عدم اعتماد در شهر بیداد میکند
یکی از ویژگیهای فیروزه خورشیدی و زنان بسیاری که مانند او زندگی میکنند، این است که به اصطلاح خودشان دست دست نشوند یعنی زمانی که از کار افتادند افراد دیگر مجبور نباشند کارهای آنان را انجام دهند و نیازمند دیگران نباشند و اینکه به دست و پای کسی نیفتند. این امر برای آنها بسیار مهمتر از عمر طولانی است و این مساله از جامعهای میآید که زنان دوشادوش مردان کار میکنند. شاید فیروزه خورشیدی...
سازندگان فیلم دلبند معتقدند در جوامع روستایی علارغم کمبود امکانات، اعتماد عمومی بیشتر از شهر است.
به گزارش ایلنا، فیلم مستند دلبند به کارگردانی یاسر طالبی ازجمله فیلمهاییست که امسال در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر به نمایش درمیآید. این فیلم در اکرانهای خارجی در جشنوارههای مختلف مانند ایدفا با استقبال خوبی همراه شد. با یاسر طالبی (کارگردان) و الهه نوبخت (تهیهکننده و پخشکننده) فیلم به مناسبت اولین نمایش این فیلم در جشنواره فیلم فجر گفتگو کردهایم.
ایده ساخت فیلم مستند دلبند چگونه به ذهنتان رسید؟
یاسر طالبی: من همیشه به افراد عادی علاقه دارم که در موقعیتهای ویژهای قرار گرفتهاند و شخصیت فیلم دلبند، فیروزه خورشیدی جزو این افراد است. البته من به دلیل آنکه در شمال کشور به دنیا آمدهام جنس آدمهایی مانند خورشیدی را میشناسم و دیدهام و به نوعی حتی شبیه مادر بزرگ خود من بود. ایده را با الهه نوبخت تهیهکننده فیلم به اشتراک گذاشتم و بیشتر هدفم این بود که فیلمی بسازیم که بخشهای نادیده و جذاب ایران را برای مخاطب جهانی معرفی کند و یک فیلم بومی را با زبان جهانی بسازیم و در طی دو سالی که ساخت فیلم طول کشید هدفی جز این نداشتیم.
الهه نوبخت: یکی از دلایلی که من دوست داشتم این فیلم را تهیه و بعد پخش کنم نگاهی است که در سطح بینالمللی متاسفانه به جامعه ایران وجود دارد. نگاهی که میگوید جامعه ایران یک جامعه مردانه است و زنها فقط در خدمت تصمیمات مردان هستند و با ساخت این فیلم خواستم گوشهای از زیباییهای کشور را در کنار این مساله نشان دهم که زنان بسیاری بدون وابستگی به مردان در سختترین شرایط زیست محیطی زندگی میکنند و از زندگی خود راضی هستند و نه تنها به کارهای مردانه میپردازند بلکه به وظایف زنانه خود همچون مادر و همسر نیز عاشقانه عمل میکنند. زنانی مانند فیروزه خورشیدی در بخشهای مختلف جامعه ایران زیاد هستند.
آیا از ابتدا نیز قصد شما ساخت یک پرتره درباره فیروزه خورشیدی بود زیرا فیلم قابلیت این را دارد که تبدیل به یک مستند گزارشی شود اما شما عمدا از این مساله پرهیز کردید.
یاسر طالبی: تلاش کردیم در این مستند فیلمی بدون قضاوت بسازیم و حتی در انتخاب لنز نیز این مساله را رعایت و تلاش کردیم که به سوژه وفادار باشیم و از جعل و قهرمانسازی دوری کنیم و رئال بودن فیلم را حفظ کنیم البته این کار بسیار سخت بود زیرا در طول دو سال ساخت فیلم، فیروزه خورشیدی علاقهای به فیلمبرداری نداشت و حتی در ابتدای ساخت فیلم اصلا قصد نداشت در فیلم حضور پیدا کند و حتی به گونهای ما را مزاحم زندگی خود میدانست.
در روند ساخت فیلم آیا شما کارگردانی کردید یا آنچه اتفاق میافتاد را فیلمبرداری میکردید؟
یاسر طالبی: ما در زندگی فیروزه خورشیدی حضور داشتیم اما فاصله خود را حفظ میکردیم و خود شخصیت فیلم نیز اصلا اجازه کارگردانی و دخالت را نمیداد و ما در طی این دو سال تلاش کردیم که اعتماد او را جلب کنیم و هیچ دخل و تصرفی در زندگی او نداشتیم. البته که ساخت فیلم مستند واقعی تفاوت دارد با اینکه شما مانند دوربین مداربسته فقط تصاویر را ضبط کنید. زیرا فیلمساز یک نگرش و نگاهی به سوژه دارد و ما تنها کاری که کردیم این بود که در طی این دو سال آدمها را در موقعیتها قرار دهیم و حتی دیالوگها نیز توسط خود شخصیتها مطرح میشد.
