیش از گذشته در تاروپود هم محکم کنند، زمان آن رسیده، دانشگاه در ایران بازتعریف شود و بتواند نقش خود را در روند تولید و صنعت و به یک معنا در اقتصاد پیدا کند و بتواند با پایش رشته‌ها و اصلاح سرفصل‌های دروس و حتی تعریف رشته‌های جدید، جذابیت خود را برای نسل جدید افزایش دهد. به هر حال نباید فراموش کرد که راه توسعه هر کشوری از دانشگاه کاربردی می‌گذرد و به هر دلیلی دانشگاه تضعیف شود، روند پیشرفت کشور مختل خواهد شد.