عاقبت اعتماد به انگلیسیها + سند
دریک سند منتشرنشده از گفتگوی سری رضا پهلوی با فرماندار انگلیسی موریس آمده است که برای تسهیل نقشه انگلیسیها از سلطنت کنار رفتم اما انتظار تبعید نداشتم!
به گزارش مشرق، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی درباره سندی منتشر نشده درباره رضا پهلوی نوشت:شهریورماه 1320 رضاشاه بدون کوچکترین مقاومتی در برابر اشغال ایران، کشور را ترک کرد. با توجه به مذاکرات چند روز قبل او با برخی شخصیتهای انگلیسی، تصورش این بود که مانند یک پادشاهِ محترمِ کناره گرفته از قدرت، ساکن یک کشور بیطرف_مثلا آرژانتین_خواهد شد. اما کشتی حامل رضاشاه و چندتن از اعضای خانوادهاش اجازهی کناره گرفتن در بندر بمبئی هند را نیافت و انگلیسیها او را به یکی از جزایر دورافتادهی مستعمرات خود در اقیانوس اطلس یعنی جزیره موریس تبعید کردند.
اقامت چندماههی رضاشاه در موریس، برای او بسیار سخت بود. به همین خاطر چند روز پس از رسیدن به این جزیره، از سر بید کلیفورد، فرماندار بریتانیایی آن درخواست ملاقات رسمی کرد تا «نیات حکومت بریتانیا» درباره خودش را بداند. این ملاقات 2 آبان 1320 برگزار شد و فرماندار موریس، گزارشی سری از آن تهیه کرد و برای وزارت مستعمرات بریتانیا فرستاد. تمام تلاش شاه سابق ایران در این گفتگو، اثبات حسننیتش به طرف انگلیسی و گلایه از رفتاری است که در این چندماهه نه به عنوان یک «متحد، بلکه به مثابه یک زندانی» با او شده است. موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی برای نخستین بار متن و تصویر این گزارش را منتشر میکند.
بر اساس این سند شاه سابق ایران مدعی بود که تا پیش از درگرفتن جنگ هیچگاه علیه منافع بریتانیا یا به سود آلمان کاری نکرده و تمام تلاشش برای حفظ استقلال کشور در مقابل تمام کشورهای خارجی بوده است. او ادعا کرد که به درخواست کمک از سوی آلمانیها پشت کرده و با توجه به الزامات استراتژیک متفقین، آماده مذاکره شده بود. سپس توضیح داد که با روزولت، رئیسجمهور آمریکا و دوست بریتانیا، مکاتبه داشته و روزولت به او گفته اشغال نظامی ایران بهخاطر یورشهای آلمان به کشورهای بیطرف بوده است. رضا به کلیفورد گفت هنگامی که برای تسهیل نقشههای انگلیسیها از سلطنت کناره گرفت، به حکومت انگلستان اعتماد کرد تا اجازه دهد در هر کشور بیطرفی که برمیگزیند، استراحت کند. «او فکر میکرد که با راه دادن نظامیان بریتانیا به ایران بدون مقابله [با آنها]، کشورش از اهداف بریتانیا حمایت کرده بود و حق دارد بهمثابه یک متحد و نه یک زندانی با او رفتار شود.» به نوشته کلیفورد، رضا پهلوی به زندگیاش در موریس معترض است زیرا بر این باور است که شرایط اقلیمی و اجتماعی نامساعدی دارد. «اگرچه او از آزادی کاملی برخوردار است، اما مستعمره [جزیره موریس] را همچون یک زندان میداند. او اشاره میکند که بازداشتش در اینجا پیمانشکنی نسبت به اعتمادش است.»
کلیفورد پاسخ داد که از اهداف حکومت بریتانیا اطلاعی ندارد، اما بریتانیا اگر هم با بازنشستگی و استراحت او در یک کشور بیطرف موافقت کند، این امر مستلزم رایزنی از طریق مجراهای دیپلماتیک است و مدتی زمان میبرد. فرماندار موریس به شاه مخلوع گفت که نباید حکومت بریتانیا را از پیش قضاوت کند. رضا پهلوی از این پاسخ تقدیر کرد اما گفت میخواهد در اولین فرصت از امیال حکومت انگلستان آگاه شود.