ضرورت ارتقای کیفیت معماری و شهرسازی
بهزاد عمرانزاده - کارشناس بازار مسکن در چند سال اخیر، کاهش تولید مسکن و بیتوجهی به تامین نیاز مردم به مسکن مطلوب، سبب بروز مشکلات فراوانی برای متقاضیان حقیقی مسکن شده است، بهطوریکه این اتفاق برای قشر عظیمی از جامعه یکی از دغدغههای مهم و تاحدودی دستنیافتنی است. به این دلیل، مجلس یازدهم شورای اسلامی اقدام به تهیه و تصویب قانونی با عنوان جهش تولید و تامین مسکن کرده است که دولت را...
در چند سال اخیر، کاهش تولید مسکن و بیتوجهی به تامین نیاز مردم به مسکن مطلوب، سبب بروز مشکلات فراوانی برای متقاضیان حقیقی مسکن شده است، بهطوریکه این اتفاق برای قشر عظیمی از جامعه یکی از دغدغههای مهم و تاحدودی دستنیافتنی است. به این دلیل، مجلس یازدهم شورای اسلامی اقدام به تهیه و تصویب قانونی با عنوان جهش تولید و تامین مسکن کرده است که دولت را مکلف به تامین سالانه یکمیلیون واحد مسکونی میکند.دولت سیزدهم نیز براساس این قانون و متناسب با برنامههای خود در حوزه مسکن، اقداماتی را برای تولید انبوه مسکن آغاز کرده، اما آنچه باید در اجرای این طرحها موردتوجه گیرد، درس از خطاهای طرحهای پیشین در راستای جلوگیری از ایرادات مشابه است. سوابق پیشین تولید انبوه مسکن حاکی از آن است که باوجود آثار مثبت، معایب و کاستیهای فراوان بهویژه در زمینه کیفیت معماری و شهرسازی در این طرحها بهچشم میخورد. این معایب، زمینهساز مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... برای خانوادهها و شهروندان شده است. در راستای اجتناب و جلوگیری از اشتباهات پیشین و ارتقای کیفیت مسکن با نگاه هویت اسلامی ایرانی در طرح جدید مسکن، ضرورت دارد، اصول، کیفیت و بایستههای برنامهریزی، طراحی و ساخت مسکن موردواکاوی و بازخوانی قرار گیرد. همچنین، برای رسیدن به هدف مشخصشده، راهبردهای متناسب استخراج و در طرحهای آتی موردعمل و توجه واقع شود. همانطور که بیان شد، طرحهای مختلفی در دولتهای پیشین در حوزه مسکن اجرا شد که هرکدام نقصها و کاستیهایی را در برداشته است. بهعنوان نمونه، یکی از نکاتی که در طرح مسکن مهر بهویژه در حومه شهرهای کوچک برای مجریان و خریداران این واحدها دردسرساز شد، نبود تناسب حجم پروژههای تعریفشده با نیاز و حتی ظرفیت بازار سالهای آینده آن منطقه بود. در برخی موارد، بهخاطر استفاده از تسهیلات ارزانقیمت ارائهشده، پیمانکاران و انبوهسازان اقدام به تعریف پروژههای کلان و سوداگرانه کرده و متاسفانه به دلایل مختلفی در اتمام و تحویل واحدهای ساختهشده به مصرفکنندگان نهایی بازماندند. این اتفاق باید موردتوجه طراحان سیاست جدید تولید انبوه مسکن قرار گیرد و ضروری است، حجم نیاز مناطق مختلف کشور با یک سازکار مناسب سنجیده شود و خروجی این طرح، متر و معیار حجم واحدهای لازم برای ساخت در هر منطقه باشد. اجرای متمرکز پروژههای اینچنینی، بهویژه آنگونه که در طرح مسکن مهر در برخی شهرستانها اجرا شد، در بسیاری موارد منجر به تفکیک این پروژهها از سایر مناطق شهری شده و گاهی منجر به متمایز شدن حتی ساکنان این مجتمعها و نیز تمایز در معاملات خریدوفروش و اجاره این واحدها نیز میشود، بهنحویکه به مرور زمان، ارزش این واحدهای ساختهشده نسبت به سایر مناطق شهری یا حومه شهری کم و استقبال از زندگی در آنها نیز بهتبع آن کاسته میشود.
توجه به ساختوساز در فضاهای خالی بین بافتهای موجود شهری، توسعه این طرح در مرمت و بهسازی بافتهای فرسوده شهری و نیز فراهم کردن امکان اجرای پروژه بهصورت تکواحدی و کاملا مستقل توسط جامعه هدف، باعث میشود این تمایز و تبعات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تا حد زیادی مرتفع شوند. اجرای طرح جهش تولید مسکن در بین زمینهای موجود در بافتهای موجود شهری و روستایی فواید دیگری از جمله بینیازی به ایجاد شبکه خدمات شهری، بهبود سطح استاندارد ساخت مسکن در بافتهای فرسوده و مسکن روستایی، کاهش هزینه تهیه و تدارک زمین توسط دولت و... خواهد داشت. سیاستگذاری در حوزه مسکن در دولتهای مختلف با طرحهای متفاوتی اجرا شده است. هر یک از این طرحها در کنار آثار مثبت خود، تبعات دیگری را در پی داشتهاند که بهموجب آن، رسیدن به هدف نهایی طرح با مشکلاتی مواجه شده است./ روزنامه صمت