ماندن فیروزه خورشیدی در کوهستان و روستا و زندگی تنهای او با گاوها یک رفتار عاطفی است یا میخواهد اقتدارش را نشان دهد؟
یاسر طالبی: یکی از ویژگیهای فیروزه خورشیدی و زنان بسیاری که مانند او زندگی میکنند، این است که به اصطلاح خودشان دست دست نشوند یعنی زمانی که از کار افتادند افراد دیگر مجبور نباشند کارهای آنان را انجام دهند و نیازمند دیگران نباشند و اینکه به دست و پای کسی نیفتند. این امر برای آنها بسیار مهمتر از عمر طولانی است و این مساله از جامعهای میآید که زنان دوشادوش مردان کار میکنند. شاید فیروزه خورشیدی ظاهری زنانه دارد اما کالبد او به مقاومت یک مرد است و در سن 80 سالگی نه تنها خود را بازنشسته نمیداند بلکه در کوهستان کارهایی میکرد که من به عنوان یک جوان شهری نمیتوانم انجام بدهم البته این زنان منکر حضور مردان نمیشوند و حتی معتقدند اگر مردی در کنار آنها باشد قطعا زندگیشان بهتر میشود.
یکی از نکاتی که در فیلم وجود دارد رابطه فیروزه خورشیدی با اهالی روستاست علیرغم تفاوت نگاهی که بین او و اهالی روستا وجود دارد به نظر میرسد یک حس اعتماد و همجواری مثبتی بین آنها هست.
یاسر طالبی: دقیقا درست است اعتمادی که در این گونه جوامع روستایی علیرغم زندگی ساده آنها وجود دارد در جامعه شهری اصلا وجود ندارد. اینکه مثلا در سکانسی از فیلم شخصیت فیروزه چک پولی را که از فروش گاوهایش حاصل شده را به راننده مینیبوس میدهد تا به دخترش برساند و دخترش به صاحبخانه بدهد اصلا در زندگی شهری وجود ندارد و امروز عدم اعتماد در زندگی شهری بیداد میکند و ما در زندگی امروز شهری حتی سلام کردن به یکدیگر را هدفدار انجام میدهیم زمانی که ما برای فیلمبرداری به این روستا رفتیم هیچ کسی از ما نپرسید عقبه شما چیست یا این فیلم با چه هدفی ساخته میشود درحالیکه در شهر اگر بخواهید فیلم بسازید باید به جاهای مختلفی پاسخگو باشید.
در این روستا به رغم اینکه برق و تلفن وجود دارد اما در طول فیلم هیچ ابزار مدرنی همچون تلویزیون، رادیو، تلفنهمراه و... نمیبینیم و تنها ابزار مدرنی تلفن ثابتی است که در منزل یکی از همسایگان وجود دارد و فیروزه خورشیدی برای تماس با فرزندانش از آن استفاده میکند. حذف این ابزارهای مدرن از فیلم کاملا عمدی بود یا اینکه چنین ابزارهایی اصلا در روستا وجود ندارد؟
یاسر طالبی: واقعیت این است که زندگی فیروزه خورشیدی به گونهای است که این ابزارهای مدرن اصلا به کار او نمیآمد و به نوعی آدم گذشتهای بود که در امروز و آینده زندگی میکرد و ما هیچ چیزی را وارد قصه و زندگی او نکردیم.
فیلم قابلیت این را دارد که شما مشکلات این زن را در زمان زندگی در کوهستان در کنار گاوهایش بیشتر نشان بدهید مثلا بخش زمستان فیلم می توانست طولانیتر باشد اما شما این کار را نکردید؟
یاسر طالبی: اتفاقی که در این فیلم افتاد این بود که ما با فیروزه خورشیدی همراه بودیم هرچند میتوانستیم با نشان دادن مشکلات او یک فضای دراماتیک را خلق کنیم اما این کار جعل در واقعیت میشد و تلاش داشتیم که اصالت حفظ شود و صداقت در روایت کاملا رعایت شود و به شکلی نباشد که شخصیت اصلی بعد از پایان ساخت فیلم بپرسد که این چه فیلمی است که درباره من ساختهاید و من اصلا این شکلی نیستم و سعی کردیم یک مستند محض بسازیم به شیوه مشاهدهای و به همین دلیل فاصله خود را با فیروزه خورشیدی حفظ کردیم و ما فقط نقش یک شاهد را ایفا کردیم.
فیلم در جشنوارههای مختلف خارجی ون داخل به نمایش درآمد، وکنش مخاطبان به فیلم چگونه بود؟
الهه نوبخت: یکی از نکات جالب ین فیلم واکنشهایی است که مخاطبان داخلی و خارجی به فیلم داشتند. مثلا بیشتر مخاطبان داخلی که فیلم را در جشنواره سینما حقیقت یا جشنوارههای دیگر میدیدند دلشان برای شخصیت فیروزه خورشیدی و سختیهایش میسوخت اما تماشاگران خارجی علیرغم آنکه میگفتند وی زندگی سختی دارد اما چون خود فیروزه این زندگی را انتخاب کرده، معتقد بودند که باید به انتخاب او احترام گذاشت و جامعه حق ندارد او را وادار به تغییر تصمیمش کند.
تجربه 10 ساله در پخشکنندگی به من آموخته است که برای موفقیت یک فیلم مستند در جشنوارههای مختلف و بخصوص جشنوارههای خارجی و به دنبال آن جذب و استقبال مخاطبان، باید از زمان ایدهپردازی و ساخت فیلم در کنار کارگردان و سازندگان فیلم قرار بگیریم و اگر این گونه باشد قطعا ما میتوانیم موفق باشیم زیرا دنیا علاقه جدی به داستانهای واقعی از ایران دارد که بدون قضاوت روایت شود و هر چقدر وفاداری فیلم به واقعیت و صداقت بیشتر باشد قطعا موفقتر است.