پنج‌شنبه 18 بهمن 1403

عدالت در پرتگاه طبقاتی شدن نظام آموزشی

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
عدالت در پرتگاه طبقاتی شدن نظام آموزشی

به گزارش گروه استان‌های خبرگزاری دانشجو، مهدیه علی‌پور و مریم فهمی؛ بچه‌ها وقتی از آب و گل در می‌آیند و هفت سالگی را رد می‌کنند یک دغدغه به مشکلات والدین اضافه می‌شود و آن انتخاب مدرسه مناسب برای فرزندان می‌باشد. مدرسه از جهات مختلف آجر ترقی و پیشرفت دانش آموزان محسوب می‌شود و انتخاب مدرسه خوب قصه‌ای است که دوازده سال طول می‌کشد و والدین را در این دو راهی بزرگ که طرفی مدارس غیر انتفاعی...

به گزارش گروه استان‌های خبرگزاری دانشجو، مهدیه علی‌پور و مریم فهمی؛ بچه‌ها وقتی از آب و گل در می‌آیند و هفت سالگی را رد می‌کنند یک دغدغه به مشکلات والدین اضافه می‌شود و آن انتخاب مدرسه مناسب برای فرزندان می‌باشد.

مدرسه از جهات مختلف آجر ترقی و پیشرفت دانش آموزان محسوب می‌شود و انتخاب مدرسه خوب قصه‌ای است که دوازده سال طول می‌کشد و والدین را در این دو راهی بزرگ که طرفی مدارس غیر انتفاعی و طرف دیگر مدارس دولتی است قرار می‌دهد.

انتخاب مدارس پولی برای طیف بی شماری از جامعه نه ارزان است و نه آسان، ولی حتی اگر انتخاب آن‌ها نیز نباشد ترجیح آن‌ها این است، چرا؟

کارگاه و آزمایشگاه، آموزش حرفه‌ای زبان انگلیسی و فرانسوی، اسکیت، استخر، تنیس، ایروبیک، زنگ تفریح‌های شاد و مفرح، شاید این عوامل بتواند نظرات والدین را به خود جلب کند، اما عدغدغه اصلی آن‌ها نمره است.

پدر و مادر‌ها پول خرج می‌کنند تا فرزندانشان دست کم در مدارس غیر انتفایی نمرات مطلوبی به دست آورند و این مدارس نیز درخواست آن‌ها را به سبک خودشان جواب می‌دهند؛ و آن دادن نمرات غیر واقعی است!

شاید مدارس غیر انتفایی بتوانند نمرات واقعی دانش آموزان را در امتحانات نهایی خود پنهان کنند، اما این مشکل در نهایت خود را در امتحانات نهایی نشان می‌دهد، به دلیل اینکه این نتایج در جایی منتشر نمی‌شد کسی از آن خبر نداشت و این دور باطل تکرار می‌گشت، تا اینکه با آمار رئیس سازمان سنجش مشخص شد که آمار بسیاری از مدارس غیر انتفایی حتی از مدارس دولتی نیز پایین‌تر است و این خبری شوکه کننده بود.

دیری نگذشت که رئیس سازمان سنجش نظر خود را عوض کرده و گفت که رسانه‌ها از نظر او سو استفاده کرده‌اند و درصد کثیری از مدارس برتر در نمرات نهایی مدارس غیر دولتی است، چرا؟ اما این مشکل در کنکور نیز قابل مشاهده است طی آماری که از کنکور نود و هشت گرفته شد، تنها چهارده درصد رتبه‌های برتر از مدارس غیر انتفایی بودند، اما نکته‌ای که قابل توجه است این چهارده درصد از کدوام مدارس غیر انتفایی بودند؟

بله حدس شما درست است، مدارس برند غیر انتفایی همان مدارسی که وظیفه تبلیغات این گونه مدارس را عهده دار هستند و عملا بقیه مدارس هیچ موفقیتی در این زمینه نداشتند و نکته‌ای دیگر که خیلی جذاب‌تر است، مکان این گونه مدرسه‌ها است که غالبا استیجاری و کوچک است.

حالا چه شده که با این همه مشکلات باز هم بازارشان داغ است؟ تبریک می‌گویم باز هم درست حدس زدید "دولت"، صرفه جویی این گونه مدارس برای دولت بسیار سودمند و مفرح است، اما سودی که به نفع دولت و به ضرر جیب مردم است.

در حالی که عملکرد آن‌ها کاملا در سطح مدارس دولتی است، اما اگر بخواهیم واضح‌تر در مورد اینکه چرا به اینجا رسیده ایم بحث کنیم باید به عقب‌تر برگردیم؛ بعد پیروزی انقلاب اسلامی دولت این تصمیم را گرفت که همه مدارس دولتی شوند و قسمت خصوصی وظیفه‌ای از حیث آموزش نداشته باشد، اما جنگ همه چیز را تحت تاثیر قرار داد و دولت نتوانست از پس هزینه‌ها بربیاید و روز به روز به تعداد دانش آموزان افزوده می‌شد.

پس جمیعا این تصمیمی را گرفتند که مدارس غیر دولتی را احیا کنند، اما احیا این مدارس کار راحتی نبود. از سویی دولت ناچار بود این پول را بگیرد و از سوی دیگر نگرانی از آینده این تصمیم وجود داشت، به طوری که رهبری نیز به آن اشاره کرد و مانع اجرای این تصمیم شد.

اما در نهایت این قانون تصویب شد و فصل جدیدی برای آموزش و پرورش رقم خورد، به تدریج اندیشه مشارکت مردم را به سمت خصوصی شدن آموزش و پرورش سوق دادند و به تدریج این اندیشه به وجود آمد که مدارس غیر دولتی مدارس بهتری هستند و ترویج این اندیشه نیز به عهده مدیران این گونه مدارس بود.

بیست و پنج سال بعد تصویب این لایحه مدارس غیر انتفایی نه درصد افزایش پیدا کردند، اما این آمار زمانی اسفناک بود که از سال نود و دو تا نود و هشت شانزده درصد رشد داشت و فجایع پیش بینی شده به وجود آمد و باعث شد که طبق آموزش و پرورش ایران در سطح جهانی جزو پولی‌ترین آموزش و پرورش‌ها باشد.

این عطش دولت در اینجا متوقف نشد و حتی سیر وحشناک‌تری نیز به خود گرفت، به طوری که این لایحه را دوباره بازسازی و باز نویسی کردند و بعد از هفت سال آموزشی بودن این لایحه تصویب شد؛ بعد‌ها مشخص شد که دولت هدفی به غیر از اهداف سال شصت و هفت دارد و ورود سرمایه گذاران به بخش فرهنگی یعنی دیگر مسئله عدالت مطرح نبود بلکه مسئله سرمایه گذاری مطرح بود

برای راحت کردن این سرمایه گذاری اجاره هرگونه ملک برای مدارس غیر انتفاعی را مجاز اعلام کردند و در همه جا این مدارس ایجاد شدند و مردم از همه جا بی خبر در آنجا ثبت نام کردند؛ این بی عدالتی در جایی به اوج رسید که لایحه تصویب شده در سال شصت وهفت با این مضمون که هر درآمدی از مدارس خصوصی صرف تاسیس مدارس آتی می‌شود حذف شد و این تجارت بازارش گرم‌تر شد.

در پایان از شما سوال نهایی را می‌پرسم، اما باید جواب این سوال را به خودتان بدهید، در تمام اتفاقات افتاده شما کجای داستان بودید؟

کنکور، یکی از مصادیق ناعدالتی در اموزش

به جرأت می‌توان گفت که تلخ‌ترین قسمت نظام آموزش و پرورش ایران کنکور است، پدیده‌ای که میان چندین نسل مشترک است و با وجود اینکه همه موافق حذف کنکور هستند و در سال 1386 قانون حذف کنکور تصویب شده است، اما تاکنون اجرایی نشده، زیرا که در پشت این آزمون به اصطلاح عادلانه نوعی منفعت مالی وجود دارد و سالانه چندین هزار میلیارد صرف کلاس‌های کنکور و کتاب‌های کمک آموزشی می‌شود.

از نظر کارشناسان چندین عامل در موفقیت کنکور نقش دارد که یکی از آن‌ها استفاده درست از منابع درسی می‌باشد که به ناچار داوطلب کنکور باید سراغ کتاب‌های کمک آموزشی برود.

هزینه خرید کتاب‌های کمک آموزشی بسیار بالا است، به طوری که بخشی از حقوق کارگر فقط صرف تامین هزینه‌های کتاب‌های اختصاصی می‌گردد؛ خرید کتاب‌های کمک آموزشی لازم است، اما کافی نیست و به راستی چه مقدار از مردم می‌توانند چندین میلیون پول را برای خرید کتاب‌های کمک آموزشی کنکور اختصاص دهند؟

مدرسه چه دولتی و غیردولتی مهمترین عاملی است که یک کنکوری در سال کنکور با آن سر و کار دارد و آمار‌ها نشان می‌دهد که موفقیت در کنکور به ویژه برای رشته‌های پزشکی از مدارس دولتی سخت‌تر می‌باشد.

در میان تعداد کثیری از مدارس غیرانتفاعی فقط تعداد اندکی در مورد کنکور حرفی برای گفتن دارند، آنهم در قبال پرداخت هزینه‌های گزاف.

مصاحبه‌ای که با دانشجو‌های پزشکی دانشگاه شهید بهشتی انجام گرفت، نشان می‌دهد که برای موفقیت در کنکور مبلغ قابل توجهی را صرف کلاس‌های کنکور در مدارس غیرانتفاعی و مدارس سمپاد کرده‌اند.

یعنی اگر کسی استعداد و توانایی داشته باشد، اما توان مالی نداشته باشد نمی‌تواند با آنچه که می‌خواهد و استحقاق دارد برسد؟

از بین 600 هزار نفر داوطلب کنکور رشته تجربی فقط 8 تا 9 هزار نفر می‌توانند در رشته و دانشگاه‌های خوب قبول شوند و این یعنی تزریق ناامیدی در میان نسل آینده و به راستی چرا بزرگان و سردمداران کاری برای این نظام آموزشی انجام نمی‌دهند؟

متاسفانه درخت تنومند آموزش و پرورش ایران روز به روز به خزان زندگی خود نزدیک می‌شود و عواملی هر چند بی اهمیت از نظر خیلی از دولتمردان این روند را تند‌تر می‌کند.

مهدیه علی‌پور و مریم فهمی دانشجوی دانشگاه فرهنگیان ارومیه

انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.